
اقتصاد۲۴- اهالی روستای «خِرِشت پایین» در رودبار بعد از گذشت چهار سال هنوز صدای رانش کوه را به یاد دارند. هنوز در گوشهایشان غرش سنگهایی که بهدلیل برداشت بیرویه معدن شن و ماسه راهی پایین دست شده، تلخترین صدایی است که شنیدهاند و آن روز خردادماه سال ۱۴۰۰ را که باعث شد ۳۴ خانوار مجبور به ترک خانههایشان شوند، فراموش نکردهاند. هرچند فعالیت معدن بعد از این رانش متوقف شد، اما از یک سال قبل تلاشهایی برای راهاندازی دوباره به راه افتاده، آنهم در شرایطی که نه خسارتی به ۳۴ خانواده آواره پرداخت شده و نه زمینی که قرار بود بنیاد مسکن روبهروی روستای خالیشده برای ساختوساز مجدد اختصاص دهد، به آنها داده شده است. آنها هنوز بعد از چهار سال با همان خشم و استیصال روزهای نخست به معدن و کوه مینگرند، به روستای آبا و اجدادیشان که حالا خالی از سکنه شده است.
سال ۱۳۸۴ وقتی در بالادست روستای خِرِشت مجوز برداشت از معدن شن و ماسه صادر شد، اهالی خرشت بالا و پایین نمیدانستند برداشت دائم و بیضابطه، ۱۶ سال بعد کوه را بر سر روستا هوار خواهد کرد.
کوه در یکی از روزهای خردادماه ۱۴۰۰ بر سر اهالی روستای خرشت فرود آمد. صدای رانش کوهی که ۱۶ سال از درونش معدن شن و ماسه برداشت کرده بودند هم سهمگینترین صدایی است که آنها تاکنون شنیدهاند. داغ بیخانمانی هنوز تازه است و آنها آنچنان مستاصل و عصبانیاند که حتی حاضر به گفتوگو نیستند. «محمدرضا عزیزی»، دهیار خرشت، میگوید در همان سالهای فعالیت معدن، محلیها بارها اعتراض کردند، اما هیچکس صدایشان را نشنید.
او ساکن خرشت بالاست، منطقهای که آسیبی به آن وارد نشده و اهالی همچنان در آن ساکنند، اما روزهای منتهی به حادثه را به یاد دارد. روزهایی که معدنکاوی پایههای کوه سست را کرده بود و انگار همه میدانستند بهزودی کمر کوه میشکند. «رانش نخست که شروع شد، صدای مهیبی داشت. همه ترسیدند. خانهها را رها کردند. یکیدو روز بعد رانش اصلی شروع شد و سه خانه کاملاً به زیر کوه رفت، بعد ستاد مدیریت بحران آمد. اهالی ۳۴ ساکن روستا را بهاجبار خارج کرد. آب، برق و گاز را قطع کردند. گفتند بهسرعت به وضعیت رسیدگی میکنیم. اما چه شد؟ چهار سال در آوارگی گذشته.»
همان روزهای اول بعد از حادثه، «هوشنگ عباسقلی زاده»، فرماندار وقت رودبار، به ایسنا گفت سه واحد مسکونی در این روستا تخریب و یک نفر هم مجروح شده است. «یکی دیگر از واحدهای مسکونی نیز در حال خسارت دیدن است و لذا عبورومرور به منطقه را ممنوع کردیم؛ زیرا تلی از خاک بهسمت پایین حرکت کرده است و امکان رفتن به منطقه وجود ندارد. همچنین، خطوط انتقال نفت هم در این منطقه داریم که خوشبختانه هیچگونه آسیبی به تأسیسات وارد نشده و راهکارهای لازم برای مدیریت بحران تا فردا عملیاتی میشود.»، اما فردایی که فرماندار از آن صحبت کرده بود، چهار سال است، از راه نرسیده.
براساس گزارش پایگاه خبری معادن و فلزات خاورمیانه، استان گیلان، ۱۴۴ معدن فعال، غیرفعال و متروکه دارد که از این تعداد ۵۰ معدن فعالاند و ۷۵ درصد این معادن هم بهگفته فرماندار رودبار در سال ۱۳۹۸، در شهرستان رودبار قرار دارند. این درحالیاست که اکثر این معادن فعال مربوط به مصالح ساختمانی مانند شن، ماسه، سنگ لاشه، آهک و ... هستند و آنطورکه ایرنا گزارش داده در نیمه اول سال ۱۴۰۲، چهار معدن (ایشکوه دیلمان، هرزویل منجیل، شلهوشت تالش و رزکند رودبار) مجدداً فعال شده و به چرخه تولید بازگشتهاند.
بیشتر بخوانید:یک سالگی رنج کارگران معدنجو/ آخرین وضعیت تعدادی از مصدومان انفجار طبس یک سال بعد از حادثه
این تعداد معدن در اکوسیستم کوهستانی منطقه که مشرف به سفیدرود است، آسیبهای بسیاری را ایجاد کرده. چنانچه «رضا حیدری»، فعال محیطزیست رودبار و مدیر انجمن میراث سبز هیرکانی، میگوید این برداشتها، تخریبهای بسیاری را در منطقه ایجاد کردهاند. «برداشت آب از بستر سفیدرود بهراحتی توسط این معادن انجام میگیرد. حتی طی دو سال گذشته دادستانی به این موضوع وارد شد و گفت باید برداشت محدود شود؛ چراکه باعث بههمریختگی بستر رود شده، اما این صحبتها در حد شعار باقی ماند.»
این برداشتها در حالی بوده که بهگفته حیدری مزارع پاییندست بیآب بودند و همین هم باعث تنش گسترده در منطقه شد. «انفجارها در روستای «گنجه» سال گذشته شیشهها را شکاند و وضعیت در خرشک هم همچنان نابسامان است.»
وضعیت در روستای «شمام» رودبار هم بر همین منوال بوده، روستایی که «عباس کیارستمی» سهگانه معروف «خانه دوست کجاست»، «زندگی و دیگر هیچ» و «زیر درختان زیتون» را در آن لوکیشن فیلمبرداری کرد و حالا سالهاست بالادست آن با معدنکاوی بیضابطه در حال نابودی است. «باران در این منطقه زیاد میبارد و در اثر معدنکاوی امکان رانش و ریزش کوه بالاست. متأسفانه بهنظر میرسد جهادکشاورزی، امور اراضی، منابعطبیعی و حتی سازمان حفاظت محیطزیست نگران آینده این مناطق و تخریبهایش نیستند.»
آنطورکه حیدری میگوید وضعیت در روستای «نصفی» که تپههای باستانی مارلیک آنجا قرار دارد نیز به همین شکل است. «مردم اعتراض کردند، اما بازداشت شدند؛ این داستان کوههای رودبار و شهرها و روستاهای اطرافش است.»
«استعفایم را نوشتم و همین امروز به بخشداری توتکابن میدهم. من دیگر خسته شدهام. نمیتوانم با مردم چشم در چشم شوم.» «امین عزیزی»، رئیس شورای خرشت، عصبانی است. از وضعیت چهار سال گذشته عصبانی است، از بینتیجه ماندن شکایتهایشان و از فرماندار که چند روز قبل به منطقه آمد و حتی از ماشینش پیاده نشد، عصبانی است. «ما باید چه کنیم؟ صدایمان به گوش هیچکس نمیرسد. این رفتار مسئولان چه معنایی دارد؟ چطور بعد از چهار سال وضعیت آوارگان هنوز معلوم نشده؟ چرا دستگاه قضا کاری نمیکند؟»
در یک سال گذشته تلاشها برای راهاندازی دوباره معدن بالا گرفته. مسئولان شهر و حتی استان پیگیر باز شدن درهای معدن هستند، اما محلیها میگویند نباید این درها باز شوند؛ آنهم در شرایطی که هنوز نه خانهای برای آوارگان ساخته شده و نه از نتیجه شکایتهای انجامگرفته و دادگاه خبری است. «۵۰ درصد خسارت را معدنکار و ۵۰ درصد دیگر را اداراتی باید بدهند که مجوز فعالیت معدن را دادهاند. بعد از چهار سال چطور دادگاه بینتیجه مانده؟ چرا دستگاه قضائی رسیدگی نمیکند؟» خشمشان بعد از چهار سال هنوز فروکش نکرده و صدای بلند دادخواهیشان در کوههای تکهتکهشده رودبار میپیچد، وقتی از بنیاد مسکن میگویند که نه مجوز ساخت جدید داده، نه زمین داده و مردمی را سرخورده به حال خود رها کرده است. «زندگیهای بسیاری از هم پاشید. کسی برای این وضعیت پاسخی دارد؟ شما فکر کنید افراد بیخانمان به روستاها و شهرهای اطراف رفتند، درحالیکه زمین کشاورزی و دامشان اینجاست، چطور به کار و زندگیشان برسند. عدالت کجاست؟»
بیشتر بخوانید:از یورت تا دامغان؛ زخم سهل انگاری بر پیشانی معادن ایران
آنها چندباری به دادستانی گیلان رفتهاند و دادستان هم به آنها گفته معدن مجوزهای لازم را نداشته و تا دریافت آن مجوزها و حل مشکل و پرداخت خسارت نباید این معدن راهاندازی شود. «منابعطبیعی رودبار، مجوز ساخت ۲۰۰ متر جاده را به ما نمیدهد که بالای محله به پایین محله وصل شود و وسط این واویلا مشکل رفتوآمدی کمتر شود، اما بیش از سه هکتار از زمینهای معروف به ۶۶ هکتاری را به معدندار داده است.»
«مازیار رضوی»، مدیرکل وقت منابعطبیعی گیلان، دیماه پارسال بلاتکلیفی روستاییان و حل مشکل آنها را خارج از وظیفه اداره متبوع خود دانسته و به پایگاه خبری «هشتدی» گفته بود: «مشکل روستای خرشک ربطی به منابعطبیعی ندارد و این روستا در اراضی ملی قرار ندارد. ادارهکل صنعت، معدن و تجارت گیلان درباره برداشت مصالح طرحی را ارائه دهد که بهدنبال آن رانش و لغزش بههمراه نداشته نباشد.»
او با بیان اینکه منابعطبیعی در مورد روستای خرشک و رانش جاده و معدن مسئولیتی ندارد، تأکید کرده بود: «رئیس منابعطبیعی رودبار حرفهای بنده را تأیید میکنند. همچنین با توجه به اینکه منطقه خرشک جزء مستثنیات اشخاص است، بنیاد مسکن باید در بحث مقاومسازی و تثبیت آن منطقه مطالعاتی داشته باشد که آنجا چگونه تثبیت و جاده احداث شود.»
رویکرد منابعطبیعی همچنان بر همان منوال است و برداشت بیرویه از زمینهای زیرنظر این مجموعه چندان مهم بهنظر نمیرسد. چنانچه «محمدرضا کشاورز»، معاون حفاظت و امور اراضی ادارهکل منابعطبیعی استان گیلان، به «پیام ما» میگوید برداشت مصالح از این منطقه امری است اجتنابناپذیر؛ «برای تأمین مصالح مجبور به برداشت از کوههای منطقه هستیم. در لوشان هم یک کارخانه سیمان داریم و هم ادارات دولتی و هم اشخاص به این مصالح نیازمندند. ما هم در منابعطبیعی براساس همین نیاز، فعالیت معدنی در شهرستان رودبار را تعریف کردهایم و بیشترین میزان معادن استان هم در این شهرستان قرار دارد.»
او میگوید در گیلان خبری از مساحتهای معدنی چندصدهکتاری نیست و مساحت کوچک با پوشش گیاهی کم زیرنظر فعالیت معدنی رفته و در پاسخ به این پرسش که جواب تخریب کوه، آلودگی سفیدرود، آلوده شدن هوا و نابودی اکوسیستم با کیست؟ اضافه میکند: «ما در سنوات گذشته سعی کردیم آیتمهای فنی را در نظر بگیریم و آسیبهایی مانند لغزش و… نداشتیم.».
اما در خرشت لغزش رخ داده، کوه نابود شده و حالا آدمهای آوارهشده از خانه و زندگیشان هم بخش مهم ماجرا هستند، ماجرایی که بهگفته کشاورز به خود این افراد مربوط است. «ما در خرشت مجوز محدوده کوچکی را دادیم، اما افراد محلی خودشان در زمینهایشان و برای کسب درآمد برداشت کردند. همین باعث رانش و لغزش شد و ارتباطی با منابعطبیعی ندارد.»
این گفتههای او را رئیس شورا و دهیار خرشت رد میکنند. آنها میگویند مستثنیات و زمینهای محلی را معدن خرید و از آن برداشت کرد، اما چرا سازمانهای متولی نظارتی بر این خریدوفروش نداشتند؟ «مگر مردم محلی بیل مکانیکی دارند که برداشت کنند؟ به کجا بفروشند؟ این حرفها اشتباه است. زمین را معدن خرید، مردم نباید میفروختند؛ اما نظارت بر کار معدن وظیفه کیست؟ چرا سازمانهای متولی از زیر بار این مسئولیت شانه خالی میکنند؟»
شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت بالاست و بعد از پیگیریهای مکرر امکان تماس با بنیاد مسکن برای «پیام ما» فراهم نشد. این درحالیاست که همچنان برای دریافت مجوز اکتشاف و بهرهبرداری در سامانه منابعطبیعی برای مناطق مختلف شهرستان رودبار درخواست ثبت میشود و کشاورز میگوید اگر منابعطبیعی تا دو ماه به این استعلامها پاسخ ندهد، بهمنزله پاسخ مثبت تلقی میشود.
محلیها، اما تا همین لحظه آنچه از معدنکاوی در منطقه دیدهاند، فقط خسارت بوده. آنها زمینهای آبا و اجدادی و خانهشان را از دست دادهاند. کشاورزان منطقه در چهار سال گذشته با سختی زیاد به زمینهای کشاورزی سر زدهاند و آنچه میدانند این است که دیگر نمیخواهند کوههای منطقه بیشازاین لاغر شوند و هر تکهاش برای برداشت، اسیر دست معدن جدیدی باشد. اهالی خرشت میخواهند به خانههایشان برگردند؛ خانههایی که زمانی به کوه تکیه کرده بود، خانههایی که خالی ماندهاند و جایگزینی برایشان در کار نیست.