
اقتصاد۲۴- بیش از دو دهه پس از درگذشت سیدمحسن نوربخش، مردی که به گواه بسیاری از جای خالیاش در اقتصاد ایران هرگز پر نشده است، میگذرد. محسن نوربخش، که از او به عنوان «معمار سیاستهای پولی ایران» یاد میشود، توانست در طول ۲۳ سال فعالیت خود را در ردههای کلیدی نظام حفظ کند. وی در دومین سال از تأسیس جمهوری اسلامی در مقام ریاست بانک مرکزی قرار گرفت و تا دومین روز فروردین سال ۱۳۸۲ که به مرگی ناگهانی از جهان رفت، در همین سمت یا مناصب مهم اقتصادی دیگری فعالیت کرد.
سیدمحسن نوربخش، زاده ۱۳۲۷ خورشیدی در اصفهان بود. او از خانوادهای مذهبی با پیشینهٔ نظامی برخاسته بود. پدرش، سید حسین نوربخش، سرهنگ ارتش بود و با علمای اصفهان، بهویژه آیتالله خادمی، ارتباط خوبی داشت. پدرش در فعالیتهای مذهبی از جمله ساخت مسجد و حوزه علمیه، و تأسیس کودکستان و دبستان نوربخش و از اولین مدارس مذهبی اصفهان مشارکت داشت. محسن نوربخش در هفت سالگی پدر خود را از دست داد.
نوربخش تحصیلات کارشناسی اقتصاد را در دانشگاه تهران گذراند. وی سپس برای ادامه تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری اقتصاد، به دانشگاه کالیفرنیا، دیویس رفت. او از جمله جوانان ایرانی مشغول به تحصیل در دانشگاههای آمریکا بود که پس از پایان تحصیلات و دریافت دکتری اقتصاد، با سقوط رژیم پهلوی به تهران بازگشت.
نوربخش پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ارتباط نزدیکی با روحانیونی، چون سید روحالله خمینی، اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد بهشتی برقرار کرده بود. به گفته خودش، او یکی از افراد کلیدی بود که پیامهای سید محمد بهشتی را به احزاب یا گروههای خارج از کشور میرساند. وی قبل از وقوع انقلاب، عضو انجمن اسلامی دانشجویان در کالیفرنیا بود.
نخستین بار نام محسن نوربخش زمانی مطرح شد که محمدعلی رجایی، اولین نخستوزیر، به مقابله لفظی و دیدگاهی با ابوالحسن بنیصدر، اولین رئیسجمهور، پرداخت. رجایی، علیرضا صادقنوبری، رئیس انتخاب شده از سوی بنیصدر برای بانک مرکزی را نپذیرفت و به جای او نوربخش را منصوب کرد. این انتخاب احتمالاً به این دلیل بود که دیدگاههای اقتصادی بنیصدر بارها در مقالات نوربخش به چالش کشیده شده بود.
به این ترتیب، محسن نوربخش در ۲۳ خرداد ۱۳۶۰ به ریاست بانک مرکزی رسید و تا مرداد ۱۳۶۵ این سمت را حفظ کرد. او همچنین از سوی رجایی به عنوان نماینده اصلی دولت جمهوری اسلامی ایران در بانک جهانی انتخاب شد تا اقدامات لازم برای همکاریهای بینالمللی را انجام دهد. نوربخش که ابتدا در مجادله بنیصدر و رجایی هوادار نظریه نخستوزیر مبنی بر همسو کردن بانک مرکزی با دولت بود، بعدها برخلاف این نظر اولیه، گامهایی در جهت استقلال بانک مرکزی از دولت برداشت.
بیشتر بخوانید: مسعود نیلی کیست؟/اقتصاددان لیبرال و عضو تیم اقتصادی سه رئیس جمهور
دوران دشوار جنگ ایران و عراق، که سه سال آن کشور تحت محاصره اقتصادی آمریکا با کمبود شدید منابع پولی و ارزی برای تأمین مایحتاج عمومی و نیازهای نظامی روبهرو بود، برای نوربخش نیز چالشآفرین شد. محسن نوربخش در جستوجوی ایجاد انضباطی در سیاستهای پولی کشور، با دولت وقت یعنی دولت میرحسین موسوی به اختلاف رسید. او جای خود را به محمدجواد ایروانی، منتخب جناح چپ، داد و خود با شرکت در انتخابات، به عنوان نماینده تهران، ری و شمیرانات وارد مجلس سوم شد.
با پایان جنگ و آغاز ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی، نوربخش در سال ۱۳۶۸ به عنوان وزیر امور اقتصادی و دارایی وارد کابینه او شد. دوره مسئولیت وی به عنوان وزیر از شهریور ۱۳۶۸ تا مرداد ۱۳۷۲ بود. اما مجلس پنجم که جناح محافظهکار در آن اکثریت داشت، وی را برای مقام وزارت نپذیرفت. هاشمی رفسنجانی به فاصله «چند دقیقه» او را به معاونت اقتصادی رئیسجمهور انتخاب کرد. این مقام چندی بعد با رفتن نوربخش از پستهای اجرایی حذف شد و او بار دیگر به ریاست بانک مرکزی منصوب شد.
نوربخش از شهریور ۱۳۷۳ تا لحظه درگذشت در دوم فروردین ۱۳۸۲، ریاست بانک مرکزی را بر عهده داشت. به عقیده اقتصاددانان، زعامت ۲۰ ساله نوربخش در وزارت اقتصاد و بانک مرکزی از او سیاستمدار و اقتصاددانی مهم ساخته بود. او در دهه پایانی عمر خود بیشترین نقش را در عرصه مدیریت اقتصاد ایران برعهده داشت.
تحت ریاست نوربخش، بانک مرکزی هم دوران کاهش روز به روز ارزش پول ملی ایران را تجربه کرد و هم در ۶ سال آخر، دوران ثابت نگه داشتن ارزش ریال در مقابل پولهای معتبر جهانی را. وی در هر دو دوره به شدت از سیاستهای پولی خود دفاع کرد.
نوربخش یکی از مهمترین بانیان استفاده از فاینانس خارجی در کشور بود. تا آن زمان یعنی در دولت مهندس موسوی ابزار فاینانس مورد استفاده قرار نمیگرفت و اقلام مورد نیاز از طریق یوزانسهای کوتاهمدت خریداری میشد.
نوربخش که در مجلس سوم حضور داشت، بهرهگیری از فاینانس را به اجرا گذاشت؛ این طرح با وجود مخالفت تیم اقتصادی دولت و نمایندگان چپگرای آن زمان، در نهایت به تصویب رسید و راه استفاده کشور از میلیاردها دلار منابع خارجی را باز کرد. وی حساسیت جدی روی استفاده از منابع خارجی و فاینانس داشت.
پروژه دیگری که نوربخش در سالهای پایانی عمر خویش به ثمر رساند، یکسانسازی نرخ ارز بود. او معتقد بود نرخ ارز باید واقعی شود. وی طرح ارز رقابتی را مطرح کرد و منابع عظیمی را در اختیار بخش صنعت قرار داد.
اجرای این سیاستها توسط او برای نرخ ارز، منجر به رشد اقتصادی دو رقمی (حدود ۱۲ درصد) در سالهای اول برنامه اول توسعه شد. اگرچه، یکسانسازی اولیه نرخ ارز، تورم سنگینی را به کشور تحمیل کرد و با فشار مخالفان سیاسی و ناتوانی دولت در ایستادگی، مجدداً دولت سه نرخ ارز را حاکم کرد.
اما در دولت سیدمحمد خاتمی، محسن نوربخش بار دیگر ماموریت تکنرخی کردن ارز را برعهده گرفت و این تجربه موفق را در سال ۱۳۸۱، در شرایطی که تورم به ۱۵ درصد رسیده و شیب ملایم کاهشی در پیش گرفته بود، محقق ساخت.
اقدام دیگری که نوربخش به بار نشاند، راهاندازی بانک خصوصی بود. او تلاش کرد شورای نگهبان را متقاعد کند که منعی برای فعالیت بانکهای خصوصی وجود ندارد، با وجود آنکه سیاستهای اصل ۴۴ هنوز ابلاغ نشده بود.
در زمان حیات او، برخی بانکهای خصوصی مانند پارسیان و اقتصاد نوین ابتدا تحت عنوان موسسه مالی و اعتباری و سپس مجوز بانکداری دریافت کردند. برخی این اقدام را بزرگترین اشتباه نوربخش میدانند، زیرا معتقدند شرایط نهادی ایران برای این امر آماده نبود.
با این حال، برخی دیگر معتقدند این تصمیم کاملاً درست بود و اگر نظارتها پس از او ادامه مییافت، مشکلات بعدی به وجود نمیآمد.
به گفته محمد عطریانفر، نوربخش شخصیتی چندوجهی داشت که «پاکزیست، مذهبی و روشنبین بود و تلاش میکرد ارزش پول ایران پایین نیاید. او با نگاهی مستقل به مسئولیت خود مینگریست. به همین دلیل، در عین حال که هیچ وزیری از او راضی نبود و از او عصبانی بود، همه عاشقش بودند و او در مقابل رئیسجمهور نیز مقاومت میکرد.»
در دو سال آخر حیات، نوربخش از جانب هر دو جناح سیاسی مورد انتقاد قرار گرفت. هواداران اصلاحات خواستار فردی هماهنگتر با سیاستهای اقتصادی دولت بودند و جناح محافظهکار نیز به دلیل تأکید نوربخش بر انضباط و کنترل حجم پول از او رضایت نداشتند.
چنانکه بعدها محمد طبیبیان اشاره کرده، نوربخش تحت فشار روحی به دلیل پرونده اش توسط افرادی که آنان را به کار گمارده بود، درگذشت.
پرونده نوربخش شامل اتهاماتی، چون جاسوسی و کنترل نرخ ارز بود. مجید تفرشی اشاره کرده است که قبل از فوت نوربخش یک پرونده جاسوسی برای او درست شد که اگرچه مختومه شد، تأثیر زیادی بر جسم وی داشت. براساس گزارشی که خبرآنلاین منتشر کرده، در دوایر امنیتی این اتهام به او وارد شد که پدرش ساواکی و خودش نفوذی است و از قبل با افرادی در آمریکا ارتباط داشته است.
سید محسن نوربخش در شامگاه ۲ فروردین ۱۳۸۲ به علت سکته قلبی در بیمارستانی در شهر نوشهر درگذشت. وی در قطعه ۲۵ بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد. پس از درگذشت او رهبری تسلیت گفت و سید محمد خاتمی رئیسجمهور وقت، از او به عنوان مردی قابل ستایش، دلسوز و هوشمند تمجید کرد. همچنین ابراهیم شیبانی جانشین او در بانک مرکزی شد.
زندگینامه و کارنامه دکتر محسن نوربخش موضوع مستندی به نام «رئیس کل» به کارگردانی محمد مرعشی قرار گرفته است که در سال ۱۳۹۷ در جشنواره سینما حقیقت به نمایش درآمد.