
اقتصاد۲۴- محمدرضا فرزین به همان دلیلی وارد ساختمان شیشهی شد که حالا قرار است ترکش کند. نوسان قیمت دلار در بازار آزاد و وقوع شوک ارزی. وی وقتی به عنوان گزینهی تصدی بانک مرکزی از سوی دولت سیزدهم معرفی شد که اجرای سیاست حذف ارز ترجیحی و رشد بهای ارز در بازارهای داخلی فشارها بر دولت سیزدهم را بالا برده بود.
بهای دلار در این دوره به محدوده چهل و چهار هزار تومان رسیده بود و در نتیجه دولت تلاش کرد با تغییر رییس کل بانک مرکزی فضا را تحت تاثیر قرار دهد. هشتمین روز دی ماه سال ۱۴۰۱، در پنجشنبهای نه چندان آرام برای بازار ارز، ساختمان شیشهای میردادماد شاهد خداحافظی علی صالحابادی و ورود محمدرضا فرزین بود.
حالا درست در دی ماه سال ۱۴۰۴، از پس وقوع شوک ارزی دوباره قرار است فرزین با این ساختمان خداحافظی کند و اتاق ریاست بانک مرکزی با رییس جدید آشنا شود. در روزهای اخیر بسیاری رسانهها خبر از خداحافظی قریبالوقوع فرزین دادند و برخی نیز از پنج گزینه به عنوان گزینههای احتمالی جانشینی وی یاد کردند. دو وزیر سابق اقتصادُ دو مقام از دورن بانک مرکزی و یک مقام از سازمان برنامه و بودجه به عنوان جانشینان احتنالی فرزین معرفی شدهاند.
محمدرضا فرزین، سیاستمدار و مدیر اقتصادی شصت ساله، در نوش آباد کاشان متولد شد. مدرک دیپلم خود را در رشته ریاضی در کاشان اخذ کرد و در رشته اقتصاد نظری در دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تحصیل شد و لیسانس خود را سال ۱۳۶۸ دریافت کرد. فرزین سپس در دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد گرایش اقتصادسنجی به تحصیل ادامه داد و سال ۱۳۷۲ این رشته را به پایان برد. محمدرضا فرزین همچنین در دانشگاه علامه طباطبایی ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۷۹ مدرک دکترای خود را در رشته اقتصاد، گرایش بخش عمومی و تجارت بینالملل از این دانشگاه دریافت کرد.
محمدرضا فرزین که تا اوسط دههی هشتاد در قامت یک مدیر میانی در وزارت بازرگانی مشغول به کار بود، با این حال آفتاب بخت وی با استقرار دولت محمود احمی نژاد طلوع کرد و او از سالهای پایانی دههی هشتاد در قامت سخنگوی طرحتحولاقتصادی راهی نهاد ریاست جمهوری شد. او از جمله مدیرانی است که با دولت محمود احمدینژاد در عرصهی سیاست ایران ظهور کرد. وی سپس در سالهای پایانی دههی هشتاد به عنوان دبیر کارگروه طرح تحول نظام مالیاتی، دبیر کارگروه نظام توزیع کالا و خدمات و در نهایت دبیر ستاد هدفمندکردن یارانهها ایفای نقش کرد.
بیشتر بخوانید:قیمت دلار در کدام دولتها رشد بیشتری داشت؟ + فیلم
احمدی نژاد، مجری بزرگترین سیاست اقتصادی و اجتماعی ایران، یعنی هدفمندی یارانهها که البته محدود به پرداخت یارانهی نقدی در کشور شد و چاه بزرگی پیش پای اقتصاد کند، فرزین را به عنوان دبیر ستاد هدفمندی یارانهها منصوب کرد. اهمیت موضوع یارانهها در افکار عمومی فرزین را ناگهان به چهرهای شناخته شده برای افکار عمومی و اقتصاد ایران مبدل نمود. فرزین در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد به عنوان نمایندهی رییسجمهوری در شورای پول و اعتبار حکم دریافت کرد و یک سالی نیز بر صندلی ریاست صندوق توسعهی ملی نشست تا بعدتر بخت خود را در حوزهی بانکی بیازماید. فرزین با پایان فعالیت دولت محمود احمدی نژاد از عرصهی مدیریت سیاسی و حضور در دولت کنار رفت و به عنوان رییس هیات مدیره بانک کارآفرین به کار خود ادامه داد تا سال ۱۳۹۸ که مدیرعاملی این بانک به نام وی زده شد.
با آغاز دولت رییسی و بازگشت بخشی از مدیران دولت احمدی نژاد به عرصهی سیاسی بار دیگر نام فرزین بر سر زبانها افتاد. در این دوره برخی از او به عنوان گزینهی تصدی وزارت امور اقتصادی و دارایی نام میبردند و حتی برنامهای در این زمینه به شهید رییسی داد، اما در نهایت قرعهی وزارت به نام خاندوزی، دانش آموختهی دانشگاه امام صادق زده شد و مدیرعاملی بانک ملی به فرزین رسید. فرزین البته پیش از این نیز با آیتالله رییسی همکاری داشت. شهید رییسی در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ عهدهدار تولیت آستان قدس رضوی بود. فرزین در این دوره یکی از هفت عضو هیات مدیره سازمان اقتصادی رضوی بود. هلدینگهای آستان قدسرضوی همگی با عنوان سازمان اقتصادی رضوی شناخته میشود که مدیرعامل آن سیدرضا فاطمیامین بود. فاطمی امین نیز در دورهی دولت سیزدهم عهدهدار وزارت صنعتُ معدن و تجارت شد.
بیشتر بخوانید:استعفای محمدرضا فرزین جدی شد
فرزین در حالی وارد بانک مرکزی شد که دلار از محدودهی ۴۴ هزار تومان فراتر رفته بود و دولت با حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی در صدد بود فضای اقتصادی ایران را مدیریت کند، اما بازگشت فرزین، همراه بود با بازگشت سیاست تثبیتی، این بار با ارز ۲۸ هزار و پانصد تومانی. دولت رییسی اینگونه وی را برای مدیریت شوک معرفی کرد و هر چند وی تنها سه سال بر صندلی ریاست کلی بانک مرکزی تکیه زده، اما با دو دولت سیزدهم و چهاردهم همکاری کرده است.
فرزین در زمان حضور دوبارهی ترامپ بر صندلی زیاست جمهوری آمریکا در برنامهای تلویزیونی اعلام کرد حضور ترامپ تاثیری بر اقتصاد ما ندارد و ما نشان دادیم که میتوانیم بازار را میدریت کنیم. او معتقد بود که اقتصاد ایران اقتصادی نیست که در دورهی اول حضور ترامپ بر امریکا بود و تاباوری بالایی دارد. او نیز مانند بسیاری دیگر از مقامات بانک مرکزی نرخ بازار آزاد را نرخی انحرافی و غیرقابل قبول میدانست و بارها بر این نکته تاکید کرد.
بررسی بهای دلار در دوران حضور فرزین در بانک مرکزی نشان میدهد در دی ماه سال ۱۴۰۱، یعنی در زمان استقرار او این ارز امریکایی در محدودهی ۴۴ هزار تومان بود، اما یک سال بعد به کانال پنجاه هزار تومان ورود کرد.
در دی ماه سال ۱۴۰۳ دلار قیمتی در حدود ۸۰ هزار تومان داشت و حالا بهای دلار بیش از ۱۳۵ هزار تومان است.
فرزین در دوران ریاست کلی خود بر بانک مرکزی وعدههای فراوانی داد. وعدهی حکمرانی ریال و حل ناترازی بانکی و بهبود وضعیت اقتصادی و مهار تورم و نگهبانی از ارزش پول ملی که در زمرهی وظایف ذاتی بانک مرکزی است، اما در عمل نتوانست طرحی تازه دراندازد چرا که بسیاری معتقدند برنامهای برای مدیریت اقتصاد در دورهی بحران از سوی او وجود نداشت. البته سخنان وی دربارهی سوییفت داخلی و داشتن افایتیاف داخلی نیز تعجب بسیاری از کارشناسان و ناظران را برانگیخت. به هر روی فرزین در دوران حضور خود بر صندلی ریاست کلی بانک مرکزی نتوانست به تعهدات نهادی که بر آن ریاست میکرد پایبند باشد و در دفاع از ارزش پول ملی ایران درست عمل کند. برنامههای تکراری، چون عرضهی سکه و پیشفروش و ... نیز هیچکدام آتش تند بازارها را به سردی نکشاند.
فرزین در این دوره فرآیند گریز برای بانک آینده را اجرایی کرد و وعده داد سایر بانکها و موسسات مشکلدار نیز با این فرایند مواجه شوند، اما بسیاری معتقدند برخورد دیرهنگام با بانکی که نیمی از ناترازی نظام بانکی بر عهدهاش بود، عامل مهم افزایش تورم در اقتصاد ایران است. راهاندازی تالارهای دوم برای عرضهی ارز و ... هر چه هست به مهار قیمت ارز در بازار نینجامیده و زمزمهی خداحافظی وی از صندلی ریاست کلی بانک مرکزی در حالی به گوش میرسد که قیمت دلار از ۱۳۵ هزار تومان عبور کرده تا در کمتر از سه سال رشد نزدیک به ۲۰۶ درصدی دلار در ایران به ثبت برسد. از سوی دیگر تورم ایران در کانال ۳۰ تا ۵۰ درصدی قرار دارد و بسیاری نسبت به دلاریزه شدن اقتصاد ایران و ورود اقتصاد به تورمهای بالاتر هشدار میدهند. کارنامهی فرزین نشان میدهد او نتوانست در دوران سختتر شدن تحریمها علیرغم وعدههای اعلامیاش برنامهای برای بهبود وضعیت اقتصاد ایران داشته باشد و باید در میانهی یک شوک ارزی با مسپولیت خود خداحافظی کند.
فرزین در حالی قرار است جای خود را به رییس کل جدید بدهد که اسفندماه وقتی دلار از مرزهای صد هزار تومان گذشت، مجلس عبدالناصر همتی را به این دلیل استیضاح کرد تا عنوان کوتاهترین دورهی وزارت از آن وی شود، اما نبود برنامهریزی برای عبور از بحران سبب شد این بار شوک ارزی پایههای صندلی مدیریت ریاست کلی بانک مرکزی را بلرزاند. باید دید زمزمهها به حقیقت میپیوندد؟