اقتصاد۲۴ - ترور هفته گذشته محسن فخری زاده، دانشمند هستهای ایرانی هرقدر هم از دید سیاستمداران کره جنوبی عملی مجرمانه و منقلب کننده تلقی شود که باید آن را محکوم کرد؛ باز هم این محکومیت و اعلان برائت نفعی به حال مناسبات اقتصادی گره خورده تهران – سئول ندارد؛ بازرگانان ایرانی بین ۶.۵ تا ۹ میلیارد دلار پول در بانکهای کرهای موجود دارند که حتی شرایط انتقال یک سنت از آن به داخل ایران وجود ندارد.
در دوران کوتاهی که برجام در مراودات جهانی با ایران ارزش و اعتباری داشت، حجم مراودات مالی ایران با کره جنوبی به ۱۷ میلیارد دلار رسید، اما با خروج سریع آمریکا از این پیمان سطح مبادلات بازرگانی میان دو کشور ایران و کره جنوبی به سرعت فروکش کرد تا حدی که دیگر طرفهای ایرانی نتوانستند پول خود را از بانکهای کره خارج کنند.
پولی که به گفته حسین تنهایی، مسئول اتاق بازرگانی ایران و کره جنوبی حجم آن از ۶.۵ تا ۹ میلیارد دلار برآورد میشود و حالا چند ماهیست که پس گرفتن این پول که به یکی از دغدغههای در مناسبات بازرگانی دو کشور تبدیل شده است.
سختگیری سئول در استرداد داراییهای متعلق به تجار ایرانی اقدام تازهای نیست که با خروج آمریکای ترامپ از برجام اتفاق افتاده باشد؛ در ابتدای دهه ۹۰ شمسی که تحریمهای هستهای بر تمامی شئون بازرگانی خارجی ایران سایه افکنده بود، شماری از کارگران کارخانه لوازم خانگی انتخاب با هماهنگی کارفرمای خود چند باری از اصفهان به تهران آمدند تا بابت مطالبات بلوکه شده این شرکت مقابل ساختمان سفارت کره جنوبی تجمع کنند، تجمعی که هرچند در زمان خود پوشش رسانهای یافت، اما کسی از عاقبت و نتیجه آن خبری ندارد.
مسعود دانشمند، اقتصاددان و دبیرکل خانه اقتصاد درباره مناسبات اقتصاد گره خورده تهران و سئول به اقتصاد۲۴ میگوید: سرآغاز روابط اقتصادی ایران و کره جنوبی از دهه ۵۰ خورشیدی بود؛ آن زمان از برندهای امروز کرهای در بازار لوازم خانگی یا خودرو خبری نبود. کره جنوبی حتی در قیاس با کره شمالی از نظر زیر ساختهای اقتصاد صنعتی وضعیت نامناسبتری داشت. هنوز دو دهه از خاتمه جنگ دو کره و آغاز برنامههای توسعهای کره نگذشته بود، ایران بازاری بود که کره ایها برای کار کردن به آنجا میآمدند و با حسرت به صنایع خودروسازی آن نگاه میکردند و در همین راستا بود که میان دو پایتخت تهران و سئول پیوند خواهرخوانندگی خوانده شد؛ اما سیر اتفاقات جهانی به سمتی رفت که کره ایها به عکس ایران توانستند مسیر توسعه را طی کنند.
وی ادامه میدهد: در ادامه همین سلسله تحولات بود که مناسبات اقتصادی تهران و سئول وارد مرحله جدیدی شد؛ جنگ ایران و عراق تازه تمام شده بود و ایران میخواست به مدار اقتصاد جهانی بازگردد و برای همین کرهایها که محصولات مقرون به صرفهای داشتند جایگزین مناسب برای شرکتهای آمریکایی و اروپای غربی تلقی میشد؛ البته مقارن همین ایام اقتصاد کره جنوبی نزدیک شدن بیشتر به شرکتهای آمریکایی را آغاز کرده بود، اما این نزدیکی تا اوج گیری اختلافات هستهای ایران و غرب مشکل خاصی در مناسبات اقتصادی دو کشور ایجاد نکرد؛ سرمایه گذاران آمریکایی در صنایع خودرو و لوازم خانگی کرهای سهامدار شدند و همزمان با آن محصولات این کارخانهها در بازارهای ایران هم فروش میرفت.
بیشتر بخوانید: پالس مثبت کره جنوبی برای پرداخت پولهای ایران
دانشمند در ادامه میگوید: این مربوط به زمانی است که نگاه زمامداران ایران به شرق بود و در ایدهآلپردازیها تصور میشد که روزی ایران به ژاپن یا کره اسلامی تبدیل شود؛ اما با بالا گرفتن اختلافات ایران و غرب توسعه مناسبات بازرگانی با کره هم متوقف شد؛ در اصل کرهایها از ترس گرفتار شدن به تحریمهای آمریکاییها پاپس کشیدند و دیگر مانند گذشته به همکاری خود با ایران ادامه نداند، رفتاری که از جانب دیگر شرکای اقتصادی ایران هم سر زد؛ چینیها، ژاپنیها، هندیها و... تا زمانی که در چارچوب تحریمهای آمریکا مستثنی محسوب میشدند به صورت حساب شده به مراودات بازرگانی خود با ایران ادامه دادند.
این اقتصاددان میافزاید: دغدغه بیرون آوردن پول بازرگانان ایرانی از کره و دیگر کشورها هم از همینجا آغاز شد؛ بانکهای کرهای هر لحظه میترسند که به تیر تحریمهای ثانویه آمریکا گرفتار شوند؛ لذا حتی حاضر نیستند از طریق کانال امن اینستکس با ایران وارد مراوده شوند. از طرف دیگر در داخل ایران دولت و وزارت صمت اصرار شدید دارند که تجار و بازرگانان ایرانی ارز حاصل از صادرات را هرچه زودتر بازگردانده و در سامانه نیمایی به ثبت برسانند غافل از اینکه همین اطلاعات مندرج در این سامانه میتواند به ابزاری برای تحت فشار قرار دادن طرفهای خارجی برای نپرداختن مطالبات بازرگانان ایرانی یا مسدود کردن امکان دسترسی بازرگانان ایرانی به حسابهای بانکی باشد.
وی میگوید: در چنین شرایطی نمیتوان توقع خاصی از طرفهای خارجی و مثلا کرهایها داشت؛ بالاخره اقتصاد آنها وابسته به غرب و آمریکاست. همین حالا اکثر برندهای کرهای در حوزه کالاهای مصرفی فعالیت دارند. درست است که از نظر صنعتی قطب لوازم الکتریکی، خانگی یا خودروسازی محسوب میشوند، اما بازارهای فروششان در میان مردم است و با کوچکترین نوسانی دچار مشکل میشوند؛ درست برعکس موقعیتی که اقتصادهای غربی مثل آمریکا یا آلمان در آن قرار دارند و چون حوزه فعالیتشان ساخت تکنولوژی و ماشین آلات صنعتی است همیشه در مواجهه با بحرانهای اقتصادی کمتر دچار آسیب میشوند.
دانشمند صحبتهای خود را اینطور خاتمه میدهد: وضعیت پیش آمده اتفاقی نیست که بازرگانان ایرانی نقشی در آن داشته باشند؛ اما تبعات آن شدیدا گریبانگیر کسانی است که در حوزه تجارت خارجی فعالیت دارند؛ به صورت مشخص بحث بازگرداندن ارز حالا دغدغه جدی تجار ایرانی است. دولت اصرار به تسریع این اتفاق دارد، اما در آنسوی مرزها خریداران کالاها و خدمات ایرانی مدام مقررات سختگیرانه تحریمی آمریکا را بهانه میکنند؛ در این شرایط راه حل این است که ولو به صورت موقت از ظرفیت پیمانهای اقتصادی منطقهای برای تهاتر کالاها استفاده کنیم. قبلا هم گفتم ایران همزمان در چند پیمان اقتصادی منطقهای دیگر عضویت دارد که هر کدامشان یک بازار ایده آل برای مراودات بازرگانی خارجی ایران محسوب میشوند؛ کافی است از این طریق برای تهاتر کالاها استفاده کنیم و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم کالا و خدماتی را در ازای یک کالا یا خدمات دیگر مبادله کنیم؛ این اتفاقی است که اگر بیفتد دیگر مشکل بلوکه شدن یا مسدود شدن حساب تجار ایرانی در کشورهای طرف مبادله آنقدرها هم جدی نیست و از طرفی هم کالاها و خدمات مورد نیاز بازارهای کشور هم به سهولت بیشتری تامین خواهد شد.