اقتصاد ۲۴- یک سال و دو هفته قبل بود که تیم ملی فوتبال ایران با شکست مقابل ژاپن از جام ملتهای آسیا کنار رفت و با این شکست پرونده ایران و کارلوس کیروش هم پس از هشت سال بسته شد و سرمربی پرتغالی سابق تیم ملی برای همیشه ایران را ترک کرد. پس از جدایی کارلوس کیروش، همگان منتظر یک جانشین بزرگ برای این سرمربی بودند و برخی نیز با صحبت از طلوع، از صف کشیدن بزرگان مربگیری جهان مثل زیدان و کلینزمن سخن گفتند، ولی پس از مذاکرات فراوان با چند گزینه مختلف، مارک ویلموتس بلژیکی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی انتخاب شد.
واقعا خالق نسل طلایی بلژیک بود؟
شروع ویلموتس و تیم ملی چندان بد نبود و این سرمربی که برخی به اشتباه مدعی بودند خالق نسل طلایی فوتبال بلژیک است با وعده فوتبال هجومی کارش را روی نیمکت تیم ملی آغاز کرد. ویلموتس در حالی سرمربی ایران شد که آخرین تجربهاش حضوری کوتاه روی نیمکت تیم ملی ساحلعاج بود و در مجموع کارنامه خوبی به عنوان سرمربی نداشت. در آن زمان اعضای فدراسیون فوتبال شدیدا از مارک ویلموتس حمایت میکردند و او را مربی نجیبی میدانشتند که به خاطر مسائل مالی اعتراض نمیکند و به اصطلاح با فدراسیون «راه میآید»، ولی در عمل این اتفاق رخ نداد. در واقع مارک ویلموتس بلژیکی درباره همه چیز مانند برگزاری بازیهای دوستانه، اردوهای آمادهسازی و مسائل دیگر مقابل فدراسیون فوتبال کوتاه آمد، ولی خیلی محکم پای مطالبات مالیاش ایستاد و همین حالا هم مدعی دریافت کل قرارداد سه سالهاش از فدراسیون فوتبال است. ویلموتس حتی پیش از بازی حساس و تعیینکننده مقابل تیم ملی عراق هم تا وقتی مطالباتش را نگرفت حاضر به سفر به تهران نشد که همین موضوع باعث شد تیم ملی زمان زیادی را از دست بدهد و در نهایت در یک نمایش ضعیف مقابل عراق هم شکست بخورد. این نتایج در شرایطی به دست آمد که سرمربی بلژیکی تیم ملی در تمام دوران حضورش به عنوان سرمربی ایران، مدت بسیار کمی در کشورمان حضور داشت و همواره در مرخصیهای طولانیمدت به سر میبرد. موضوعی که در زمان کیروش هم انتقادات بسیاری را به وجود آورده بود و فدراسیون وعده داده بود این مشکلات با ویلموتس تکرار نخواهد شد، ولی در عمل اتفاقات بدتری رخ داد و ویلموتس تمام میراث کارلوس کیروش را نابود کرد. او از نظر فنی هم چیزی برای ارائه به فوتبال ایران نداشت و نحوه تمرینات او در کنار بیخیالی عجیب و غریبش صدای بازیکنان تیم ملی را هم درآورده بود.... و ناگهان دراگان!
پس از شکست مقابل عراق زمزمههایی مبنی بر عدم تمایل فدراسیون و ویلموتس برای ادامه همکاری شنیده میشد که در نهایت هم این اتفاق رخ داد و ویلموتس بلژیکی پس از حضوری کوتاه و ناموفق از ایران جدا شد. در حالی که همگان تصور میکردند نیمکت تیم ملی پس از ویلموتس به برانکو برسد، این اتفاق رخ نداد و فدراسیون به دلیل مشکلات مالی فراوان تصمیم گرفت به سراغ یک گزینه ایرانی برود و به همین منظور از نفراتی، چون علی دایی و امیر قلعهنویی به عنوان گزینههای نهایی تیم ملی نام برده میشد، ولی نیمکت تیم ملی به این دو نفر هم نرسید و فدارسیون فوتبال در چرخشی عجیب دراگان اسکوچیچ کروات که به تازگی و به دلیل مشکلات پزشکی از نفت آبادان جدا شده بود را به عنوان سرمربی جدید تیم ملی معرفی کرد. اسکوچیچ کروات در شرایطی به نیمکت تیم ملی رسید که سابقه کار در تیمهای بزرگ را ندارد و با فشارهای کار در چنین شرایطی بیگانه است. او برخلاف نفراتی، چون کیروش و ویلموتس حضور در تیمهای ملی را هم تجربه نکرده که این یک امتیاز منفی دیگر در کارنامه این سرمربی به حساب میآید، زیرا کار در تیم ملی با تیم باشگاهی تفاوت زیادی دارد. بزرگترین عنوان اسکوچیچ در فوتبال ایران نایب قهرمانی جام حذفی است که آنهم با تیمی که نکونام آنرا به نیمه نهایی رسانده بود، به دست آمد و به جز آن او افتخاری کسب نکرده که نشان دهد میتواند در تیم ملی موفق عمل کند؛ البته در کارنامه اسکوچیچ نکات مثبتی مانند نتایج درخشان با ملوان و صنعت نفت هم به چشم میخورد، ولی بهتر بود او ابتدا در یک تیم بزرگ حضور پیدا کند و پس از آن به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شود. از طرفی تیم ملی فرصت کمی برای بازیهای آینده خود دارد و اسکوچیچ عملا خیلی نمیتواند کار تاکتیکی انجام دهد و با تواناییهای بازیکنان آشنا شود که نشان میدهد در شرایط فعلی گزینه داخلی میتوانست انتخاب منطقیتری باشد.
کار سختی که فدراسیون انجام داد
بدون شک رسیدن از مربی بزرگی، چون کارلوس کیروش به مربی، چون اسکوچیچ کار سختی بود که فدراسیون فوتبال در یک سال آنرا انجام داد و حالا تیم ملی کشورمان که دوسال پیش در آستانه صعود از گروه مرگ جام جهانی بود، باید با مربی جدیدش برای صعود به دور بعدی مرحله مقدماتی جام جهانی بجنگد. با این وجود حتی اگر اسکوچیچ با تیم ملی موفق عمل کند، چیزی از ضعف فدراسیون فوتبال و دیگر مسئولین ورزشی که با تصمیمات اشتباه خود تیم ملی را به اینجا رساندند کم نمیشود. نکته جالب درباره گزینههای سرمربیگری تیم ملی این است که هر کدام از فلسفه متفاوتی پیروی میکنند و هنوز کسی نمیداند معیارهای فدراسیون برای انتخاب سرمربی چیست؟ به هرحال رسیدن از کیروش به ویلموتس و از او به اسکوچیچ کار سختی بود که فقط از فدراسیون پنجستاره ما برمیآمد و فدراسیون فوتبال ما بار دیگر ثابت کرد در انجام غیرممکنها استاد است.