
اقتصاد۲۴- اصلاحطلبان همواره در تاریخ سیاسی ایران نقش مهمی در جذب نظر عمومی و ایجاد امید در جامعه ایفا کردهاند. این جریان، با وعدههای اصلاحات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، توانست بخش گستردهای از مردم به ویژه نسل جوان و تحصیلکرده را به خود جذب کند. مردم انتظار داشتند با حضور این جریان در نهادهای تصمیمگیر، گرههایی از مشکلات کشور باز شود و فضای مشارکت سیاسی و اجتماعی گستردهتر شود.
علیرضا علویتبار، تحلیلگر سیاسی در مناظره با آذرمنصوری، رئیس جبهه اصلاحات به وضوح بیان کرد که مردم دیگر به اقلیت میانهرو و عملگرای اصلاحطلبان اعتماد ندارند: «حرفهایشان خوب است، اما توانش را ندارید». مردم احساس میکنند وعدهها جذاب هستند، اما توان عملیاتی برای تحقق آن وجود ندارد. این تغییر نگاه نشان میدهد که جریان میانهرو اصلاحات، که زمانی موتور امید و اعتماد عمومی بود، امروز با بیاعتمادی جدی مواجه شده است.
با این حال، تحلیل علویتبار نشان میدهد که مردم هنوز به اصلاحطلبان سنتیتر و پایبند به چارچوب قانونی، احترام میگذارند و به ظرفیت آنها برای پیشبرد اصلاحات مشروع و قانونی امید دارند. این گروه، که بیشتر شامل پیروان خاتمی و جبهه اصلاحات میشود، هنوز میتواند به عنوان کانالی برای تغییر در چارچوب نظام عمل کند؛ اما این ظرفیت نیز با تردیدهای عملیاتی و محدودیتهای ساختاری مواجه است.
عبور جامعه از جریان میانهرو اصلاحات، علاوه بر اینکه وضعیت این جریان را دشوار کرده، یک زنگ خطر جدی برای حاکمیت به همراه دارد. کاهش اعتماد مردم به جریانهایی که همواره نقش واسطه میان مردم و قدرت را ایفا کردهاند، میتواند به افزایش بیاعتمادی عمومی و شکاف اجتماعی منجر شود. تحلیلها نشان میدهد که اگر این وضعیت ادامه یابد، اصلاحطلبان حتی به عنوان نیروی سیاسی پایدار در معادلات قدرت نیز کارآمدی خود را از دست خواهند داد.
اصلاحطلبان امروز در پیچ تاریخی دشواری قرار دارند. عبور جامعه از جریان میانهرو و بیاعتمادی نسبت به وعدهها، ضرورت بازنگری جدی در عملکرد و استراتژیهای این جریان را روشن کرده است. آینده سیاسی اصلاحات، به توانایی آنها در بازسازی اعتماد و نشان دادن ظرفیت عملی برای تغییر، گره خورده است؛ در غیر این صورت، آنها به تاریخ سیاسی ایران به عنوان جریانی که نتوانست به وعدههایش عمل کند، خواهند پیوست.