
اقتصاد۲۴- روایت هاشمی از چگونگی انتخابش برای این مسئولیت بیشتر شبیه به یک اتفاق ناخواسته است. او که آن زمان درگیر مسئولیتهای سنگینی همچون معاونت سیاسی نخستوزیر و سرپرستی وزارت خارجه بود، اصلاً به فکر اداره صداوسیما نبود. اما با دعوت غیرمنتظره شورای سرپرستی و تأکید بر این که به نظر سران کشور، از جمله سپاه، او گزینه مناسبی برای این مسئولیت است، ناگزیر به پذیرش این مسئولیت شد. آنطور که هاشمی در مصاحبهاش میگوید، شب قبل از اعلام انتصابش، خود او حتی از تصمیم مطلع نبوده و تنها در ساعت ۸:۳۰ شب خبر انتصابش از تلویزیون به اطلاع عموم رسید!
محمد هاشمی روایت میکند که چگونه بدون اطلاع قبلی، خبر انتصابش از بخش خبری صداوسیما اعلام شد و بلافاصله برای مشورت با امام (ره) به دیدار ایشان رفت. توصیههای امام، از تأکید بر نقش رسانه به عنوان یک دانشگاه عمومی گرفته تا ضرورت توسعه فنی و جذب مخاطب، مسیر تحول صداوسیما را تعیین کرد. اما چالشها تنها به این موارد محدود نمیشد. از نفوذ جریانهای مختلف سیاسی گرفته تا وضعیت نامناسب پوشش شبکهها و محدودیت ساعات پخش، همه نشان میداد که مدیریت این سازمان، کاری ساده نخواهد بود.
بخش کوتاهی از مصاحبه مفصل این شخصیت سیاسی را ملاحظه میکنید:
یکی از چالشهای دوران مدیریت شما در صداوسیما، نگرش جامعه مذهبی به برنامههای تصویری بود. چگونه این مسئله را مدیریت میکردید؟
این مسئله واقعاً یک چالش اساسی بود. اصولاً جامعه مذهبی ما تا آن زمان با کار تصویری رابطه زیادی نداشت و به همین دلیل حساسیتهایی وجود داشت. حتی در مسائل صوتی هم مشکل داشتیم، نه فقط موسیقی، بلکه در نحوه بیان و کلام هم سختگیریهایی وجود داشت.
مثلاً امام (ره) تأکید داشتند که اگر در یک برنامه رادیویی، زن و مردی صحبت میکنند، اگر خانم صدایش را با عشوه ادا کند، این جایز نیست. حالا فرقی نمیکرد که آن زن و مرد، همسر باشند، خواهر و برادر باشند یا دوستانه صحبت کنند، مهم این بود که لحن گفتارشان مشکلی ایجاد نکند.
بیشتر بخوانید:ماجرای غواصی هاشمی رفسنجانی در کیش
بحث موسیقی همواره یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات در رسانه ملی بوده است. در زمان مدیریت شما، نظر امام خمینی (ره) و علما درباره موسیقی و پخش آن از تلویزیون چه بود؟
درباره موسیقی، اختلافنظرهای زیادی بین علما وجود داشت. ما از مراجع مختلف استفتا میکردیم و جوابهای متفاوتی میگرفتیم. برخی از علما بسیار سختگیر بودند، به حدی که وقتی میپرسیدیم «نظر شما درباره موسیقی چیست؟»، با مدادی که در دست داشتند روی میز میزدند و میگفتند: «این صدایی که از برخورد این مداد با میز ایجاد میشود، موسیقی است و حرام!».
اما از طرف دیگر، برخی علما نظر کاملاً متفاوتی داشتند و میگفتند اگر موسیقی مناسب باشد، حتی در زمان نماز خواندن، انسان را به خدا نزدیکتر میکند. این تضادها و افراط و تفریطها کار ما را سخت کرده بود.
خوشبختانه امام (ره) از ما حمایت میکردند و نسبت به پخش موسیقی از تلویزیون سختگیری نداشتند. مثلاً ما یکبار آهنگ «این پیروزی مبارک باد» را که آقای رضوی، خواننده صربستانی، در استودیو اجرا کرده بود، با رقص نور پخش کردیم. آقای پورمحمدی، که آن زمان مدیر شبکه یک بود، این کار را انجام دادند. احمد آقا خمینی همان شب به من زنگ زدند و گفتند: «امام میگوید احمد، بیا ببین از این کارها هم بلدند!» ولی در مجموع، امام (ره) موافق پخش موسیقی بودند و مخالفتی نداشتند.
پس چرا همچنان بعد از گذشت این همه سال، نشان دادن ساز در تلویزیون ممنوع است؟
قبل از انقلاب، ساز وسیلهای برای تفریح و گاهی هم ابتذال بود، به همین دلیل یک نگاه منفی نسبت به آن وجود داشت. برخی علما از همان ابتدا با نشان دادن ساز در تلویزیون مخالفت کردند. نظرشان این بود که موسیقی، اگر در حد معقول و متناسب با ارزشهای اسلامی باشد، قابلقبول است، اما نمایش ساز باعث رواج آن در جامعه میشود و به تدریج، کنترل آن از دست میرود.
این نگاه هنوز هم در برخی بخشهای مذهبی جامعه وجود دارد. البته موسیقی به مرور زمان جای خود را در رسانه پیدا کرد، ولی همچنان خط قرمزهایی درباره نمایش ساز و اجرای موسیقی زنده در تلویزیون وجود دارد.
در دوره مدیریت شما، آیا آثار محمدرضا شجریان از تلویزیون پخش میشد؟
یک روز آقای صادق طباطبایی به من زنگ زد و گفت میخواهد به دیدنم بیاید. همراه خودش کسی را هم میآورد. وقتی آمدند، دیدم همراهش آقای شجریان است. شجریان در آن دیدار از ما تجلیل کرد و گفت که صداوسیما خدمت بزرگی به موسیقی کرده، چراکه موسیقیهای سطح پایین را کنار گذاشته و موسیقی اصیل ایرانی را زنده کرده است. او گفت که حالا موسیقیای که در تلویزیون پخش میشود، موسیقی اصیل ایرانی است و خودش هم در همین سبک فعالیت دارد. بعد هم اجازه داد که ربنایش را از تلویزیون پخش کنیم.
بیشتر بخوانید:هاشمی رفسنجانی درباره مواضع دو پهلوی سید محمد خاتمی چه گفته بود؟
آقای هاشمی، در دوران مدیریت شما، رابطه صداوسیما با هنرمندان چگونه بود؟
ما در صداوسیما دو دسته هنرمند داشتیم؛ عدهای که استخدام بودند و عدهای که بهصورت پروژهای کار میکردند. برای گروه دوم، ما یک پرداختی مشخص در نظر میگرفتیم. در واقع، از قبل انقلاب یک صندوق رفاه برای هنرمندان وجود داشت، شبیه صندوق بازنشستگی، که هفت درصد از دستمزدشان را کسر میکردند و سازمان هم ۲۳ درصد اضافه میکرد. این پول در صندوق جمع شده بود.
وقتی من وارد صداوسیما شدم، برخی مدیران میخواستند این صندوق را مصادره کنند، اما من رفتم خدمت امام (ره) و از ایشان پرسیدم که آیا این کار درست است؟ امام (ره) فرمودند: «این پول مردم است، شما چطور میخواهید مال مردم را مصادره کنید؟ شما وظیفه دارید صاحبان این پول را پیدا کنید و به آنها برگردانید.»
پیدا کردن هنرمندان قدیمی کار سختی نبود؟
خیلی سخت بود. ما لیستی از حدود ۱۶۰ تا ۲۰۰ هنرمند داشتیم؛ از خوانندگان و نوازندگان گرفته تا سرایندگان و تهیهکنندگان. افرادی مثل مرضیه، گوگوش، پوران، سیما بینا، ایرج، گلپایگانی و بسیاری دیگر در این لیست بودند. برخی پیدا شدند، برخی هم دیگر در ایران نبودند.
یعنی با گوگوش هم حساب و کتاب انجام دادید؟
بله، یک روز دیدیم که گوگوش با چادر مشکی به دفتر ما آمد که پولش را بگیرد. خیلی خوشحال شد وقتی چک را گرفت. همانجا گفت «من برای آقا (امام خمینی) یک ترانه خواندم، میخواهید برایتان بخوانم؟» که ما از ایشان تشکر کردیم و اجازه خواندن ندادیم.
اگر این ترانه را اجرا میکرد، فعالیتش در تلویزیون مشکلی نداشت؟
آن زمان، همخوانی زن و مرد در چارچوب خاصی مشکلی نداشت. ما در برخی موارد، همخوانی را داشتیم، مثلاً اجراهای گروهی با حضور زنان و مردان را پخش میکردیم. اما اجرای انفرادی زنان در آن مقطع دیگر مورد قبول نبود.