وی با مثالی بیان کرد: ما بازخوردهای مردم را در فصل اول سریال دیده بودیم و مثلا میدانستیم همنشینی بازیگران و مردم روستا موردپسند قرار گرفته است.
میمنت با اشاره به سختیهایی که در این سریال پشت سر گذاشتند، توضیح داد: سختترین بخشهای سریال مربوط به منطقهای بود که در آن کار میکردیم، چون از نظر آب و هوایی بسیار کار دشواری داشتیم. از طرفی روستا از شهر دور بود و باید روزی دو ساعت میرفتیم تا به روستایی که لوکیشن کار بود میرسیدیم و ۲ ساعت هم طول میکشید تا برمیگشتیم. جاده خطرناکی بود و حتی یکی دو بار در جاده ماندیم.
تا به حال اینقدر مورد توجه قرار نگرفته بودم
این بازیگر که سالهاست در عرصه طنز مشغول به کار است، درباره اینکه در کدام یک از سریالهایش اینقدر موردتوجه قرار گرفته بود، گقت: به هیج وجه پیش نیامده بود که اینقدر مورد توجه واقع شوم. من پیش از این کارهای زیادی با رضا عطاران و حتی خود سعید آقاخانی داشتهام که البته همه آنها برایم دوستداشتنی هم هستند، اما این کار مورد اقبال زیادتری قرار گرفت.
وی اضافه کرد: من حدود سه دهه است که در سریالهای تلویزیونی بازی کردهام و مجموعههای طنز خیلی داشتهام، ولی فکر میکنم در این سریال چند برابر همه آنها دیده شدم.
شوخیهایی که آقاخانی ممنوع کرده بود
این بازیگر درباره اینکه سعید آقاخانی چه توصیهها و نکاتی را ضمن کار مطرح میکرده است، گفت: آقاخانی همیشه یادآوری میکرد که قرار نیست حرفهای تکراری یا شوخیهای تکراری داشته باشیم. مثلا یک روز یکی از بچهها در صحنه گفت «بزن دست قشنگه را» و آقاخانی همان جا جلویش را گرفت و درخواست کرد که به هیچ وجه جملات این مدلی که خیلی تکرار شده گفته نشود.
وی اضافه کرد: آقاخانی اصلاً اجازه نمیداد شوخیهایی که معروف شده در این سریال دوباره وارد گفتگوها شود اینها جزو شوخیهای ممنوعه بود. هر روز این را تاکید میکرد و یا میگفت این تقابل آدمهاست که باید خنده را بوجود بیاورد و اگر موقعیت خندهدار باشد خود مردم میخندند.
مردم در قرنطینه قدر دورهمیها را میدانند
میمنت با اشاره به نمایش تصویر واقعی از مردم کرد در این سریال تصریح کرد: خاصیت این کار این بود که زندگی مردم واقعی را میبینیم و همین زندگی، چون خوب و واقعی درآمده مورد توجه قرار گرفته است. مردم این روزها در قرنطینه هستند و این فضای همنشینی و با هم بودن در این سریال آنها را شادمان میکند.
البته زندگی شهرنشینی سالهاست ما را قرنطینه کرده است. هر کسی میرود در اتاق خودش و تازه الان که مردم قرنطینه شدهاند، میفهمند از چه موهبتی بیبهره شدهاند و حالا قدر دورهمیها را میدانند.
وی افزود: امیدوارم مردم هرچه زودتر به زندگی واقعی برگردند همان زندگی که در «نون. خ» میبینیم مردمی که با هم مشکل دارند، اما در یک مکان میخوابند و غذا میخورند.
بدم میآید اول زنگ بزنند و بعد به خانهام بیایند!
میمنت که خودش کرد است درباره اینکه چقدر ویژگیها رفتاری و فرهنگ به نمایش درآمده در «نون. خ» همچنان میان کردها رواج دارد، گفت: ویژگیهایی که در سریال میبینیم در اکثر مناطق کردنشین وجود دارد. خود من هنوز بسیاری از این ویژگیها را در زندگیام حفظ کرده ام.
مثلا فامیلهای من میدانند اگر بخواهند به منزل من بیایند، بدم میآید به من خبر دهند و بعد به خانه ام بیایند. من دوست دارم مثل قدیمها زندگی کنم آن زمان موبایل نبود و کسی میخواست به منزل دیگری برود خبر نمیداد. هینطور به منزل دیگری میرفتند و این غافلگیری خودش زیبا بود درصورتی که الان یک هفته قبل زنگ میزنند که میخواهند به مهمانی بروند.
وی با اشاره به همنشینی و اتحادی که میان کردها نمایش داده میشود، بیان کرد: همه کردها این با هم بودن را دوست دارند. من اوایل ازدواجم در خانهای مستاجر بودم که پنج خانواده دیگر هم آنجا بودند و با هم صبح تا شب دعوا داشتیم، اما شب با هم سر یک سفره مینشستیم و غذا میخوردیم. آدمها در جمع معنا پیدا میکنند و زندگی جمعی زیباتر است.
بعد از سه دهه با لباس کردی بازی کردم
این بازیگر که دوستی دیرینهای هم با سعید آقاخانی دارد، درباره علاقهاش به بازی در این سریال گفت: من دوستی سی سالهای با سعید آقاخانی دارم ما خیلی کارها با هم داشتیم و من هروقت با سعید بودم همیشه میگفتم آرزویم این است که نقشی را داشته باشیم که لباس خود را بپوشیم یعنی شلوار جافی که به کردی معروف است و دیگر لباسهای قوممان را بپوشیم و این آرزویم بود و حالا بعد از سه دهه آرزویم محقق شد و با لباس کردی و در نقش خودم بازی کردم.
وی با اشاره به سختیهای کار نیز اظهار کرد: ما ماهها در کوههایی بودیم که در آن باد و سرما و باران بود و حتی باران مصنوعی هم اضافه میکردند، اما باز هم حاضرم در چنین شرایطی کار کنم، اما رضایت مردم را ببینم و یک کار خوب در کارنامه ام داشته باشیم.