اقتصاد۲۴- او مینویسد: «به گردآوری لینکهای هفتگی کتاب «وُکس» خوش آمدید؛ مجموعهای انتخاب شده از بهترین نوشتههای اینترنت در مورد کتابها و موضوعات مرتبط با آن. اگر هم اکنون باید بیرون بروید، پس کارهایی مهمی انجام میدهید و امیدوارم این لینکها به شما در شرایط خطرناک فعلی کمک کنند.»
در ادامه این مقاله میخوانیم: «اگر شما مجبور نیستید همین حالا بیرون بروید، بهترین و قهرمانانهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که تا حد ممکن داخل خانه بمانید و امیدوارم این اطلاعات به شما کمک کنند تا زمانی که در خانه میگذرانید تا حد ممکن دلپذیر شود. این لحظات بسیار سخت است و ما میخواهیم با هم از آن عبور کنیم. در اینجا بهترین نوشتهها از کتابهای اینترنتی را جمع آوری کرده ایم که به دوران یک هفتهای ۲۲ مارس ۲۰۲۰ اختصاص دارد.»
بیشتر بخوانید:روایتهایی کمترشنیدهشده از شیوع بیماری در تهران
در نشریه اسلت، مایا فیلیپس کتاب "نقاب مرگ سرخ" ادگار آلن پو را توصیه میکند. این کتاب در مورد گروهی از اشراف و ثروتمندان است که در کاخ خود در حالی که در خارج از دیوارهای کاخ طاعون زمین را ویران میکند، در حال برگزاری مهمانی هستند. از دید فلیپس، قاب انزواطلبی اضطراری در یک چهارم پایانی کتاب دیده میشود که چشم اندازی است از دور شدن از اجتماع در شرایطی دراماتیک. هرچند رکود اقتصادی (مانند موردی که به ناچار با آن روبرو هستیم) تلفات آسیب پذیرتری دارند که قادر به عقب نشینی نیستند. […]درست همانند کتاب پو، رهبران ما در داخل ایمن خواهند ماند در حالی که افراد عادی جامعه که شانس کمتری دارند در نقاط دیگر جامعه رنج میبرند.
در یک ملاک جدید، آدام کیرش به مسئله شاعر منتقد میپردازد: شاعر منتقد در ادبیات انگلیسی نهادینه شده است؛ زیرا معمولاً فقط یک هنرمند این ویژگی سرسخت را دارد. این اعتقاد وجود دارد که هنرمند باید جریان ساز باشد نه این که در مسیر قدیمی گام بردارد. درواقع، نوشتن امور جدید بدین معنی است که نوشتهای که در حال حاضر وجود دارد، کافی نیست، البته این هرگز قابل اثبات نیست. همیشه ادبیات به حدی کافی است که میتواند یک خواننده را تا پایان عمر مشغول کند. فقط نشاط و ذکاوت یک هنرمند میتواند او را متمایز کند.
«در شهر و کشور لسلی» نوشته ام ام بلوم داستان زمانی را روایت میکند که همینگوی با همسر، فرزند بیمار و معشوقه اش در قرنطینه خانگی بود. خوشبختانه فیتزجرالدها در نزدیگی خانه آنها بودند. مورفیس و فیتزجرالدز تلاش خود را کردند تا روحیه خود را در همسایگی همینگوی و پفیفر حفظ کنند. اوایل شب، آنها اتومبیلهای خود را در جاده جلوی خانه همینگوی پارک میکردند و در حالی که با حصار حیاط جلوی خانه آنها از یکدیگر جدا شده بودند، شب نشینی میکردند. همینگوی، هادلی و پفیفر نیز در ایوان آنها را همراهی میکردند. آنها واقعاً پیشگامان فاصله گذاری اجتماعی بودند.
همچنین، در ماهنامه تگزاس، مایکل آگرستا ما را از طریق Pale Horse، Pale Rider (یک مجموعه رمان عالی بیماری عالم گیر آنفولانزای ۱۹۱۸ اسپانیا) با این موضوع مواجه میکند که آنفلوآنزای اسپانیایی در کانون ادبیات غربی به خوبی نمایش داده نمیشود. در واقع، مقالهای در نوامبر ۲۰۱۷ که توسط پاتریشیا کلیفورد در مجله اسمیتسونیان نوشته شده بود، این سؤال را پرسید: «چرا تنها چند رمان به عالم گیری سال ۱۹۱۸ اشاره کردند؟» شاید عالم گیری مذکور فراموش شد، زیرا توجه ایالات متحده به افسردگی پس از جنگ جهانی دوم منتقل شد و سپس جامعه جدیدی از مرفهها گمان میکرد چنین طاعونهایی وجود ندارد و دوباره گریبانگیرشان نمیشود.
کانستنس گریدی، در ادامه گزارش خود مینویسد: «گاردین در گزارشی آورده که در انگلیس، خوانندگان در حال خرید و سفارش کتابهای طولانی و چالش برانگیز مانند «اولیس»، «فنچ طلایی» و «عشق سالهای وبا» هستند و مخاطبان این نوع کتابها زیاد شده است.
در لس آنجلس تایمز، ادناوتکا، به این فکر میکند که چگونه عالم گیری ممکن است آینده چاپ کتاب را شکل دهد: با نگاه به آینده، تنها یک چیز قطعی است: نویسندگان اکنون زمان بیشتری برای نوشتن دارند. با پایان یافتن بحران، ممکن است ناشران ادبی غرق در دست نوشتههای تازه شوند. مشکل این است که تا آن زمان، ممکن است عوامل کافی (یا کتابفروشان یا ناشران) برای جذب همه موارد ارسالی در این تجارت باقی نمانند.
در سطحی دیگر، چندین موسسه از زمان شروع بیماری عالم گیر گیر COVID-۱۹ تاکنون شاهد پیشرفت جدی در بخش جستجوی دیجیتال بوده اند. الکس تلر مینویسد: «یک پروژه رونویسی در نیوبری، یک کتابخانه تحقیقاتی در شیکاگو، باعث افزایش بازدید شده و مدیر ارتباطات کتابخانه میگوید در دو هفته، ما ۶۲ درصد از ترافیکی را که معمولاً در طول یک سال مشاهده میکنیم، دریافت کرده ایم.»
در نیویورکر، جیل لپور ادبیات طاعون را بررسی میکند و مینویسد: ادبیات مسری تهی است و طاعون مانند لوبوتومی است. این قلمروهای بالاتر، بالاترین ظرفیتهای بشریت را از بین میبرد و فقط حیوان را به جا میگذارد. ماری شلی در سال ۱۸۲۶ در «آخرین فرد» نوشت، "خداحافظی از قدرتهای بزرگ انسان، وداع با هنر و فصاحت است. "هر داستان اپیدمی داستان بی سوادی است، زبانی که قدرت ندارد و انسانی که وحشی است.
در وب سایت نیویورکر، امی دیویدسون سورکین به قرنطینه خانگی با کتابهای «خانه قانون زده» و «جین ایر» میپردازد و تاکید میکند، برای افرادی، مانند جین همچنان شرایط خوب است، کلاسها تعطیل شدند، قوانین تدوین شدند و افراد معدودی خوب ماندند. برخی از جذابترین بخشهای کتاب، حس جادویی کودکی را نشان میدهد که ناگهان در معرض مشاهده وسایل خود قرار میگیرد و جهان را مشاهده میکند. افرادی که مدرسه را اداره میکنند مشغول کاهش دادن وعدههای غذایی محدود هستند.
در تور، جو والتون به دنبال کتابهایی است که اتفاق بدی در آنها رخ نمیدهد: تقریباً همه کتابهای ژانر عاشقانه خوب تمام میشوند، اما در این میان اتفاقات بدی نیز رخ میدهد. برخی نویسندگان مانند جورجت هایر روی توطئهها کار میکنند، زیرا به نظر میرسد میتوان در طول داستان از توطئهها پبیشگیری کرد. آنها چیزی جز تهدیدهایی نیستند که با خیال راحت از آن عبور میشود. در برخی از داستانها دو نفر به طور جداگانه توسط قهرمان داستان در موقعیتهای ناخوشایندی قرار میگیرند که میتوانند وحشتناک باشند و گاهی نجات پیدا میکنند و گاهی اینگونه نیست.
من فکر میکنم برخی از موقعیتهای به ظاهر بد در برخی کتابها گاهی خنده دار است و باعث میشود به کتاب «کلیسای نورث هنگر» جین آستین فکر کنم که در آن بدترین اتفاقی که میافتد این است که کسی اغراق میکند و شخص دیگری مجبور است به تنهایی به به خانه برود. اینها واقعاً خیلی بد نیست.
مگ کابوت، نویسنده کتاب «خاطرات شاهزاده» در وبلاگ شخصی خود، ما را با نحوه واکنش احتمالی شاهزاده میا به کروناویروس در جنویا آشنا میکند و مینویسد: «هنوز بستن مرزها در زمان فعلی ممکن نیست. این اوج فصل توریستی در جنویا است (وقتی ۷۵ درجه هوا را شاهدیم و هوا، آفتابی است و آب و هوایی کاملاً مناسب برای ورزشهای آبی، بوکس و ناهارخوری در فضای آزاد وجود دارد). اگر هتلها و مرزها را ببندیم. هتلداران و رستوران داران خوشحال نمیشوند، اما من به جای ذکر هر یک از این موارد به نخست وزیر، گفتم: "خوب، پس! بیایید هر کاری را که باید انجام دهیم برای پیروزی در این بحران انجام دهیم. جنویا قوی است! نخست وزی نیز گفت: جنویا قوی است! سپس ما آرنجمان را به هم زدیم، زیرا نخست وزیر گفت: دست دادن عادی یک پروتکل مناسب فاصله گذاری اجتماعی نیست.»
کتابهای معرفی شده از سوی نویسنده «وُکس» که به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاند:
۱- نقاب مرگ سرخ و ۱۸ قصه دیگر، نویسنده: ادگار آلن پو، مترجم: کاوه باسمنجی، انتشارات روزنه کار.
۲- یولسیز (اولیس)، نویسنده: جیمز جویس، مترجم: فرید قدمی، انتشارات مانیاهنر.
۳- عشق سالهای وبا، نویسنده: گابریل گارسیا مارکز، مترجم: بهمن فرزانه، انتشارات ققنوس.
۴- خانه قانونزده، نویسنده: چارلز دیکنز، مترجم: ابراهیم یونسی، انتشارات نگاه.
۵- جین ایر، نویسنده: شارلوت برونته، مترجم: رضا رضایی، انتشارات نشر نی.