
اقتصاد۲۴- فستیوال موسیقی بوشهر، بهعنوان رویدادی که قرار است نماد تنوع فرهنگی و هویت موسیقایی جنوب ایران باشد، این روزها در حال برگزاری است. اما پشت این جشنواره پرآوازه، واقعیتی تلخ نهفته است؛ «غیاب زنان»! آنهم نهفقط بهعنوان هنرمند، بلکه حتی در جایگاه مجری، راوی و کارشناس در برنامههای جانبی فستیوال. این کمبود یک کاستی ساده نیست و نشاندهنده بیتوجهی ساختاری برگزارکنندگان به نیمی از جمعیت جامعه و تکرار الگوهای تبعیضآمیزی است که فرهنگ را به حاشیه میراند.
برگزاری چهارمین دوره فستیوال کوچه، خود حاصل مبارزات جامعه مدنی، بهویژه زنان کنشگر، اهل فرهنگ و روزنامهنگار بود که در برابر فشارها ایستادند. اما تناقض زمانی آشکار میشود که همین زنان، که در نجات فستیوال نقشی کلیدی داشتند، از صحنه اجرا حذف میشوند. این رفتار دوگانه، پرسشبرانگیز است! آیا زنان تنها زمانی ارزشمندند که برای تحقق خواستهای جمعی همصدا شوند، اما هنگام تقسیم فرصتها باید سکوت پیشه کنند؟
دقیقاً مشخص نیست برگزارکنندگان برای غیاب زنان در این فستیوال چه بهانهای دارند، اما بهانه یا استدلالی چیزی جز بازتولید کلیشههای جنسیتی نیستند. موسیقی نواحی جنوب ایران، از دیرباز با صدای زنان گره خورده است؛ از لالاییهای مادران بندری تا آوازهای کار زنان در کنار مردان. حذف زنان از فستیوال شناختهشدهای همچون کوچه نهتنها بیاحترامی به تاریخ موسیقی منطقه است، بلکه میتواند پیامی خطرناک را منتقل کند: «فرهنگِ مردانه، فرهنگِ کامل است». این نگرش، میراث موسیقایی را ناقص و آن را به ابزاری برای تثبیت سلطه مردانه تبدیل میکند.
بیشتر بخوانید:اقدام عجیب یک نماینده مخالف فستیوال کوچه
بهنظر میرسد غیاب زنان در جایگاههای هنری فستیوال، تصادفی نیست. این موضوع نتیجه نبود اراده سیاسی و فرهنگی برای ایجاد فضایی عادلانه است. چگونه میتوان پذیرفت در قرن بیستویکم، مجری مرد درباره موسیقی زنان سخن بگوید، اما خود زنان اجازه صحبت نداشته باشند؟ این نه بیتوجهی، که سیاستی آگاهانه برای حذف زنان از عرصه عمومی است.
حضور کمرنگ زنان فقط به حذف فردی آنان محدود نمیشود. این موضوع بهمعنای حذف بخشی از هویت موسیقایی منطقه است. زنان بهعنوان حاملان بسیاری از آیینهای بومی، نقش منحصربهفردی در انتقال فرهنگ شفاهی دارند. وقتی فستیوالی مانند کوچه آنان را نادیده میگیرد، درواقع داراییهای فرهنگی جامعه را تباه میکند. از سوی دیگر این غیاب، الگویی نامرئی برای نسلهای آینده میسازد. دختران بوشهری میبینند «جایگاهشان در صحنه هنر، حاشیهای است، نه مرکزی.»
برگزاری فستیوالی فراگیر نیازمند عزمی ریشهای است. بهعنوان مثال، میتوان سهمیهای قابلتوجه برای اجرای زنان هنرمند در نظر گرفت. همچنین، حضور زنان در تمام مراحل تصمیمگیری، از انتخاب هنرمندان تا طراحی محتوا بدون شک حضور آنان را در فستیوالهای اینچنینی پررنگتر میکند. معرفی چهرههای زن پیشکسوت در موسیقی نواحی و گنجاندن آثار آنان در برنامهها از دیگر راهکارهایی است که میتواند به عدالت جنسیتی در چنین فستیوالی منجر شود.
فستیوال موسیقی کوچه، تا زمانی که زنان در حاشیه آن باقی بمانند، رویدادی ناتمام است. برگزارکنندگان باید بدانند که نمیتوانند از یکسو از «مقاومت مردم» برای مشروعیت بخشیدن به فستیوال استفاده کنند و از سوی دیگر، نیمی از همین مردم را از دایره مشارکت حذف کنند. فرهنگی زنده میماند که همه صداها در آن شنیده شود؛ حتی اگر این صداها سنتهای مردسالارانه را به چالش بکشند.