تاریخ انتشار: ۰۷:۱۶ - ۲۵ آذر ۱۴۰۴
اقتصاد۲۴ گزارش می‌دهد؛

تورم چیست و چگونه اندازه‌گیری می‌شود؟

تورم به افزایش پیوسته و گسترده سطح عمومی قیمت‌ها در یک دوره زمانی مشخص اطلاق می‌شود که در پی آن ارزش پول ملی کاهش یافته و هر واحد پول، کالا‌ها و خدمات کمتری را خریداری می‌کند.

تورم چیست؟

اقتصاد۲۴- محمد آیتی: تورم پدیده‌ای اقتصادی است که در آن سطح عمومی قیمت‌ها در یک دوره زمانی مشخص افزایش می‌یابد. این پدیده تنها به گرانی کالا‌ها و خدمات محدود نمی‌شود، بلکه با کاهش قدرت خرید پول ملی همراه است. درک دقیق تورم و نحوه اندازه‌گیری آن برای تصمیم‌گیری‌های سیاستی، برنامه‌ریزی‌های شخصی و تحلیل وضعیت اقتصادی جوامع ضروری محسوب می‌شود. این گزارش به بررسی مفهوم تورم، روش‌های محاسبه آن و چالش‌های پیش‌روی سیاست‌گذاران در مدیریت این پدیده می‌پردازد.

تعریف ساده تورم

تورم به افزایش پیوسته و گسترده سطح عمومی قیمت‌ها در یک دوره زمانی مشخص اطلاق می‌شود که در پی آن ارزش پول ملی کاهش یافته و هر واحد پول، کالا‌ها و خدمات کمتری را خریداری می‌کند. این پدیده زمانی شکل می‌گیرد که تقاضا برای کالا‌ها از عرضه آنها پیشی بگیرد یا هزینه‌های تولید مانند مواد اولیه، انرژی یا دستمزد‌ها به‌طور ناگهانی بالا رود. سنجش تورم معمولاً با شاخص‌هایی مانند شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) انجام می‌شود که تغییرات هزینه‌های روزمره خانوار‌ها را پایش می‌کند. 

برای درک عملی، فرض کنید قیمت نان، سوخت و پوشاک در یک سال ۱۰ درصد افزایش یابد. این بدان معناست که برای خرید همان مقدار کالا، شما به ۱۰ درصد پول بیشتری نیاز خواهید داشت. تورم تنها یک آمار اقتصادی نیست، بلکه بر برنامه‌ریزی‌های مالی خانواده‌ها، تصمیمات سرمایه‌گذاری و سیاست‌های دولتی تأثیر مستقیم دارد. 

کنترل آن نیازمند تعادل بین رشد نقدینگی، تقویت تولید و مدیریت تقاضاست، چراکه نرخ‌های بالای تورم می‌تواند پس‌انداز‌ها را بی‌ارزش کرده و ثبات اجتماعی را به خطر بیندازد. درک این مفهوم برای شهروندان به منظور تصمیم‌گیری‌های آگاهانه و برای سیاست‌گذاران در طراحی برنامه‌های بلندمدت حیاتی است.

انواع تورم شاخص

انواع تورم شاخص بنا به اهداف سیاستی و سطح تحلیل اقتصادی، کاربرد ویژه‌ای دارند و تلفیق داده‌های آنها تصویر روشن‌تری از چرخه‌های تورمی ارائه می‌دهد.

•    شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI)

این شاخص با پایش منظم قیمت‌های بیش از ۵۰۰ کالا و خدمت در گروه‌های مختلف مانند غذا، مسکن و حمل‌ونقل، نوسانات هزینه زندگی را انعکاس می‌دهد. داده‌ها از طریق نمونه‌گیری از بازار‌های شهری و روستایی جمع‌آوری شده و با وزن‌دهی بر اساس الگو‌های مصرفی خانوار‌ها محاسبه می‌شوند. CPI نه‌تنها برای تنظیم حقوق کارمندان و بازنشستگان کاربرد دارد، بلکه به‌عنوان معیاری برای ارزیابی تأثیر سیاست‌های پولی بر قدرت خرید عمومی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. 

•    شاخص قیمت تولیدکننده (PPI)

 این شاخص تحولات قیمت‌ها را در سه مرحله مواد اولیه، کالا‌های نیمه‌ساخته و محصولات نهایی پیش از ورود به بازار مصرف ثبت می‌کند. با تحلیل PPI، سیاست‌گذاران قادرند تغییرات هزینه‌های تولید در بخش‌های کشاورزی، صنعت و خدمات را پیش‌بینی کرده و از انتقال تورم به مصرف‌کننده جلوگیری کنند. به‌طور مثال، افزایش شدید قیمت نفت خام در مرحله مواد اولیه، با تأخیر چندماهه در CPI منعکس خواهد شد. 

•    شاخص تعدیل‌کننده تولید ناخالص داخلی (GDP Deflator)

 برخلاف شاخص‌های مبتنی بر سبد ثابت، این شاخص تمام کالا‌ها و خدمات تولید داخلی شامل صادرات و واردات را پوشش می‌دهد و حساسیت کمتری به نوسانات قیمت کالا‌های خاص دارد. محاسبه آن از تقسیم تولید ناخالص داخلی اسمی بر واقعی حاصل می‌شود و تصویری کلی از تورم در چارچوب رشد اقتصادی ارائه می‌دهد. اقتصاددانان برای تحلیل رابطه تورم و رکود یا ارزیابی تأثیر اقدامات مالی دولت، به این شاخص تکیه می‌کنند. چالش اصلی آن، زمان‌بر بودن محاسبه و انتشار داده‌هاست که استفاده از آن را در تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت محدود می‌سازد.

•    شاخص تورم هسته‌ای (Core Inflation)

با حذف مواردی مانند سوخت، محصولات کشاورزی فصلی و کالا‌های تحت تحریم که قیمت آنها تحت تأثیر عوامل موقت نوسان دارد، این شاخص روند پایه تورم را بدون نویز‌های کوتاه‌مدت نمایش می‌دهد. بانک‌های مرکزی برای تنظیم نرخ بهره و سیاست‌های پولی، به داده‌های تورم هسته‌ای توجه ویژه‌ای دارند، چراکه ثبات این شاخص نشان‌دهنده سلامت ساختاری اقتصاد است. برای نمونه، در سال‌های بحران انرژی، تورم عمومی ممکن است به ۲۰ درصد برسد، در حالی که تورم هسته‌ای باقی‌مانده در محدوده ۸ درصد، نیاز به واکنش شدید سیاستی را کاهش می‌دهد.

قیمت مصرف‌کننده (CPI)

شاخص قیمت مصرف‌کننده یا CPI ابزاری تحلیلی است که نوسانات هزینه زندگی را از دیدگاه خانوار‌ها می‌سنجد. این شاخص با ردیابی تغییرات قیمت یک سبد ثابت از کالا‌ها و خدمات پرکاربرد شامل مواد غذایی، مسکن، حمل‌ونقل، آموزش و بهداشت تصویری شفاف از روند تورم را در اختیار سیاست‌گذاران و عموم مردم قرار می‌دهد. 

محاسبه CPI بر اساس داده‌های واقعی جمع‌آوری‌شده از بازارها، با وزن‌دهی به هر کالا متناسب با سهم آن در بودجه مصرفی خانواده‌ها صورت می‌گیرد. برای نمونه، افزایش ۵ درصدی این شاخص در یک سال به این معناست که همان سبد کالا‌هایی که پیش‌تر ۱۰۰ میلیون ریال هزینه داشت، اکنون ۱۰۵ میلیون ریال می‌طلبد. این رقم نه‌تنها معیاری برای سنجش کاهش قدرت خرید افراد محسوب می‌شود، بلکه بازتابی از عملکرد سیاست‌های پولی و مالی دولت است. 

اقتصاددانان با تحلیل روند CPI تصمیماتی مانند تعدیل نرخ بهره، تعیین حداقل دستمزد یا طراحی برنامه‌های حمایتی برای گروه‌های آسیب‌پذیر اتخاذ می‌کنند. با این حال، نادیده گرفتن تحولات کیفیت کالا‌ها یا تغییر ترجیحات مصرفی مانند جایگزینی محصولات سنتی با گزینه‌های دیجیتال از محدودیت‌های ذاتی این شاخص محسوب می‌شود. شفافیت در روش‌شناسی و به‌روزرسانی منظم سبد مصرف، تنها راه افزایش قابلیت اطمینان CPI برای پایش سلامت اقتصادی جامعه است.

محاسبه تورم

چگونه تورم محاسبه می‌شود؟

تورم به‌طور کلی به معنی افزایش مداوم سطح عمومی قیمت کالا‌ها و خدمات در یک اقتصاد است و برای اندازه‌گیری آن معمولاً از «شاخص قیمت مصرف‌کننده» (CPI) استفاده می‌شود. برای محاسبه تورم، ابتدا قیمت مجموعه‌ای ثابت از کالا‌ها و خدمات انتخاب‌شده (سبد مصرفی خانوار) در دو دوره زمانی مختلف اندازه‌گیری می‌شود. سپس نرخ تورم با فرمول زیر به دست می‌آید:
 
به‌عنوان مثال، اگر شاخص قیمت مصرف‌کننده از ۲۰۰ در سال پایه به ۲۲۰ در سال بعد افزایش یابد، نرخ تورم برابر با ۱۰٪ خواهد بود. این شاخص بازتابی از تغییرات قدرت خرید پول است و نشان می‌دهد که به‌طور متوسط، قیمت‌ها نسبت به دوره قبل چه‌قدر افزایش یافته‌اند.

عوامل ایجاد تورم

تورم محصول تعامل پیچیده عوامل پولی، ساختاری و رفتاری در اقتصاد است که شکل‌گیری آن را می‌توان در محور‌های زیر دسته‌بندی کرد:

•    تورم تقاضایی

افزایش کلی تقاضا برای کالا‌ها و خدمات در شرایطی که ظرفیت تولید اقتصاد پاسخگوی این تقاضا نباشد، فشار قیمتی ایجاد می‌کند. این پدیده معمولاً در دوران رونق مصرف یا تزریق بی‌رویه نقدینگی به بازار مشاهده می‌شود.

•    تورم هزینه‌ای

رشد هزینه‌های تولید شامل قیمت مواد اولیه، دستمزد‌ها یا هزینه‌های حمل‌ونقل، کالا‌ها را گران‌تر کرده و بدون افزایش تقاضا، تورم را تشدید می‌کند. بحران‌های جهانی مانند قطع زنجیره تأمین یا تحریم‌های انرژی نمونه‌های بارز این نوع تورم هستند.

•    کاهش ارزش پول ملی

ضعف نرخ ارز در اقتصاد‌های وابسته به واردات، هزینه کالا‌های خارجی را افزایش داده و با ورود گسترده ارز‌های گران‌تر به چرخه پولی، تورم را تقویت می‌کند. این اثر در کشور‌هایی با کسری تجاری قابل‌توجه چشمگیرتر است.

•    انتظارات تورمی

وقتی بنگاه‌ها و مصرف‌کنندگان پیش‌بینی کنند که قیمت‌ها در آینده رشد خواهند کرد، رفتار‌هایی مانند افزایش قیمت‌گذاری پیشگیرانه یا خرید انبوه کالا‌ها شکل می‌گیرد که خود تورم را خودتقویت‌کننده می‌سازد.

•    ناکارآمدی ساختار‌های تولید

محدودیت‌های زیرساختی، بوروکراسی‌های اداری یا کمبود رقابت در بازار‌های کلیدی، عرضه کالا‌ها را محدود کرده و با ایجاد کمبود مصنوعی، زمینه رشد قیمت‌ها را فراهم می‌آورد.

•    سیاست‌های مالی نامتعادل

کسری بودجه دولت که از طریق چاپ پول تأمین شود، حجم نقدینگی را بدون پشتوانه تولید افزایش می‌دهد و فشار تورمی ایجاد می‌کند. این امر در اقتصاد‌هایی با ساختار مالیاتی ضعیف شایع‌تر است.

تاثیر تورم بر زندگی مردم

تورم فشاری چندبعدی بر زندگی افراد وارد می‌کند که فراتر از افزایش قیمت کالا‌های مصرفی است. کاهش قدرت خرید، اولین پیامد محسوس این پدیده است. پس‌انداز‌های دهه‌هاست که با زحمت شکل گرفته‌اند، در مدتی کوتاه ارزش واقعی خود را از دست می‌دهند و برنامه‌های بلندمدتی مانند خرید مسکن یا تحصیل فرزندان به چالش جدی تبدیل می‌شوند. گروه‌های کم‌درآمد بیشترین ضربه را می‌بینند، چراکه بخش عمده‌ای از درآمدشان صرف خرید نیاز‌های اولیه مانند غذا و دارو می‌شود و کمترین انعطاف‌پذیری را در برابر نوسانات قیمت دارند. 

این شکاف اقتصادی، نابرابری‌های اجتماعی را تشدید کرده و اعتماد عمومی به ثبات سیستم مالی را تضعیف می‌کند. همزمان، عدم قطعیت ناشی از تورم تصمیم‌گیری‌های مالی را مختل می‌سازد، خانوار‌ها در پس‌اندازگذاری تردید دارند و کسب‌وکار‌ها سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت را به تأخیر می‌اندازند. حتی در مواردی که دستمزد‌ها با نرخ تورم تعدیل می‌شوند، تأخیر در این فرآیند یا عدم انطباق دقیق، استرس مالی را برای بسیاری تداوم می‌بخشد. 

در نهایت، تورم نه‌تنها وضعیت کیفی زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه با زیر سؤال بردن برنامه‌های فردی و اجتماعی، روحیه جمعی را نیز خدشه‌دار می‌سازد. مدیریت این چالش مستلزم سیاست‌های هدفمند برای حمایت از لایه‌های آسیب‌پذیر و ایجاد اعتماد به مکانیسم‌های کنترل قیمت است.

ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار