
اقتصاد ۲۴- با توجه به این که جنگ تجاری دونالد ترامپ و تسلط فزاینده چین نظم جهانی را به هم زده است، ورود یک رهبر محافظهکار ژاپنی با اراده قوی به عنوان اولین رهبر زن آن کشور رخدادی کاملا غیرمنتظره است.
"سانائه تاکایچی" ۶۴ ساله اخیرا در مورد مذاکره مجدد در مورد توافق تعرفهای که "شیگرو ایشیبا" نخست وزیر سابق با "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا منعقد کرده بود، بحث کرد. او منتقد دیرینه چین است و مرتبا از یاسوکونی، معبدی در توکیو که به یاد کشتهشدگان جنگ ژاپن ساخته شده، بازدید میکند. کافی است بگوییم تیم ترامپ آخر هفته را در شبکه پیامرسان سیگنال گذراند و "شی جینپینگ" رهبر چین نمیتواند از پیروزی تاکایچی به عنوان رهبر حزب لیبرال دموکرات خوشحال باشد.
حتی نقطه عطف اولین رهبر زن ژاپنی بودن با این واقعیت پیچیدهتر میشود که تاکایچی تصور هیچکس از یک فمینیست مترقی نیست. او که خود را "بانوی آهنین" مینامد، با زوجهای متاهل با نام خانوادگی جداگانه مخالف است، موضوعی که توده زنان سالهاست برای آن سر و صدا کردهاند. او با اجازه دادن به یک زن برای رسیدن به تخت گل داوودی (تخت پادشاهی ژاپن) مخالف است، حتی علیرغم آن که ژاپن در گذشته ملکه داشته است. او با ازدواج همجنسگرایان مخالف است.
درست است که "تاکایچی" متعهد شده تا شکاف جنسیتی ژاپن را کاهش دهد و تعداد زنان کافی را برای کابینه خود معرفی کند تا توکیو را در سطح کشورهای شمال اروپا قرار دهد، اما با این وجود، پیشتر وعدههای مشابهی را از قهرمان و مربی سیاسی تاکایچی یعنی "شینزو آبه" نیز شنیده بودیم.
"آبه" نخست وزیر اسبق ژاپن و هم حزبی تاکایچی در دسامبر ۲۰۱۲ میلادی، حزب لیبرال دموکرات را با طرحی جسورانه برای احیای اقتصاد پیر و غیررقابتی ژاپن به قدرت بازگرداند. یکی از ارکان اصلی "آبهنومیکس" یا سیاستگذاری اقتصادی او توانمندسازی زنان در جمعیت ۱۲۵ میلیون نفری ژاپن بود. او قصد داشت جامعهای ایجاد کند که در آن "همه زنان بدرخشند". این لحظهای بسیار خوشبینانه برای نیمی از جمعیت ژاپن بود. سالهاست که اقتصاددانان برجستهای از جمله "کتی ماتسویی" که پیشتر در شرکت خدمات مالی و بانکداری چندملیتی آمریکایی گلدمن ساکس کار میکرد، استدلال میکنند که ملتها و شرکتهایی که به بهترین نحو از نیروی کار زنان خود استفاده میکنند، پویاترین، کارآمدترین و مرفهترین هستند.
تمام تحقیقات موجود از صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی یا بانکهای سرمایهگذاری در سراسر جهان تایید میکنند که استفاده ناکافی از استعدادهای زنان مانند بستن یک دست پشت کمر یک ملت است. "ماتسویی" از سال ۱۹۹۹ استدلال کرد که اگر مشارکت نیروی کار زنان با مشارکت مردان برابری کند، تولید ناخالص داخلی ژاپن تا ۱۵ درصد افزایش خواهد یافت. در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳، یکی از توجیهات سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در شرکتهای Nikkei ۲۲۵ یکی از شاخصهای بازار سهام توکیوم موج فمینیسم احتمالی پیش رو بود.
با این وجود، متاسفانه پذیرش "زنانهگرایی" توسط حزب لیبرال دموکرات در نهایت به خودی خود صرفا به یک موضوع جذاب تبدیل شد که ثمره عینی نداشت. ژاپن در سال ۲۰۱۲ در زمینه شاخص برابری جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد، رتبه ۱۰۱ را داشت. امروز آن کشور در بین ۱۴۸ کشور، رتبه ۱۱۸ را از این نظر دارد که ۱۷ امتیاز عقبگرد محسوب میشود. طبق اعلام اتحادیه بینالمجالس جهانی مستقر در ژنو، از نظر تعداد زنانی که مناصب سیاسی را در اختیار دارند، ژاپن ۱۸ رتبه از عربستان سعودی عقبتر است.
بیشتر بخوانید: ۱۰ عاملی که ژاپن را برای همیشه تغییر داد/ ۸۰ سال پس از پایان جنگ جهانی؛ روایتی از ویرانی تا بازسازی
با این وجود، به زودی تمرکز بر اقتصاد رو به افول ژاپن تغییر خواهد کرد، که توکیو تخمین میزند در بهترین حالت در سال جاری مالی ۰.۷ درصد رشد خواهد داشت. هفته گذشته خبری منتشر شد مبنی بر این که نرخ بیکاری ژاپن در ماه آگوست به بالاترین حد خود در ۱۳ ماه گذشته، یعنی ۲.۶ درصد افزایش یافت.
"استفان انگریک" اقتصاددان ارشد ژاپن در شرکت خدمات مالی آمریکایی مودیز آنالیتیکس میگوید: "بیکاری در ژاپن در ماه آگوست دوباره افزایش یافت، اما نرخ مشارکت به حالت عادی برنگشت و این به بسیاری از نشانههایی که بازار کار ژاپن به آن اندازه که معمولا تصور میشود قوی نیست، میافزاید".
او اشاره میکند اگرچه دادههای اشتغال ژاپن از زمان پاندمی کووید-۱۹ به طور غیرمعمولی متلاطم بودهاند، این روند نشان میدهد که شرایط اشتغال نرمتر شده است. نسبت فرصتهای شغلی فعال به متقاضیان در ماه آگوست به ۱.۲ کاهش یافته است، که بسیار کمتر از نسبت ۱.۳۵ مشاهده شده در اوایل سال ۲۰۲۳ یا میانگین ۱.۶ پیش از پاندمی کووید میباشد. نسبت فرصتهای شغلی جدید نیز در حال کاهش است؛ و افراد شاغل ساعات کمتری نسبت به دوره پیش از پاندمی کووید صرف میکنند.
او میگوید نکته اصلی این است که "بعید به نظر میرسد اوضاع از اینجا به بعد بهبود یابد. اقتصاد داخلی ضعیف، تعرفههای ایالات متحده و عدم قطعیت سیاست در داخل و خارج از کشور بر استخدام و دستمزدها تاثیر خواهد گذاشت. توافق تجاری ایالات متحده و ژاپن که در ماه جولای منعقد شد، نرخ تعرفه ۱۵ درصدی را تثبیت میکند که تخمین میزنیم حداقل ۰.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را کاهش دهد. هم چنین، تقاضای داخلی اندکی برای جبران چشمانداز رو به وخامت خارجی وجود دارد".
"انگریک" اشاره میکند که "تورم چسبنده، افزایش دستمزدهای اسمی را از بین میبرد، هزینههای مصرفکننده و رشد کلی اقتصادی را ضعیف نگه میدارد. روی هم رفته، چشمانداز اشتغال ژاپن بسیار چالشبرانگیزتر از آن چیزی است که تیترهای خبری نشان میدهند". به عبارت دیگر، تاکایچی پس از ورود به دفتر نخست وزیری ماه عسل طولانی مدتی نخواهد داشت. با توجه به این که چین در حال تورم منفی کالاهای صادراتی است و برنامههای تعرفهای ترامپ کماکان ادامه دارد، حدس کارشناسان بدبین منطقی به نظر میرسد.
بازار اوراق قرضه ژاپن با روی کار آمدن "تاکایچی" در جایگاه خوبی قرار ندارد. حمایت تزلزلناپذیر او از آبهنومیکس (سیاستگذاری اقتصادی شینزو آبه) نشاندهنده افزایش استقراض برای تامین مالی بازگشت به تاکتیکهای محرک مالی جسورانهای است که ژاپن را با بیشترین بار بدهی در میان کشورهای توسعهیافته مواجه کرده است. شاید کاهش مالیات نیز همین طور باشد.
حزب لیبرال دموکرات در حال حاضر هیچ یک از دو مجلس پارلمان را کنترل نمیکند. "تاکایچی" اکنون باید احزاب اپوزیسیون را برای تشکیل یک دولت ائتلافی برای رهبری کشور متقاعد کند. هزینه این معاملات میتواند کاهش مصرف و سایر مالیاتها باشد، گامی که مطمئنا بدهی ژاپن را که در حال حاضر ۲۶۰ درصد از تولید ناخالص داخلی است، افزایش میدهد. پیش از این، زمزمههایی مبنی بر کاهش مالیات در توکیو به راه افتاده بود. ماه گذشته چنین زمزمههایی بازده اوراق قرضه دولتی ۲۰ ساله ژاپن را به بالاترین سطح خود از سال ۱۹۹۹ رساند.
در دفتر مرکزی بانک ژاپن، "کازوئو اوئدا" رئیس آن نهاد باید خود را برای درگیریهای سیاسی آینده آماده کند. حتی هفته گذشته نیز مقامهای بانک مرکزی ژاپن اعلام کردند که شدیدترین چرخه انقباض پولی از سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ ادامه دارد.
زمانی که "تاکایچی" سال گذشته برای ریاست حزب لیبرال دموکرات نامزد شد، افزایش نرخ بهره در آن زمان توسط بانک مرکزی ژاپن را "احمقانه" توصیف کرد. دیدگاههای تاکایچی میتواند او را در معرض اختلاف با کازوئو اوئدا رئیس بانک مرکزی ژاپن که بانک مرکزی را در مسیر انقباض تدریجی سیاستگذاری پولی هدایت میکند، قرار دهد و بانک مرکزی را در مورد سرعت افزایش نرخ بهره محتاطتر کند.
تاکایچی مطمئنا قاطعانه واکنش نشان خواهد داد، حتی اگر به صورت علنی از اوئدا نخواهد که کاهش نرخها را در نظر بگیرد. علیرغم تمام صحبتهای جسورانه تاکایچی در مورد کاهش بوروکراسی، افزایش نوآوری و افزایش بهرهوری، نوسازی بازارهای کار و توانمندسازی زنان، آبهنومیکس تقریبا به طور خطی بر تسهیل پولی و تضعیف شدید یِن (واحد پول ملی ژاپن) متمرکز بود.
بله، حزب لیبرال دموکرات توانست شرکتهای ژاپنی را به بهبود حاکمیت شرکتی و افزایش ارزش سهام ترغیب کند. اما چین نیز میتواند ادعا کند که کاتالیزور این امر بوده است. بلافاصله پس از پیشی گرفتن چین از ژاپن در تولید ناخالص داخلی بود که مدیران عامل در توکیو و اوساکا را متقاعد کرد که دیگر نمیتوان تغییر را به تاخیر انداخت.
با این وجود، به طور کلی آبهنومیکس که احتمالا هسته اصلی استراتژی رشد تاکایچی را تشکیل خواهد داد، ناموفق بود. حتی پیش از آن که آبه در سال ۲۰۱۲ جزئیات آن را شرح دهد، صرفا فهرستی از کارهای بدیهی بود که ژاپن باید یک دهه قبل در سال ۲۰۰۲ میلادی برای افزایش رقابتپذیری انجام میداد.
اکنون با نزدیک شدن به سال ۲۰۲۶ و ادامه سرمایهگذاریهای بزرگ چین در عرصه هایی، چون نیمههادیها، هوش مصنوعی، خودروهای برقی، انرژیهای تجدیدپذیر، بیوتکنولوژی، رباتیک، بهرهوری بیشتر زنجیره تامین و زیرساختهای سبز، حزب لیبرال دموکرات تحت هدایت تاکایچی به یک طرح جایگزین نیاز دارد. اگر او طرحی دارد، ممکن است بخواهد به زودی آن را به اشتراک بگذارد.
یکی از نکات مهم، دیدار تاکایچی با ترامپ است. ماه گذشته، او از توافق تعرفهای "ایشیبا" با ترامپ ابراز نارضایتی کرد، نه چندان به خاطر نرخ ۱۵ درصدی، بلکه به خاطر "پاداش امضای" ۵۵۰ میلیارد دلاری که ترامپ از توکیو درخواست کرده بود. تاکایچی در یک مصاحبه تلویزیونی داخلی گفته بود:"اگر در روند اجرای توافق، هر چیز ناعادلانهای که به نفع ژاپن نباشد، آشکار شود، باید موضع خود را حفظ کنیم. این شامل مذاکره مجدد احتمالی نیز میشود".
فقط زمان مشخص خواهد کرد که آیا تاکایچی صرفا فیالبداهه صحبت کرده یا قصد دارد با ترامپ درگیر شود. اگر او از دستورالعمل آبه پیروی کند، این دو رهبر به خوبی با هم کنار خواهند آمد. آبه بیش از هر رهبر جهانی دیگری هنر جلب نظر ترامپ با چاپلوسی و نشستن با او در سالن غذاخوری گروه هفت را در زمانی که دیگران این کار را نمیکردند و نامزد کردن او برای جایزه صلح نوبل را از خود به نمایش گذاشت.
در نهایت، اما ژاپن چیز زیادی به دست نیاورد. ترامپ کماکان از پیمان تجاری ترانس پاسیفیک، پیمان تجاری که در مرکز تلاشهای ژاپن برای مهار چین قرار دارد، خارج شد. هم چنین، ترامپ به ژاپن در مورد تسهیل تعرفهها نیز اجازهای نداد. تاکایچی برای یافتن رابطهای کاری با رئیس جمهور ایالات متحده که سعی در اخاذی از طریق تعرفهها را دارد، کار سختی در پیش خواهد داشت. افراد اهل ژئوپولیتیک در همه جا در حال آماده کردن پاپ کورن برای نمایش پیش رو هستند!
بیشتر بخوانید: رمز موفقیت اقتصادهای شرق آسیا/ چگونه حاکمان مقتدر و نیروی کار فرمانبردار باعث موفقیت مردمان شرق شدند؟!
ژاپن پس از سالها تورم بسیار پایین و دستمزدهای پایین بیسروصدا به نقطه عطفی رسیده است. تاکایچی اقتصادی را به ارث میبرد که سرانجام از چنگال تورم منفی رهایی یافته، اما کماکان از شتاب خودپایدار فاصله دارد.
به نظر میرسد پاسخ او جسورانه باشد: افزایش هزینههای عمومی، مشارکت بیشتر با صنعت و ارتباط عمیقتر بین رشد اقتصادی و تابآوری ملی. این نشاندهنده بازگشت قاطع به استراتژی صنعتی است. این یک دستورالعمل است که بسیاری از اقتصادهای پیشرو جهان در حال گردگیری آن هستند. ایالات متحده قانون کاهش تورم خود را دارد و اروپا طرح سبز و سرمایهگذاری مجدد دفاعی خود را دارد.
برای کسانی که از خارج از ژاپن نظارهگر مسائل آن کشور هستند، تجدید حیات ژاپن مهم است، زیرا در یک صفبندی جهانی گستردهتر جای میگیرد. ملتها نه تنها از طریق بهرهوری، بلکه از طریق هدف رقابت میکنند، سرمایهگذاری استراتژیک در صنایعی که دوره بعدی قدرت اقتصادی را تعریف میکنند.
به نظر میرسد جهان در حال ورود به عصر رشد عمدی به جای حرکت به سمت اقتصاد آزاد است. سقوط شدید ین بخشی از این تعدیل است. این نشان دهنده انتظاراتی است که بانک ژاپن نقدینگی را در حالی که محرکهای مالی شتاب میگیرند، فراوان نگه خواهد داشت. یک ارز ضعیفتر، اگرچه از نظر سیاسی حساس است، میتواند به احیای موتور صادرات ژاپن و تثبیت مجدد رقابتپذیری جهانی آن در بخشهای با ارزش بالا مانند نیمهرساناها، رباتیک و فناوری خودرو کمک کند.
بازارهای اوراق قرضه نیز در حال واکنش هستند. بازده بلندمدت اوراق قرضه با افزایش قیمتها توسط معاملهگران و افزایش شیب منحنی بازده ژاپن افزایش یافت، نشانه اولیهای مبنی بر آن که اقتصاد در حال دور شدن از رکودی است که زمانی آن را تعریف میکرد. حس حرکت پس از دههها خستگی از سیاست تقریبا به اندازه خود این اقدامات مهم است.
آن چه واقعا این لحظه را متمایز میکند، بُعد ژئوپلیتیکی آن است. انتظار میرود تاکایچی به طور گسترده همسویی استراتژیک و اقتصادی نزدیکتری با ایالات متحده دنبال کند نه فقط در دفاع، بلکه در حوزههای انرژی، امنیت سایبری و تولید پیشرفته.
این تمرکز مشترک بر تابآوری و امنیت میتواند اقتصاد منطقهای را برای دههها شکل دهد. هم چنین، ژاپن را به عنوان ستون اصلی ثبات در زمان رشد چندپارگی جهانی قرار میدهد. در اینجا اعتماد به نفس گستردهتری در جریان است. ژاپن نشان میدهد که میخواهد دوباره رهبری کند. شرکتهای آن قویتر هستند، حاکمیت شرکتی آن بهبود یافته است و به نظر میرسد سیاستگذاران آن مصمم هستند سرمایهگذاری را به صنایع آیندهساز هدایت کنند. این ترکیب از نیت مالی و اصلاحات نهادی، ترکیبی قدرتمند است.
برای مدت زمانی طولانی، بازارهای جهانی با ژاپن به عنوان یک کشور عقبمانده با بازده و رشد کم، قابل اعتماد، اما بیروح رفتار میکردند. این تصور به سرعت در حال تغییر است.
آن چه اکنون شاهد آن هستیم، یک اقتصاد بالغ است که در حال کشف مجدد جاهطلبی خود است. واکنش بازارهای سرمایه جهانی نشان دهنده آن است که مسیر ژاپن تغییر کرده است.
البته نباید مقیاس این چالش را دست کم گرفت. سطح بدهی کماکان بالاست، جمعیت در حال کاهش است و تعادل ظریف بین تورم و ثبات، مهارتهای سیاستگذاران را به بوته آزمایش خواهد گذاشت.
با این وجود، ژاپن پیش از این نیز با موانع ساختاری روبهرو بوده است و سابقهای بینظیر از نبوغ تکنولوژیکی و انضباط صادراتی دارد. تفاوت این بار در اراده سیاسی است. تاکایچی وضوح ایدئولوژیک، تمایل به استفاده تهاجمی از ابزارهای مالی و قصد پیوند قدرت اقتصادی با امنیت ملی را به ارمغان میآورد. این ترکیب میتواند دگرگونکننده باشد.
افزایش ارزش سهام و تضعیف یِن تنها نشانههای آغازین این تغییر هستند. آن چه در پی میآید میتواند دوره طولانیتری از نوسازی صنعتی و رشد مبتنی بر سیاستگذاری باشد که ژاپن را در قلب معماری اقتصادی آسیا قرار میدهد.
حرکت بازار نشان دهنده این باور است که ژاپن آماده است تا با اعتماد به نفس رهبری کند، برای خرج کردن، ساختن و رقابت کردن. تجارت تاکایچی خلاصهای از یک داستان گستردهتر است: بازگشت ژاپن به عنوان یک نیرو نه تنها در بازارها، بلکه در شکل دادن به آینده رشد جهانی.
منبع: آسیا تایمز