اقتصاد۲۴- با وجود همه پژوهشهای پزشکی، کرونا هنوز درمان مشخصی ندارد و این یعنی تا اطلاع ثانوی شفای بیماران مبتلا به این ویروس به پرستاری و مراقبت صحیح بستگی دارد. از این گذاره میتوان چنین نتیجه گرفت در میان کادر درمانی کشور، گروه پرستاران فعلا حساسترین مسئولیت را در رسیدگی به بیماران کرونایی دارند.
در همین راستا، اختصاص بودجه ۳۰۰ میلیارد تومانی پاداش دولت برای قدردانی از زحمات اعضای کادرِ درمانیِ درگیر کرونا و صدور مجوز برای استخدام سه هزار پرستار جدید شاید مهمترین اخباری باشند که در روزهای گذشته به صورت مستقیم مربوطه به جامعه پرستاری کشور بودهاند.
خستهتر از هر زمان دیگر
اما آیا گروه پرستاران ایران از شنیدن اخباری از این دست به همان اندازه که افراد عادی آن را شنیده اند، خوشحال خواهند شد؟ «محمد شریفی مقدم» دبیرکل خانه پرستار، پاسخ اقتصاد ۲۴ را اینطور میدهد: خستگی این روزها بیش از هر زمان دیگری در پرستاران سنگینی میکند؛ وزارت بهداشت با وجود همه سختگیریهایی که در انتشار آمار مربوط به مبتلایان کرونا دارد تا به اینجا پذیرفته است که دستکم ۱۰۰ نفر از اعضای کادر درمانی براثر کرونا فوت کردهاند و اگرچه از آمار بهروز شده و جزئیات آن اطلاع موثقی در دست نیست، اما مطمئنیم که بخش قابل توجهی از این جانباختگان کادر درمان را گروه پرستاری تشکیل میدهند.
وی در توضیح مقصود خود یکی از قواعد بیماریهای عفونی را یادآور شده و میگوید: گروههایی که در زمان شیوع بیماری واگیردار بیش از همه در معرض آلودگی باشند از ریسک ابتلای بالاتری برخوردارند؛ کرونا هم یک بیماری عفونی است و همه میدانیم که هنوز داروی خاصی برای آن کشف نشده و تا به امروز مراقبت و پرستاری صحیح در درمان این بیماری حرف اول را زده است؛ منکر نمیشویم که در مواجهه با کرونا بالاترین ریسک ابتلا به کادر درمانی تعلق دارد و در میان گروه پرستاری، چون حضور مستمری در محیط بستری بیمار دارد به مراتب بیش از کادر پزشکی، دارویی، آزمایشگاهی، خدماتی و .. در معرض ابتلا قرار دارد.
این کارشناس بهداشت و سلامت صحبتهای خود را اینطور ادامه میدهد: این فرضیهای است که خیلی وقت پیش در رابطه با پرستاری از بیماران مبتلا به امراض مسری دیگر ثابت شده بود؛ سراغ داریم مواردی که اعضای کادر پرستاری به دلیل مراقبت از بیمار مبتلا به سل، خود بیمار و بستری شده باشند؛ سل یک بیماری مسری است، اما همان زمان هم متولیان بالادستی با تردید و اکره قبول میکردند که دلیل این ابتلا به ماهیت پرخطر کار پرستاری باز میگردد؛ اصولا همیشه از بالاسر این نگاه وجود دارد که شاید پرستار از جایی غیر از محیط کارش به بیماری عفونی مبتلا شده باشد؛ حال آنکه در غالب مواقع این نگاه سختگیرانه هیچ پشتوانهای نداشته و همین حالا هم در مورد تلفات کادر درمان و به ویژه گروه پرستاری این سختگیری وجود دارد؛ برای همین است که به رغم سیاست وزارت بهداشت برای به روز نگهداشتن آمار مبتلایان به کرونا هیچ خبر رسمی از تلفات کادر درمانی منتشر نمیشود و تنها اخبار همان مواردی است که به صورت غیر رسمی از ابتلا یا مرگ فلان پزشک و پرستار در فلان نقطه کشور حکایت دارند.
با استخدامهای جدید باز هم عقبیم
با این حال از زمان آمدن کرونا به ایران، کادر درمانی پای ثابت اخبار رسمی و غیر رسمی کشور بوده اند و قطع یقین مشاغل و فعالیتهای این بخش از این پس با تغییرات عمدهای مواجه خواهند شد که بعید است حتی با برچیده شدن بساط این بیماری ماندگاری خود را از دست بدهند؛ شاید از نظر دبیر کل خانه پرستار مثبتترین تغییر ماندگاری که از کرونا بر شاکله نظام سلامت ایران برجای خواهد ماند چیزی غیر از بهبود وضعیت استخدامی و معیشتی کادر پرستاری نباشد: همین حالا سرجمع نزدیک به ۱۵۰ هزار نفر در مشاغل گروه پرستاری کار میکنند؛ حدود ۱۰۰ هزار نفر در بخش دولتی و زیر نظر بیمارستانهای علوم پزشکی، حدود ۱۰ هزار نفر در بیمارستانهای بخش خصوصی و الباقی نیز در بیمارستانهای تامین اجتماعی و سایر سازمانهای خاص فعالیت دارند؛ واقعیت این است که این تعداد نه با استانداردهای سازمان جهانی بهداشت تطبیقی دارد و نه صاحبان این مشاغل از وضعیت شغلی و معیشتی مطلوبی برخوردارند.
شریفی مقدم برای آنکه ناهمخوانی را تشریح کند یادآور میشود: سازمان جهانی بهداشت استانداردهای سه گانهای را برای ارزیابی وضعیت بهداشت و درمان جوامع تعیین کرده است و بر این اساس در جوامع توسعه یافته به ازای هر هزار نفر مردم عادی ۱۰ نفر پرستار، در جوامع متوسط به ازای هر ۱۰ هزار نفر مردم عادی ۶ پرستار و در جوامع ضعیف به ازاء هر ۱۰ هزار نفر ۳ پرستار وجود دارند؛ واقعیت این است که نسبت جمعیت ۸۵ میلیون نفری فعلی ایران به کار ۱۵۰ هزار نفری پرستاری چیزی در حد ۱.۶ پرستار برای هر هزار نفر است؛ واضح است که با این آمار ایران حتی با استانداردهای حداقلی سازمان جهانی بهداشت هم فاصله معنی داری دارد.
با این توضیحات بیراه نیست که حتی با جذب سه هزار پرستار جدید نیز تغییر محسوسی در ارتقای کیفت خدمات پرستاری ایران و جبران فاصله فعلی آن با استانداردهای سازمان جهانی بهداشت ایجاد نشود، اما حرفهای دبیرکل خانه پرستار از وجود زوایای پنهان و کمتر دیده شده نیز حکایت میکند: اگر گستره گروه پرستاری را از کمک بهیار و بهیار تا پرستار کاردان، کارشناس و کارشناس ارشد و هوشبران و تکنسین اتاق عمل و کارکنان اورژانس در نظر بگیرم با یک واقعیت تلخ روبرو خواهیم بود و آن اینکه مدیران پزشک سالار وزارت بهداشت سالهاست عرضه و تقاضای نیروی پرستاری را نه در جهت ارتقای استانداریها بهداشت و سلامت جامعه که در جهت حفظ برتری موقعیت هم صنفان خود مدیریت کرده اند.
وی برای درک بهتر مخاطبان از صحبتهای خود میگوید: با وجود شکاف فاحشی که میان وضعیت ایران با استانداردهای جهانی وجود دارد، اما تا سال ۹۶ عملا هیچ گام موثری برای تکمیل کادر پرستاری برداشته نشد؛ در آن سال در حالی صحبت و چانهزنی برای اجرای یک برنامه منسجم برای استخدام ۲۰ هزار نیروی پرستاری جدید جریان داشت در نهایت سازمان برنامه مجوز استخدام ۱۰ هزار نفر را صادر کرد؛ از این تعداد عاقبت در سال ۹۸ تعداد ۳۸۰۰ نفر از طریق برگزاری آزمون انتخاب شدند که دلیل شیوع بیماری کرونا از چند ماه پیش بدون تشریفات اداری گزینش و مصاحبه کار خود را آغاز کرده اند؛ صحبتهای اخیر دولتمردان در باب صدور مجوز برای استخدام سه هزار نیروی پرستاری جدید نیز مطلب تازهای نیست و در واقع بخشی از همان مجوز استخدام ۱۰ هزار نفری است که در سال ۹۶ صادر شده بود و هنوز تا اجرای کامل این مصوبه باید سه هزار و دویست نفر دیگر استخدام شوند.
دستپخت مدیران پزشک سالار
دبیرکل خانه پرستار در ادامه نقد خود به عملکرد «مدیران پزشک مسلک وزارت بهداشت» میگوید: رویکرد عمده این سالها به سمت آن بوده که طرف تقاضا دست بالایی را در بازار کار پرستاری داشته باشد؛ باوجود نیاز جدی و کمبود محسوس کادر پرستاری برنامههای جذب و استخدامی همیشه با تاخیر انجام شده اند؛ همین حالا نزدیک به ۳۰ هزار پرستار شاغل در بخش دولتی به صورت شرکتی و با شرایط استخدامی بدی مشغول کارند و از طرف دیگر دستمزدهای عموم کادر پرستاری به صورت فاحشی از درآمد اقلیت پزشکان کمتر است و با همه این اوصاف میبینیم که در صدور مجوز راه اندازی دانشکدههای پرستاری سیاست گشاده دستی حاکم است؛ مخلص کلام آنکه برنامه ریزی این قسمت طوری است که نه مراجعه کنندگان خیری ببینند و نه پرستاران که در معرض این همه دشواری هستند از شغل خود رضایت کافی داشته باشند.
وی میافزاید: با آمارهای فعلی هرقدر هم کادر پرستاری در درمان بیماران کوشش کنند بازهم احتمالش هست که نیمی از بیماران بهبود نیابند؛ مادامی که جمعیت پرستاران کشور با حداقل استانداردهای سازمان جهانی بهداشت همخوانی نداشته باشد در چنین وضعیتی هستیم و این موضوع در مواقعی مانند حالا که یک بیماری عفونی شیوع همهگیری دارد بیش از همیشه مشهود است چرا که در این بیماری هم سرعت ابتلا و هم سرعت آشکار شدن علائم و هم سرعت مرگ بسیار بالاست؛ افراد به فاصله کوتاهی مبتلا شده و با همین سرعت در سراشیبی مرگ قرار میگیرند و یادمان نرود که کرونا از آن بیماریهایی است که تنها راه علاجش پرستاری و مراقبت است.
دبیرکل خانه پرستار که اعتقاد راسخی به قرار گرفتن حرفه پرستاری در زمره مشاغل حاکمیتی دارد صحبتهای خود را اینطور ادامه میدهد: شیوع کرونا یک بار دیگر نشان داد که بخش خصوصی درمان نمیتواند مجری خوبی برای چنین مواقعی باشد؛ در این شرایط نه مردم توانایی پرداخت هزینههای درمان خصوصی را دارند و نه مدیران مراکز خصوصی حاضر میشوند تا در چنین محیط پرریسکی فعالیت کنند؛ نمونهاش همان توصیههایی بود که در این مراکز به کادر درمانی برای نپوشیدن گانهای پزشکی شده بود تا مبادا مردم وحشت کنند.
وی میگوید: هروقت متولیان جامعه تشخیص دادند که میتوان وظایف نهادهای نظامی و امنیتی را به بخش خصوصی واگذار کرد قطعا میتوان از برون سپاری صددرصدی مشاغل پرستاری هم حرف زد، اما فعلا اینطور نیست؛ متاسفانه مدیران وزارت بهداشت درصدد افزایش فشار بر بخش پرستاری هستند و این درحالی است که هزینههای این بخش از جذب نیروی جدید گرفته تا نگهداری نیروهای فعلی در مقابل اعتبارات دهها هزار میلیاردی تعریف شده در بودجه وزارت بهداشت پول زیادی نیست؛ همین حالا بودجه تصویب شده وزارت بهداشت چیزی معادل بیش از ۸۰ هزار میلیارد تومان است و اگر اعتبارات دوران کرونا و درآمدهای دیگر این وزارتخانه از محل فروش خدمات را لحاظ کنیم با عدد بسیار بزرگی مواجه خواهیم بود که هزینههای توسعه کادر پرستاری در برابر آن ناچیز است.
پاداشی که منصفانه تقس نشد
با این وضعیت خبر اختصاص پاداش ۳۰۰ میلیارد تومانی دولت برای قدردانی از زحمات کادر درمان تا چه اندازه میتواند برای پرستاران خوشحال کننده باشد؟ محمد شریفی مقدم پاسخ آن را اینطور میدهد: توزیع درآمد وزارت بهداشت با دیگر وزارتخانه تفاوتهای زیادی دارد؛ مثلا در وزارتخانه آموزش و پرورش بعید است که دریافتی یک مسئول بالادستی از سه برابر درآمد یک معلمی که حقوق معقولی دارد بیشتر باشد، اما در وزارت بهداشت صحبت از اختلاف دست کم ۱۰ برابری است؛ در یکسو اقلیت پزشک مسئولی است که بابت حقوق هیئت علمی، کارانه و... درآمد ماهانهای بیش از ۱۰۰ میلیون تومان دارد و در سمت دیگر اکثریت پرستاری حضور دارد که با ضرب و ضروب اضافه کاری و کار شیفتی در بیمارستان دولتی- خصوصی درآمد سه میلیون تومانی خود را به مقدار جزئی افزایش میدهد؛ طبیعی است که این ساختار برخورد منصفانهای با توزیع پاداش نخواهد داشت؛ فیشهای حقوقی روزهای اخیر پرستاران شاغل در مراکز دولتی مختلف این واقعیت را نشان داد؛ درست است که پرداخت پاداش یک میلیون تومانی هم صحبت شده، اما عمده رقمهای پرداخت شده بین ۲۰ هزار تومان تا ۱۰۰ هزار تومان بود و این مبلغ به قدری ناچیز بود که بسیاری آن را توهین به شغل خود محسوب کردند، زیرا باور داشتند که خودشان با همه مشکلات مالی در کمک به نیازمندان مبالغی بیشتر از این پاداش کمک میکنند.