
اقتصاد۲۴- سعید جلیلی، نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی، اخیراً در یک ویدیو با اشاره به افزایش تعداد کافهها در تهران، آنها را نماد شکلگیری سبک زندگی جدید دانست و تأکید کرد: «دیگر لازم نیست خانواده دور هم باشند، اینجا خوب است. تنها برو آنجا دو سه ساعت باش و برو.»
جلیلی با نگرانی از این روند گفت: «در مسیرتان ببینید چندتا کافه جدید درست شده، اینها با چه نگاهی شکل میگیرد و با چه چیزی دنبال میشود؛ بعد تبعات و آثارش چیست.»
این اظهارات بلافاصله واکنشهای گستردهای در شبکههای اجتماعی و محافل رسانهای به دنبال داشت و موجی از انتقادات را روانه وی کرد.
ناصر ترکان نوشت: «کلا در این پارادایم هرگونه تجمع بالای ۲ نفر مطلوب نیست. چه در کافه باشد چه در قهوهخانه! چه پردهخوانی شود چه تئاتر! چه زورخانه باشد و چه استادیوم! چه مارتون شود و چه کنسرت! فقط مداحی باشد و عزا! اینطور سایه پایداری بر سرمان باقی خواهد ماند…»
محسن برهانی، حقوقدان در واکنش به جلیلی نوشت: «تا دیروز با ادعای حفظ کانون خانواده، قانون حجاب نوشتند، امروز سعید جلیلی میگوید که وجود کافه به کانون خانواده آسیب میزند! همه چیز را به خانواده ربط میدهند تا توهماتشان را زورچپان کنند.»
روحالله جمعهای با انتشار ویدیو اظهارات جلیلی اظهار داشت: «سطح دغدغه بانی وضع موجود!»
علیاصغر شفیعیان، فعال رسانهای نزدیک به دولت نوشت: «پس عمق راهبردی این بود! وقتی هر کافه را یک تهدید ببینیم، طبیعتاً فرصتهای زیادی خلق میشود با بستن هرکدامشان. احسنت!»
فرید مدرسی، فعال رسانهای اصولگرا با نگاهی طنزآمیز نوشت: «آنقدر مملکت گل و بلبل است و مشکلات به صفر رسیده که جناب سعید جلیلی به افزایش تعداد کافه گیر داده و آن را وسیله خانواده زدایی دانسته. حجاب تمام نشده؛ کافه شروع شد!»
رضا رشیدپور، مجری معروف نوشت: «به دکتر جلیلی پیشنهاد میکنم که کافه را یک فرصت بداند، به قول خودشان میتوانیم دانه قهوه از آمریکای جنوبی را با پشم بز تهاتر کنیم مثلاً.»
کاربری در شبکه اجتماعی نوشت: «طرف هرکدوم رفیقاش پروژه برداشتن بلافاصله با نونش کافه زدن، حالا کافه رفتن رو مذمت میکنه؛ خب یه سوزن هم به رفیقات بزن مشتی!»
بهرام پارسایی، نماینده پیشین مجلس نوشت: «اگر عرضه داری یک! نه از شغلهای ضدگلوله کردن پراید و کیفکشهای مفتخور! شغل شرافتمندانه. نمیفهمد این تعداد کافه یعنی اشتغال و منبع درآمد جوانان ما. مشکل نگاه طالبانی شماست.»
علیرضا خامسیان نوشت: «دهن پارانوئید برخی آقایان کشور را از توسعه دور نگه داشته است. کافهداری چه ربطی به دور کردن افراد از خانواده دارد؟ جوانی که بخواهد امر معاش کند و کافهای برپا کند چه تبعاتی برای کشور دارد که در سخنرانی رسمی اظهار نگرانی میکنند؟ همین جوان باغیرت کافهدار در صف اول دفاع از میهن است.»
این موج واکنشها نشان میدهد که سخنان جلیلی نه تنها به نگرانیهای برخی مسئولان درباره سبک زندگی جدید اشاره دارد، بلکه به محور تنش میان تفکرات سنتی و تحولات اجتماعی معاصر نیز تبدیل شده است. کارشناسان فرهنگی و اجتماعی معتقدند، نگرانی درباره کافهها به عنوان «خطر برای خانواده» نه تنها پشتوانه علمی ندارد، بلکه ممکن است فرصتهای اشتغال و تعامل اجتماعی جوانان را محدود کند.
همچنین تحلیلگران رسانهای این موضعگیری را نوعی نمایش دغدغهای محدود و پارانوئید توصیف کردهاند که با واقعیتهای جامعه مدرن فاصله دارد؛ جایی که کافهها نه جایگزین خانواده، بلکه فضایی برای تعامل و فعالیت اقتصادی و فرهنگی جوانان هستند.
اظهارات جلیلی درباره کافهها و واکنشهای شدید فعالان، کاربران و کارشناسان نشان میدهد که برخورد با سبک زندگی جدید و محدود کردن فضاهای مدرن اجتماعی، به یکی از چالشهای جدی میان تفکرات سنتی و تحولات شهری تبدیل شده است. این بحث نه تنها یک موضوع فرهنگی، بلکه پرسشهایی اساسی درباره آینده اقتصاد خرد و اشتغال جوانان در تهران را نیز مطرح کرده است.