اقتصاد۲۴ - ابتدای دهه ۱۳۸۰ بود. فضای اقتصاد کشور پس از گذشت تقریبا یک دهه از خاتمه دفاع مقدس، فعالان و صاحب نظران مدیریت و اقتصاد یکصدا اصرار به کاهش انحصار مطلق و سهم بخش دولتی در محیط کسب و کار بر اساس اصلاح بندهای ذیل اصل ۴۴ به منظور ورود بخش خصوصی واقعی به بخشهایی از اقتصاد که ضرورت و توجیح منطقی بر سرمایه گذاری و مدیریت مستقیم دولت نداشتند و نیز اجرای متوازن اصل ۴۳ قانون اساسی در کنار قانون اصلاحی اصل ۴۴ به منظور افزایش بهره وری ملی، پیاده سازی عدالت اقتصادی، اجتماعی با تغییر نقش دولت از دخالت به نظارت بر اقتصاد و هرچه بیشتر مردمی کردن محیط کسب و کار کشور در راستای حفظ منافع ملی بودند.
با تصویب قانون اصلاح بندهای ذیل اصل ۴۴، شرکتهای بیمه بخش خصوصی پس از ۲۴ سال وقفه و غیبت مجددا به بازار بیمه بازگشتند و موجی از نقل و انتقال از پنج شرکت بیمه دولتی آن زمان برای دریافت حقوق و مزایای بیشتر راهی شرکتهای بیمه بخش خصوصی شدند. اما او با تعصب و عشق خاصی که به شرکت سهامی بیمه ایران، یعنی به ستون فقرات بازار بیمه کشورمان داشت همچنان علی رغم دعوت مکرر به فعالیت در شرکتهای دیگر در بخش دولتی ماند، لیکن نوآوریهای در محصولات و روشهای مطالعات ریسک وی، از هر بخش خصوصی، خلاقانهتر بود!
در سال ۱۳۸۲ در همان آغاز بحثهای داغ بین طرفداران و مخالفان اقتصاد دولتی و خصوصی بازار بیمه برای بحث وگفتگو در مورد ایده عرضه محصولات تکمیلی مکمل محصولات سنتی به ساختمان ستاد شرکت بیمه ایران، اداره بیمههای خاص مراجعه نمودم و در جلسهای ۴ نفره باباسوادترین خلاقترین بامعرفترین کارشناس زبده صنعت بیمه در ایران آشنا شدم. هرگز در ستاد بیکار نمینشست و هر طرح و ایده نوآورانه که بنا به پیشنهادات شبکه فروش میامد را سریعا مطالعه و بررسی میکرد و با تصویب در شورای فنی شرکت و در صورت نیاز، تایید در بیمه مرکزی برای اجرا، آماده عرضه به بازار میکرد [ او اولین و آخرین کارشناس با معلومات و دانش محور صنعت بیمه کشورمان بود که در یک شرکت بیمه دولتی بود که خالصانه خلاقانهترین نوآوریها را بدون انتظار دریافت حقوق و مزایای بخش خصوصی با همان حقوق دولتی به عشق خدمت به اقتصاد کشور انجام میداد ...]
در وبینار برگزار شده دی ماه ۱۳۹۹ تحت عنوان "' مدیریت ریسک در بخش انرژی و حمل و نقل دریایی "' در قسمت پایانی گفتگوی خود، وظیفه حرفهای خویش دیدم که بعنوان تحلیگر بازار بیمه کشورمان از خدمات ۳۰ و اندی ساله دکتر محمد زاهد نیا، معاونت فنی شرکت سهامی بیمه ایران تجلیل کنم و به همگی یادآوری نمایم که صنعت بیمه کشورمان با تربیت اینچنین مردان و زنان با دانش و مجرب و بامرامی، همچون وی برای آنچه که باید برای یاری به اقتصاد ملی باشد نیاز دارد! وگرنه از شعارهای توخالی و موج سواریها و ترجیح منفعت طلبیهای فردی به منافع سازمانی و حرفهای، بازار بیمه بجای پیشرفت، مسلما پسرفت خواهد کرد.
صنعت بیمه به حضور کارشناسان مجرب و عاشق این حرفه برای رشد و تعالی نیاز دارد.
محمد زاهد نیا و امثال او نیازی به مراسم تودیع و تجلیل بخاطر سالیان سال مطالعه و نوآوری در صنعت بیمه ندارند، دیروز دیدم، در کنار چند همکار خویش با بوسهای بر پرچم شرکت سهامی بیمه ایران که سالیان سال برای رشد و پیشرفت آن نسبت به سهم خویش کوشیده است و هرگز اغوای پست و درآمد بیشتر در شرکتی دیگر پیش از بازنشستگی
او را دچار تردید برای ترک شرکت سهامی بیمه ایران نکرد، از خانه حرفهای خویش خداحافظی کرد و رفت!
در تیتری زیبا دوستانش برایش نوشتند: الماس صنعت بیمه بعلت بازنشستگی از بیمه ایران خداحافظی کرد!