تاریخ انتشار: ۰۹:۱۸ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۹

آرزوهای بزرگ شمیلا شیرزاد که در سینما یک شبه ره صد ساله رفت

 باید تقدیر آدمی خیلی بلند باشد که سال قبل در چنین روزهایی در خیابان کار کنی و امسال روی استیج یکی از مهمترین جشنواره‌های سینمایی دنیا باشی و آرزوهای کودکی را دست‌یافتنی‌ ببینی.

آرزوهای بزرگ دختر نوجوانی که در سینما یک شبه ره صد ساله رفت

اقتصاد۲۴ - بهمن ماه سال گذشته بود که پس از نمایش فیلم «خورشید» در سالن رسانه‌های جشنواره فیلم فجر، سه، چهار بچه‌ی تقریبا هم سن و سال کُلّ نشست خبری این فیلم را با شیرین‌زبانی‌ها، خنده‌ها و اشک‌هایشان به هم ریختند و یکی از پر سر و صداترین و جذاب‌ترین روزهای جشنواره را ثبت کردند. اما آن چیزی که حضور آن‌ها را متفاوت کرد صرفا بازی خوبشان در فیلم مجیدی نبود، بلکه زندگی آن‌ها بود و کارشان در مترو و خیابان و حس و حالی که از تجربه‌ی بازیگری به دست آورده بودند.

همان موقع خیلی‌ها این نگرانی را درِگوشی یا با صدایی بلند می‌گفتند که خدا کند این بچه‌ها با چنین ذوق و شوقی رها نشوند و آینده‌ای که می‌تواند عوض شود، دوباره به سر چهارراه‌ و دستفروشی برنگردد و حالا این بچه‌ها با درخششی که فیلم‌شان در جشنواره‌ ونیز داشته دلگرم‌تر از قبل هستند که این مسیر را ادامه دهند.


بیشتر بخوانید:پریناز ایزدیار؛ سوپراستار جدید سینمای ایران


در چند روز گذشته حتما در میان خبرهایی که از جشنواره‌ی فیلم ونیز منتشر شده عکس‌هایی دختری را دیده‌اید که با وجود ماسک روی صورت، شادی در عمق چشمانش می‌درخشید؛ شمیلا شیرزاد دختری ۱۴ ساله ‌است که به همراه برادرش ابوالفضل در فیلم «خورشید» بازی کرده و به دلیل مبتلا شدن نوجوان اصلی فیلم - روح‌الله زمانی - بدون همبازی خود راهی جشنواره ونیز شد و به جای او روی صحنه اختتامیه رفت و از این گفت که تا یک سال پیش مشغول دستفروشی در مترو بوده و امثال او و روح‌الله تمام زندگی خود را در خیابان دست فروشی کرده‌اند اما سینما رویاهای‌شان را به آن‌ها برگرداند.

او حالا در گفت‌وگویی از علاقه‌اش به بازیگری پیش از بازی در فیلم مجیدی می‌گوید و برنامه‌هایی که برای آینده دارد.

شمیلا اصالتا اهل افغانستان است، اما در ایران متولد شده و با پدر و مادر و خواهر بزرگترش و ابوالفضل که دو سال و نیم از خودش کوچک‌تر است زندگی می‌کند.

او به گفته‌ی خودش یک سال دیر به مدرسه رفته و امسال به کلاس هفتم می‌رود، اما قطعا با حس و حالی متفاوت. «من قبلا مدرسه کودکان کار می‌رفتم و امسال هم همانجا می‌روم. بعد از اینکه در فیلم «خورشید» بازی کردم حس خیلی خوبی داشتم، دوستانم هم خوشحال بودند، اما من اصلا رفتارم را تغییر ندادم و خودم را برای آن‌ها نمی‌گیرم چون کلا با دوستانم رابطه خوبی دارم و رفتارم تغییری نکرد. با این حال شرایط زندگی‌ هم خودم و هم خانواده‌ام خیلی تغییر کرده و دیگر در خیابان کار نمی‌کنم، گرچه زندگی هنوز سختی دارد ولی من بعد از «خورشید» دیگر کار نکردم.»

شمیلا می‌گوید: «از این به بعد دوست دارم این راه را تا آخر ادامه دهم و به شیوه‌ای دیگر کار کنم. دلم نمی‌خواهد به کار در مترو برگردم.»

او در میان صحبت‌هایش اشاره می‌کند که قبلا هم به بازیگری علاقه داشته و موقعیت‌هایی هم پیش آمده بود که به نتیجه نرسیدند. «بازیگری را خیلی دوست داشتم. چند بار قبلا در مترو خانم‌هایی مرا دیده بودند و به کارگردانشان معرفی کرده بودند. پیش چند نفر هم رفتم اما خبری نشد.»

آنطور که شمیلا از علاقه به بازیگری می‌گوید این تصور پیش می‌آید که حتما فیلم و سریال ایرانی که راحت‌تر در دسترس هستند، زیاد دیده و خیلی از بازیگران را هم باید بشناسد، اما پاسخ او غیرمنتظره است. «من خیلی فیلم می‌بینیم اما بیشتر فیلم هندی، برایم جذاب هستند و آن‌ها را خیلی دوست دارم. همین‌ فیلم‌ها باعث شدند از بازیگری خوشم بیاید.»

وقتی حرف از بازیگران مورد علاقه‌اش می‌شود می‌گوید:‌ «از بین ایرانی‌ها قبلا خیلی زیاد پیگیر نبودم و دقت نمی‌کردم چه کسانی بازی می‌کنند، اما از هندی‌ها امیرخان، شاهرخ‌خان، سلمان‌خان و کاترینا کیت را خیلی دوست دارم. البته الان دیگر وضع عوض شده و هم فیلم‌های ایرانی را بیشتر می‌بینم و هم مهم است ببینم بازیگرانش چه کسانی هستند.»

به نظر می‌رسد او برای جبران فیلم‌های ندیده ایرانی خیلی جدی شده است. «بعد از جشنواره فجر و فیلم «خورشید» روزی یک فیلم دانلود می‌کردم و می‌دیدم مثل «متری شیش و نیم» و «تنگه ابوقریب» که آن را ابوقَریب می‌خواند. وقتی می‌گویم این فیلم‌ها که مناسب سن تو نیستند می‌گوید:‌ «من این فیلم‌ها را بیشتر دوست دارم. هیچ وقت برایم مهم نبوده که فیلمی به سنم می‌خورد یا نه، چون فیلم دیدن را دوست دارم و ترجیح می‌دادم یک چیزی باشد که نگاه کنم.» 

او با این حال تعریف می‌کند که اگرچه اهل تلویزیون و سریال نیست، گاهی کارتون تماشا می‌کرده که بیشتر سیندرلا و باب اسفنجی بودند و اشاره می‌کند که کار کردن در بیرون از خانه در نوع علاقه‌اش به فیلم‌هایی که با سن و سالش همخوانی ندارد اثر داشته است.

شمیلا که به تازگی از ونیز برگشته، از این اولین تجربه سفر خارجی خود خاطراتی شیرین دارد.‌ «جشنواره ونیز خیلی خوب بود. عاشق پیراهنم شده بودم که طراح برایم آماده کرد. کسانی که مرا در خیابان می‌دیدند قلب نشان می‌دادند و می‌گفتند فیلم را دوست داشتند. خیلی مهربان بودند ولی دوست داشتم خودم می‌توانستم با آن‌ها صحبت کنم یا متوجه شوم چه می‌گویند. ابوالفضل هم دوست داشت بیاید ولی ناراحت نشد از اینکه نتوانست بیاید. فقط مدام زنگ می‌زد می‌گفت، چی می‌خوری؟ یک بار گفتم که مثلا خرچنگ می‌خورم و بعد هر بار می‌گفت برایم خرچنگ بیاور!»

او که از یاداوری این جمله‌ها حسابی خنده‌اش گرفته، تاکید می‌کند: « ابوالفضل از من کوچکتر است ولی او هم خیلی دوست دارد بازی کند. اصلا اول او برای بازی در فیلم انتخاب شده بود. بعد مدیر آن‌ها گفته بود او یک خواهر هم دارد و یک روز که در مدرسه بودیم آقای مجیدی با چند تا از دوستانشان آمدند و مرا هم دیدند و این طوری انتخاب شدیم.»  

شمیلا از روزهایی که در سینما تجربه کرده و تفاوتش با گذشته می‌گوید: «موقع فیلمبرداری صبح‌ها ساعت ۵:۳۰ تا ۶ بیدار می‌شدیم و می‌رفتیم سر صحنه و صبحانه می‌خوردیم و بعد هم گریم می‌شدیم تا عصر کار می‌کردیم. همه چیز آن روزها را دوست دارم حتی وقتی اشتباهی می‌کردم و کات می‌دادند. البته ناراحت می‌شدم ولی بعد دوباره امتحان می‌کردیم  و خوب می‌شد.» 

او اضافه می‌کند: «پارسال تابستان با داداشم در خیابان‌ها کار می‌کردیم. سخت بود ولی یک جوری چاره می‌کردیم. گاهی هم با دوستانمان در همان خیابان بازی می‌کردیم و خوش می‌گذشت. اما تابستان امسال در قرنطینه بودیم و کارهای خانه را انجام می‌دادم. خانواده‌ام بعد از این اتفاق‌ها خیلی خوشحال شدند چون روی زندگی ما خیلی تاثیر داشت. خیلی دوست داشتم که یک اتفاقی بیفتد و مطمئن بودم که حتما می‌شود.»

شمیلا شیرزاد که درس و بازیگری را اولویت زندگی فعلی خود می‌داند، سودای بازیگری حسابی در سرش رفته است. «دوست دارم سال آینده این موقع سر فیلمبرداری باشم. قبل از کرونا خیلی زنگ می‌زدند ولی الان همه چیز کنسل شده. دوست دارم درسم را هم بخوانم ولی بازیگری را هم می‌خواهم ادامه دهم.»

این گپ کوتاه با این سوال تمام می‌شود که اگر به هر دلیلی نتواند بازیگر شود چه کاری را بیشتر دوست دارد و جواب او که با خنده‌ای بلند و سرخوشانه همراه است نشان می‌دهد چرا شمیلا به فیلم‌های هندی علاقه دارد. «اگر بازیگری نشوم، دوست دارم خواننده شوم. وقتی آهنگ می‌گذارند من هم کنارش می‌خوانم. می‌گویند صدایم خوب است ولی اگر این هم نشد به خلبانی هم علاقه دارم. (می‌خندد) همه‌ش بچه‌گانه است، می‌دانم ولی باید تلاش کنم.»


ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار

بیم و امید سهامداران بورس

پیش بینی بورس امروز شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

عکس/استوری احساسی نانسی عجرم با پرچم لبنان

پیش‌بینی هواشناسی تهران و ایران امروز + جدول

صفحه اول روزنامه‌های ورزشی امروز

صفحه اول روزنامه‌های اقتصادی امروز

صفحه اول روزنامه‌های سیاسی امروز

نظر سید احمد خمینی درباره سید محمد خاتمی

بهترین دلیل برای نوشیدن آب کافی در طول روز

پدر علم اقتصاد ایران کیست؟

این ویتامین سبب کاهش کلسترول می‌شود

۸ عادت میلیاردرهای موفق جهان کدامند؟/ این عادت‌ها می‌تواند به موفقیت‌تان کمک کنند

واکنش دولت به توهین یک فرماندار به خبرنگاران

عکس/ استوری مدافع استقلال برای قلعه نویی

ادعای جدید چهره نزدیک به سعید جلیلی درباره فیلترینگ

پوتین: به آزمایش موشک‌های بالستیک مافوق صوت ادامه خواهیم داد

زاینده‌رود از امشب بازگشایی می شود

روسیه: قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام، هدیه بایدن به ترامپ است

انتقام قتل برادر در هلیلان

پرونده بازگشت عادل فردوسی‌پور به صدا و سیما بسته شد

وضعیت آب و هوای تهران طی روز‌های آینده

تخلیه برخی مدارس اصفهان به‌دلیل فرونشست

عکس/اولین واکنش به دیدار پزشکیان با مولوی عبدالحمید

آیت‌الله سید علی سیستانی کیست؟

افزایش تولید هیچ ارتباطی به حوزه وکالت ندارد/ قانون تسهیل باید از مسیر قانونی خود اصلاح شود

قانون تسهیل لطمات جبران‌ناپذیری بر پیکره نهاد وکالت زد/ حرفه وکالت را باید به جایگاه اصلی خود رساند

عکس/آقای ‎عراقچی، قرار نیست مملکت را نجات بدهید؟

پیش بینی قیمت سکه و طلا فردا ۳ آ‌ذر ۱۴۰۳/ دو شوک جدید به بازار طلا

پیش بینی بورس فردا شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

ماسکرانو سرمربی مسی شد

قتل هولناک در پارک قیطریه تهران

کنایه محسن رضایی به اروپایی‌ها بعد از صدور قطعنامه علیه ایران

سید محمود علوی دستیار ویژه رییس‌جمهور کیست؟

ورثه منتظر واریزی سود سهام عدالت باشند

این نقطه آلوده‌ترین جای ایران شد

پیش بینی قیمت دلار فردا ۳ آذر ۱۴۰۳/ سیگنال جدید برای دلار؛ تتر صعودی شد

معنای قطعنامه جدید آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای چیست؟

وزیر خارجه عراق: تهدید‌های آشکاری از سوی رژیم صهیونیستی علیه عراق وجود دارد

اجرای همسان سازیِ ۴۰ درصدی برای همه بازنشستگان از آذرماه

توییت مهم پزشکیان بعد از سفر به سیستان و بلوچستان

پایان زودهنگام رویای بیرانوند و رفقا در تبریز

حمله موشکی حزب‌الله به پایگاه حیفا

ذاکر: افزایش قیمت بنزین سوپر شاید مقدمه‌ای بر بالا رفتن نرخ بنزین باشد

امام جمعه قم: حرمت قم نسبت به شهرهای دیگر چند برابر است

علم الهدی بالاخره پس از ۳ سال دولت رئیسی نگران گرانی ها شد

عکس/ عملکرد پرسپولیس و استقلال در ۱۰ دوره اخیر جام حذفی

مشخصات هواپیمای هشدار زودهنگام A-۵۰

مسعود جمعه مهاجم کنیایی و جدید استقلال کیست؟

لطفعلی خان زند کیست و چگونه به سلطنت رسید؟

کریمخان زند کیست و دوران سلطنتش چگونه گذشت؟