اقتصاد۲۴ - درگیریهای قره باغ در حالی هشتمین روز خود را سپری میکند که با ادامه حملات جمهوری آذربایجان به نیروهای ارمنستان، گلوله باران شهر استپاناکرت (خانکندی) مرکز قرهباغ، شدت بیشتری گرفته است. طبق آخرین گزارشات با تشدید حملات، شهروندان ارمنی ساکن این شهر در حال فرار هستند. همچنین در طی این چند روز دست کم صد نفر کشته شده اند. فرانسه، روسیه و آمریکا که به طور مشترک ریاست گروه مینسک را برعهده دارند خواستار آتشبس فوری و گفتگو بین طرفهای درگیر شده اند. در همین راستا وزارت خارجه ارمنستان روز جمعه از آمادگی این کشور برای همکاری با سازمان امنیت و همکاری اروپا با هدف برقراری آتشبس در قرهباغ خبر داد، اما این موضوع سبب کاهش درگیریها نشده است. الهام علیاف، رئیس جمهوری آذربایجان نیز ارمنستان را مقصر تشدید درگیریها دانست و گفت این کشور خواستار صلح نیست، چرا که میخواهد مناطق اشغال شده را حفظ کند. او همچنین گفت که ایروان باید حسن نیت خود را با احترام گذاشتن به قطعنامههای بین المللی نشان دهد. علیاف همچنین اعلام کرد که نیروهای این کشور یک منطقه مسکونی در شمال شرق قرهباغ به نام «ماداگیزه» را از نیروهای ارمنستان پس گرفتهاند. با این تحولات باید دید آیا پیشرفتی در حل این بحران حاصل خواهد شد یا اوضاع به سمت وخامت میرود. در گفتگویی با دکتر افشار سلیمانی سفیر سابق ایران در باکو تحولات اخیر را بررسی شد که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
*در ابتدا بفرمایید چرا میانجی گریها برای حل بحران قره باغ تا کنون بی نتیجه بوده است؟ آیا طرح ایران میتواند دو کشور را به سمت صلح نزدیک کند؟
-در سالهای پیش ایران تلاشهایی برای میانجیگری بین ارمنستان و آذربایجان داشته است، اما به نتیجهای نرسیده است. در سال ۱۳۷۱ زمانی که محمد یعقوب محمد اُف رئیس جمهور آذربایجان و پطروسیان رئیس جمهور ارمنستان بود رئیس جمهور وقت ایران مرحوم هاشمی رفسنجانی سران دو کشور را به ایران دعوت کرد و طی مذاکراتی بیانیه تهران منتشر شد. طبق این بیانیه قرار شد مذاکراتی صورت بگیرد و وضعیت آتشبس اعلام شود و ایران نیز در این بین نقش خود را ایفا کند. اما در ادامه نتیجهای حاصل نشد و علت اصلی آن وجود بازیگری مهم به نام روسیه در مناقشه قره باغ بود. این روسها هستند که در منطقه اسب دوانی میکنند و قفقاز جنوبی را حیات خلوت خود دانسته و مانند دوران شوروی خواستار از دست دادن مناطق تحت نفوذ خود نیستند. چرا که به لحاظ امنیتی نیز این مساله برای مسکو از اهمیت زیادی برخوردار است.
*یعنی معتقدید که روسیه مخالف ورود ایران به این قضیه برای حل بحران است؟
-زمانی که بیانیه تهران صادر شد و روسای جمهور آذربایجان و ارمنستان در حالی که در راه بازگشت به کشورشان بودند شوشا سقوط کرد و به دست ارمنستان افتاد. ارتفاعاتی که مشرف به خان کندی در قره باغ است. در پی این اتفاق رسانههای آذربایجان به شکلی این قضیه را بازتاب دادند که گویی ایران مسبب اصلی آن بوده است. حتی پس از گذشت چندین سال افکار عمومی در آذربایجان همچنان ایران را مقصر این حادثه میدانند. این در حالی است که ایران به هیچ وجه در سقوط شوشا نقشی نداشت و این روسیه بود که با کمک ارمنستان تصمیم به این اقدام گرفت تا تلاشهای ایران در راستای میانجی گری ایران را زیر سوال ببرند. در سال ۱۹۹۴ که برای اولین بار معاهده آتش بس در بیشکک به امضا رسید و قرار بر این شد که گروه مینسک این مناقشه را حل و فصل نماید ایران از آن به بعد هیچگاه نقش میانجی گری را به عهده نگرفت و کشوری نیز از ایران برای میانجی گری دعوت به عمل نیاورد. ضمن اینکه باید به یاد داشته باشیم به طور کلی کار از میانجی گری گذشته است. از طرفی روسها نیز تمایلی به میانجیگری ایران ندارند و خواستار این نیستند که تهران در قفقاز جنوبی به ایفای نقش بپردازد. روسیه تمایل دارد تمام مسائل مربوطه را به طور سه جانبه دنبال کند و کشور دیگری در آن دخیل نباشد.
بیشتر بخوانید: ارمنستان پیشنهاد آتشبس را پذیرفت
*با توجه به اینکه این بحران به لحاظ امنیتی از اهمیت بسزایی برای ایران برخوردار بوده سیاست ایران در مواجهه با آن باید به چه صورت باشد؟
-بحران قره باغ به لحاظ امنیتی برای ایران بسیار مهم به شمار میآید؛ در روزهای اخیر حتی شاهد بودیم که طی درگیریهای نظامی طرفین یک راکت به سمت روستای مرزی ایران در آذربایجان شرقی پرتاب شد. اگرچه تاکنون میانجی گریها ثمری نداشته، اما مواجهه با این بحران نیازمند یک سیاست خارجی و راهبردی قوی است. ایران برای حمایت از کشورهای مسلمان منطقه نباید به صورت سخت افزاری عمل کند چرا که این روش پاسخگو نیست و در این صورت طرفهای مقابل دیگر نیز به همین روش روی میآورند. ایران حداقل به لحاظ موضعگیری میتواند در کنار جمهوری آذربایجان قرار گیرد. اگرچه در این خصوص بحثهایی هم مطرح شده و گفته میشود جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی در ارتباط بوده و یا از سوی دیگر نیز گفته میشود که ترکیه در صدد اعزام نیروهای تروریستی به مناطق درگیر جنگ است. در سال ۱۳۷۲ زمانی که پیمان دوستی متقابل با آذربایجان به امضای باکو و تهران رسید، یکی از بندهای اصلی آن بر این موضوع تاکید داشت که جمهوری اسلامی ایران تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان را محترم میداند و بر اساس این اصل باید بحران قره باغ حل و فصل شود.. با تشدید درگیریها در این برهه نیز ضرورت ایجاب میکند که ایران به لحاظ سیاسی فعالتر از گذشته عمل کند؛ تنها دعوت طرفین به خویشتن داری و حمایت از آتش بس نمیتواند چاره ساز باشد چرا که ایران را در موضع انفعال قرار خواهد داد. ضمن اینکه شاهد موج جدیدی از هجمهها و فرافکنیها هستیم که ایران را به ارسال سلاح به ارمنستان متهم میکنند.
*همانطور که اشاره کردید با تشدید درگیریها بین طرفین شاهد موجی از اتهام زنیهای جدید علیه ایران هستیم و وزارت خارجه نیز مکررا تکذیب کرده است؛ به نظر شما هدف از این فرافکنیها چیست و ایران چگونه میتواند این جو تخریبی را مدیریت کند؟
-جو رسانهای آذربایجان در این روزها به گونهای است که به طور مداوم ایران را به حمایت از ارمنستان متهم میکنند. سفرهای دیپلماتیک به آذربایجان و اعلام حمایت از این کشور میتواند به شایعات پایان دهد و توطئهها علیه کشورمان را خنثی کند. با فروپاشی شوروی و استقلال آذربایجان، این کشور با مساحت ۸۶۶۰۰ کیلومتر توسط سازمان ملل به عنوان کشوری مستقل به رسمیت شناخته میشود؛ به گونهای که قره باغ و نخجوان نیز جز لاینفک آن هستند. اما شرایط به گونهای رقم خورده که ارمنستان اعاده اراضی میکند. در همین راستا شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز ۴ قطعنامه صادر کرده و از ارمنستان خواسته است که به این وضعیت پایان دهد و نیروهای خود را از آن مناطق خارج کند، اما این قطعنامهها ضمانت اجرایی نداشته اند و در آن سو قدرتهای بزرگ تنها زمانی قطعنامهها اجرا خواهند کرد که به طور کل همه چیز به نفع آنان باشد. حمایت سیاسی ایران از آذربایجان به عنوان کشوری مسلمان شیعه از اهمیت بسزایی برخوردار است. عدم اعلام مواضع ایران در خصوص بازگشت اراضی اشغال شده به آذربایجان سبب شده تا روابط تهران و باکو از آن کیفیت مطلوب خود برخوردار نباشد.
*پیش بینی شما از فرجام این درگیریها چیست؟ آیا به زودی متوقف خواهد شد یا باید شاهد شدت گرفتن تنشها و بالاگرفتن درگیریهای نظامی باشیم؟
-به هر حال دیر یا زود این درگیریها بار دیگر متوقف خواهند شد و اهمیت دیپلماسی و گفتگو بار دیگر خود را نشان خواهد داد؛ اگر چه دیپلماسی باید قبل از وقوع جنگ به کار گرفته میشد، اما راه حل نهایی برای خاتمه دادن به جنگ نیز از راه دیپلماسی میگذرد. اگر در روزهای آتی آذربایجان بتواند بخشی از مناطق اشغال شده خود را باز پس گیرد در مذاکره میتواند حق و حقوق از دست رفته خود را زنده کند. در غیر این صورت بعید است پیشرفتی در حل این بحران صورت گیرد؛ چرا که گروه مینسک نیز در طول این بحران قادر نبوده گام مثبتی بردارد. در این بین استدلالات تاریخی ارمنستان نیز نمیتواند قابل استناد باشد چرا که تاریخ با تحولات مختلفی روبرو بوده و مرجع اصلی سازمان ملل است. حتی در دوران اتحاد جماهیر شوروی نیز جمهوری خود مختار قره باغ مانند نخجوان در ترکیب جمهوری آذربایجان بوده است. با پیوستگی ارضی در آن برهه امکان حل مشکل وجود داشت، اما اکثریت این مناطق ارمنی نشین شدند و استالین در این راستا بحران آفرینی کرد تا در آینده تنشها پابرجا بماند. به طور کلی میتوان پیش بینی کرد که در روزها و یا هفتههای آینده روسیه به این درگیریها خاتمه دهد؛ در آن سو آمریکا نیز در مسائل روسیه دخالت نخواهد کرد همانگونه که در موضوع اوکراین و دیگر موارد عمل کرد. از همین رو میتوان دریافت که از هر لحاظ روسیه دست برتر را در این ماجرا دارد.
در دو روز اخیر شاهد تحولاتی جدیدی بودیم، که طی آن ارمنستان پیشنهاد آتش بس را پذیرفت، ولی آذربایجان با آن موافقت نکرد. در این بین الهام علی اف گفته است که فقط میتوانند یک هفته به ارمنستان فرصت بدهند تا نیروهایش را از خاک آذربایجان خارج کند. ایروان هم ترکیه را بیشتر مقصر میداند و خواستار عدم دخالت آن در این مناقشه شده است.