اقتصاد ۲۴- بورس تهران آخرین هفته معاملاتی ماه بهمن را کاملا پر افت و خیز آغاز کرد. رشد ۷ هزار واحدی شاخص کل بورس تحتتاثیر گسترش فشار فروش در نمادهای مطرح خودرویی و دیگر بزرگان کالایی در نهایت به رشد ۲۹۰۹ واحدی محدود شد.
تاثیرپذیری فضای عمومی معاملات سهام از دادوستد گروههای غیرکالایی از دو گره شکلگرفته در فضای فعلی بورس تهران خبر میدهد. گره عینی سهام که در گرو نقدینگی درگیر در سهام مزبور است و گره ذهنی معاملهگران که کسب سود را در بستر چنین نمادهایی در خاطر دارد.
نماگر اصلی بازار سهام اولین جلسه معاملاتی هفته را با رشد ۶۳/ ۰ درصدی به پایان برد و در آستانه کانال ۴۶۲ هزار واحد قرار گرفت. با این حال مسیر نوسانات سهام در این جلسه معاملاتی کاملا پر افتوخیز بود؛ موضوعی که از پیچیدگی ادامه مسیر بورس تهران خبر میدهد. تابلوی بورس که در آغاز معاملات روز شنبه به رنگ سبز فراگیر در آمده بود، به سرعت شاهد چیرگی رنگ قرمز در این بازار شد و نهایتا با توازن بیشتری بین این دو رنگ بهکار خود پایان داد.
آیا سهام حامی قدرتمندی دارد؟
همانگونه که آمار فوق نشان میدهد بازار سهام در روز گذشته بهرغم عقبنشینیهایی که تجربه کرد برآیندی صعودی را به نمایش گذاشت. با این حال بهصورت مشخص افزایش فشارهای فروش در گروههای خودرو، بانکها، مخابرات و برخی دیگر از سهام بزرگ غیرکالایی نگرانیها از ادامه روند بازار را تشدید کرد.
بیشک مهمترین مولفهای که صعود بورس تهران را تا به اینجا رقم زده است جریان قدرتمند ورود نقدینگی است و در ادامه کار نیز همچنان این متغیر برای مسیر سهام تعیینکننده خواهد بود. با این حال این نقدینگی تازهوارد بیش از همه به کسب سود چشمگیر در کوتاهترین زمان ممکن نظر دارد و در صورتی که در این مسیر موفق نباشد هیچ بعید نیست که به سرعت بهدنبال مقصد دیگری بگردد. موفقیت نقدینگی برای کسب سود در بازار سهام میتواند از مسیرهای متعددی عبور کند.
با این حال آنچه در یک ماه اخیر بستر کسب سود این پولها را فراهم آورده، بیش از همه همین نمادهای بزرگ غیرکالایی بوده است؛ نمادهایی که ضمن جذب حجم بالاتری از پول، رشدهای قابلتوجهی را به ثبت رساندهاند. اکنون که این گروهها در ادامه مسیر صعود با مانع مواجه شدهاند نقدینگی برای کسب سود چندین راه را پیش رو دارد: خروج به انگیزه کسب سود از بازارهای موازی؛ انتظار برای تعیین تکلیف سهام همینگروهها و ادامه صعود؛ یا نشانهگیری دیگر گروههای بازار.
نکته مهمی که در این بین باید به آن اشاره کرد آن است که صعود قیمتها در بازار سهام در بسیاری از موارد بدون هیچ انگیزه قدرتمند بنیادی صورت گرفته است. عدم وجود چنین منطقی اگر چه نتوانسته مانع از رشد قیمت سهام شود، اما در سوی مقابل میتواند ریزش بیتوجه و بدون بهانه را نیز بهدنبال داشته باشد؛ بنابراین حتی اگر در این بین بازیگران سهام بهدنبال توجیه ماندن نقدینگی در بازار سهام باشند بعید نیست که از دنبال کردن مسیر آن، جا بمانند.
در رابطه با جذب ادامهدار نقدینگی به بازار سهام و عدم گسیل آن به سمت بازارهای دیگر عوامل و فرضیات متعددی مطرح است. در این میان دو مساله پررنگتر بهنظر میرسد؛ صعود مداوم و رکوردشکنیهای تاریخی در بازار سهام انتظارات برای کسب سود را به کلی تغییر داده است بهگونهایکه بازدهی در بازارهای موازی ممکن است به راحتی سرمایهگذاران را اقناع نکند.
نکته دیگر آنکه سایر بازارهای مطرح سرمایهگذاری همگی با ریسکهای پررنگ و مخصوص به خود مواجهند؛ ریسکهایی که میتواند با چرخش شدید روند یا رکود سنگین معاملاتی همراه باشد. با این حال در صورتی که بازار دیگری در چشم سرمایهگذاران جذاب جلوه کند نمیتوان انتظار کوچ نقدینگی از بورس را فراموش کرد.
شیوع جو فروش از کانون خودروییها؟
خروج نقدینگی از بازار سهام میتواند معادل فروش اپیدمیک و فراگیر در بورس باشد. اما آیا جرقه پرعرضه سهام خودرویی به فضای عمومی بازار سرایت میکند؟
همانگونه که اشاره شد شدت گرفتن فشار فروش در بزرگان غیرکالایی و به خصوص در نمادهای بزرگ خودرویی بود که صعود جهشوار بازار سهام را در همان ابتدای معاملات روز شنبه تحتتاثیر قرار داد و به افزایش عرضهها در بازار دامن زد.
در این بین پاسخ به چند دسته از سوالات اهمیت زیادی دارد: اول آنکه گره زدن سرنوشت روند کلی بازار به معاملات خودرویی یا گروههایی از این دست هیچ منطقی دارد و آیا گسستی در این ارتباط ممکن است بهوجود آید؟ در معاملات روز گذشته بهصورت مشخص ۴ گروه از صنایع بزرگ بازار با فروش شدید مواجه بودند: گروه خودرو و ساخت قطعات که با افت ۳ درصدی شاخص گروه بهکار خود پایان داد؛ گروه بانکها که ریزش ۶/ ۲ درصدی شاخص را تجربه کردند؛ گروه حملونقل که با افت ۹۴/ ۲ درصدی شاخص همراه شد و نهایتا گروه مخابرات که افت ۶/ ۲ درصدی نماگر گروه را به ثبت رساند. این گروهها که عموما از آنها با عنوان بزرگان غیرکالایی یاد میشود در قیاس با ارزشی که نسبت به کل بازار دارند حجم و ارزش بالایی از معاملات را طی یک ماهه اخیر به خود اختصاص دادهاند.
به علاوه آن که بخش بزرگی از نقدینگی ورودی به تالار شیشهای از کانال خودروییها به بورس تزریق شده است و همانگونه که اشاره شد ناامیدی پولهای حجیم و پر تب و تاب از کسب سود ممکن است تاثیری بیش از دامنه معاملات این گروه داشته باشد.
به نظر میرسد میزان و منابع افزایش سرمایه بزرگان خودرویی در برآورده کردن انتظارات بازار ناکام بوده است و این موضوع به تلاش نقدینگی برای خروج سریعتر از این گروه دامن میزند. در اینجا حجم نقدینگی جذب شده به این گروه میتواند بهعنوان گره عینی معاملات لحاظ شود.
از سوی دیگر سرایت جو روانی این گروه به سایر معاملات بازار که میتوان از آن به گره ذهنی بازار یاد کرد، به نظر گشودنی میآید. باز شدن این گره از دو مسیر میتواند رخ دهد. ممکن است با ورود نقدینگی پرحجم، این گروه در معاملات روزهای آتی بار دیگر شاهد تغییر مسیر ناگهانی باشد. در این جا تاکید دوباره بر مسیرسازی نقدینگی در بازه فعلی سهام ضروری بهنظر میرسد. از سوی دیگر ممکن است نقدینگی تازهوارد این بار راه دیگر گروههای بزرگ بازار را در پیش گیرد و سود را از مجرای سهام کالایی جستوجو کند.
این گروهها بهرغم فروشندههای قدرتمند و صورتهای مالی ضعیفتر از انتظار پاییزی، همچنان محرکهای قدرتمندی برای جذب نقدینگی دارند.
بهصورت مشخص باید اشاره کرد که ۳۸ شرکت بورسی ارزش بازاری بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان دارند.
مجموع ارزش بازار این شرکتها تا پایان دادوستدهای روز گذشته به ۱۰۹۰ هزار میلیارد تومان رسیده و به عبارتی ۶۵ درصد از کل ارزش بورس تهران را شکل میدهند. از میان این شرکتها و طی آخرین موج صعودی بازار شرکتهای بزرگ خودرویی، بانکی، مخابراتی پیشتاز ثبت بازدهی بودهاند. تا آنجا که از میان ۱۰ شرکت با ارزش بازار بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان که بیشترین میزان بازدهی را از ۲۱ دی تا روز گذشته به ثبت رساندهاند ۷ شرکت در رده بزرگان غیرکالایی جای میگیرند. این شرکتها تنها در ۲۴ جلسه معاملاتی بازدهیهای بین ۴۰ تا ۱۸۵ درصد را به ثبت رساندهاند.
در مقابل بسیاری از بزرگان کالایی در ثبت بازدهی فاصله قابلتوجهی از این نمادها دارند. به علاوه رشد نرخ دلار نیمایی و رونق نسبی در معاملات بورس کالا انگیزههای دیگری را برای جذب تقاضا به این گروهها ایجاد میکند. جهتگیری نقدینگی ورودی به سمت گروههای بزرگ کالایی میتواند چاره دیگری برای گشودن گره ذهنی بازار باشد.
منبع: دنیای اقتصاد