در جامعه امروز ایران، خشونت چه وضعی دارد و خشونتگران و خشونتدیدگان چه کسانیاند؟ این مهمترین سوالی است که تعداد زیادی از جامعهشناسان، حقوقدانان و کارشناسان علوم سیاسی در «سمپوزیوم ملی علیه خشونت» دور هم جمع شدند تا به آن و بسیاری از دیگر سوالها در این باره پاسخ دهند.
مساله خشونت علیه زنان در تصویری نامتعارف نشان از جهانی دارد که مفاهیمی، چون عدالت و برابری انسانی و عدم وجود تبعیض، در آن بیشتر شبیه به شعارهای زیبا است تا واقعیت!
مقصود فراستخواه؛ جامعه شناس، گفت: در ایران همیشه نوعی سیکل معیوب وجود داشته است؛ چرخهای که با تمرکزگرایی شدید وجود داشته و در مقابلش هم خشونت بوده است.
بررسی اخبار نشان میدهد که مردم در شرایط عادی قرار ندارند. در نتیجه حوادث هم عادی نیست. مثلا همین قتلی که به دلیل درگیری بر سر جای پارک خودرو رخ داده، عادی نیست و اگر همینطور پیش برود حوادث بدتری را شاهد خواهیم بود.
رئیس اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران (اسکودا) بر لزوم اشاعه فرهنگ پرهیز از خشونت در تمامی سطوح جامعه تاکید کرد و گفت: در مقوله صلح، «حدود» و «حقوق» مردم باید مشخص و رعایت شود و البته که باید مروج صلح باشیم؛ به این معنا که باید در هر محله یک خانه صلح بنا شود و وکلا هم با حضورشان در این خانههای صلح مردم را به رعایت و جاری کردن حقوق و صلح ترغیب کنند.
اوایل مجازیشدن مدارس، کلیپهای متفاوتی از خشونت کلامی معلمها در کلاس درس آنلاین منتشر میشد؛ صحنههایی که برای بسیاری به محتوای طنز تبدیل شده بود و هرازگاهی حتی آن را در صفحه شخصی خود به اشتراک میگذاشتند.
آمارهای پزشکی قانونی و تصاویری که هر روز در شبکههای اجتماعی منتشر میشود یا جملاتی که در صفحات مجازی نوشته میشود همه نشان از یک چیز دارد و آن هم افزایش عصبانیت اجتماعی است، پدیدهای که در این چند سال اخیر دامنه مردم ایران را گرفته است.
خشونتهای خانوادگی در حالی روز به روز بیشتر میشود که علت بسیاری از این اختلافات مسائل مالی و ارث و میراث است. در همین رابطه یک جامعه شناس معتقد است با افزایش وخامت وضعیت اقتصادی باید منتظر افزایش اختلافات در میان خانوادهها باشیم.
آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر موضوعیست که در تمامی جوامع بسیار مورد تاکید و توجه قرار گرفته است. اگرچه هیچ یک از بخشهای جامعه از عواقب ناگوار رفتارهای پرخطر در امان نیستند، اما برخی از گروههای اجتماعی از جمله نوجوانان در معرض خطر بیشتری قرار دارند.
برخی رویدادها زیست آدمی را بهکلی تغییر داده و وارد دوره دیگری میکند. یکی از این اتفاقات بسیار مهم و اثرگذار ازدواج است. اما اگر این پدیده تبدیل به اهرمی برای خشونت مستقیم یا غیر مستقیم علیه زنان یا مردان شود آن زمان دیگر نمیتوان از ارزشمند بودن این فصل از زندگی سخن گفت.
خشونت خانگی علیه مردان عبارتی است که کمتر درباره آن شنیدهایم. اما حقیقت آن است که مردان هم مانند زنان تحت خشونت خانگی قرار میگیرند و به اندازه زنان از این موضوع رنج میکشند.
هر روز جنایتها خطرناکتر و با خشونت زیاد همراه هستند؛ در این میان کارشناسان از افزایش جرایم و خشونت آنها در آینده خبر میدهند، آماری که باید فکری برای آن اندیشید.
آمارهای پزشکی قانونی و تصاویری که هر روز در شبکههای اجتماعی منتشر میشود یا جملاتی که در صفحات مجازی نوشته میشود همه نشان از یک چیز دارد و آن هم افزایش عصبانیت اجتماعی است، پدیدهای که در این چند سال اخیر دامنه مردم ایران را گرفته است.
انتشار ویدئویی از بیاحترامی و خشونت یک مامور نیروی انتظامی به سالمندان در انتظار واکسن بازتاب گستردهای داشت، رفتاری که انجام آن از طرف ماموران نیروی انتظامی قابل پذیرش نیست.
خشونت و بالاترین درجه آن یعنی قتل، این روزها به شدت جامعه ایرانی را به چالش کشیده است، به نحوی که میتوان گفت روزی نیست که انتشار اخباری درباره وقوع قتل و خشونت بهویژه میان اعضای خانوادهها منتشر نشود. این مساله نشان از وجود خشمی عمیق و در نگاهی بدبینانه در میان شهروندان دارد، مسالهای که که نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد.