
اقتصاد۲۴- سفر اخیر علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، به پاکستان، را باید نه یک رویداد دیپلماتیک عادی، بلکه یک مانور راهبردی سنگین در متن تحولات ژئوپلیتیک پرتنش منطقه ارزیابی کرد. این سفر با دیدارهای سطح بالا با رئیسجمهور، نخستوزیر، فرمانده ارتش و دیگر مقامات عالی پاکستان، نشان داد که تهران، اسلامآباد را فراتر از یک همسایه، یک شریک حیاتی در معماری جدید امنیتی خود میبیند. شاهد آنکه لاریجانی در جریان این سفر با اشاره به موضوع برقراری صلح بین پاکستان - هند و پاکستان - افغانستان گفت: حاضریم یک «کارت سفید» به پاکستانیها برای حل این موضوعات بدهیم تا هر زمان نیاز بود از آن استفاده کنند.
نقطه مرکزی و مهمترین بُعد این سفر، ابلاغ «سلام رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران به ملت شریف پاکستان» توسط لاریجانی بود. او در پیام خود تأکید کرد که ملت پاکستان در «جنگ ظالمانه اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران، مسئولیتشناسانه از ایران دفاع کردند.» این تأکید رسمی که در توییتی توسط صفحه اردو زبان دفتر رهبری بازنشر شد، دیپلماسی را از سطح دولتها فراتر برده و آن را به یک همبستگی عمیق مردمی و عقیدتی در برابر یک دشمن مشترک ارتقا داد. این امر، بیانگر جایگاه استراتژیک مردم پاکستان در نگاه جمهوری اسلامی در معادلات منطقهای کنونی است.
پیام سفر لاریجانی صرفاً امنیتی نبود؛ اقتصاد و تجارت، سنگ بنای دوم این ماموریت را تشکیل میداد. لاریجانی به طور علنی اعلام کرد که بنا به دستور رئیسجمهور، شورای عالی امنیت ملی «هرگونه محدودیتها و موانع اقتصادی بین ایران و پاکستان را رفع میکند.» این موضوع، هدفی بلندپروازانه برای رساندن حجم تجارت دوجانبه به رقم ۱۰ میلیارد دلار را دنبال میکند.
نقش شورای عالی امنیت ملی در رفع موانع تجاری، نشاندهنده یک رویکرد نوین است: تهران امنیت مرزها و پیشبرد اهداف اقتصادی در شرق را به طور تفکیکناپذیر در یک بسته واحد تعریف کرده است. ایران با این حرکت، میکوشد تا با استفاده از ظرفیتهای منطقهای و متحدان خود، از جمله پاکستان، یک کریدور اقتصادی مقاوم در برابر فشارهای تحریمی و اختلالات ژئوپلیتیک در غرب آسیا ایجاد کند؛ یک راه تنفس حیاتی برای حفظ پایداری اقتصادی کشور.
رسانههای بینالمللی با دقت سفر لاریجانی را دنبال کردند. تحلیلگران با اشاره به اظهارات لاریجانی در اسلامآباد مبنی بر اینکه «آمریکا از سال ۲۰۰۳ برای حمله به ایران تمرین میکرد» و جنگ اخیر را «توطئه بلندمدت آمریکایی-اسرائیلی» دانست، این سفر را تلاشی برای افزایش همگرایی و ایجاد موازنه قدرت در منطقه توصیف کردند.
تمرکز بر نقش پاکستان: در حالی که رسانههای پاکستانی بر «تعمیق روابط» و پیگیری هدف تجارت ۱۰ میلیارد دلاری تمرکز داشتند، تحلیلگران غربی با طرح این پرسش که آیا پاکستان میتواند در یک درگیری مستقیم به ایران کمک کند، نقش اسلامآباد را به عنوان «میانجی احتمالی» بین تهران و غرب تقلیل دادند. با این حال، تمامی تحلیلها بر این امر اجماع داشتند که ایران با تقویت این رابطه، در حال تحکیم یک بلوک شرق آسیا-خاورمیانه در برابر محور غرب است.
این سفر در نهایت نشان داد که در شرایط تشدید تهدیدات خارجی، تهران نه تنها به فکر ساماندهی توان دفاعی است، بلکه در حال تقویت شبکههای اقتصادی و امنیتی منطقهای خود با هدف ایجاد حداکثر بازدارندگی در سطح کلان است. پاکستان به عنوان تنها کشور مسلمان دارای توان هستهای در همسایگی، امروز به یک اهرم استراتژیک برای ایران در مسیر چندقطبیسازی جهان تبدیل شده است.