جامعهای که جوانانش و حتی رده میانسالانش هنوز سرپناهی برای زندگی یا امید به تغییر ندارند در شرایطی دست به ولخرجیهای بیهوده میزند که هر بار، هر روز و با هر هزینه به خود یادآوری میکند که او بازنده این روند است چرا که امیدی به بهبود زندگی ندارد و این موضوع میتواند اثرات روانی اجتماعی و سیاسی سنگینی را با خود در پی داشته باشد. در واقع این همان نقطهای است که اقتصاد در حال فریاد زدن درباره بحران است و در مقابل به نظر میرسد سیاستمداران گوشهای خود را محکم بسته باشند. این گونه است که اگر در بحران کرونا اثر رژلب به اثر ریمل بدل شد، به نظر میرسد در ایران امروز شاید بتوان از اثر قهوه یا اثر کافه و حتی اثر لبوبو سخن گفت؛ جایگزینیهای کوچک و شیرین، برای رؤیاهای بزرگی که دیگر دستیافتنی نیستند و تبعات ویرانگری میتواند با خود در پی داشته باشد.
بررسی توزیع سواد در خانوارهای ایرانی نیز نشان میدهد ۹.۲ درصد مردم بیسوادند و ۲.۲ درصد هم سواد خواندن و نوشتن دارند؛ ۲۱ درصد مردم در تحصیلات ابتدایی ماندهاند ولی ۴۳.۶ درصد راهنمایی و متوسطه را به پایان رساندهاند؛ ۲۴.۶ درصد از اعضای خانوارهای شهری تحصیلات دانشگاهی دارند.
در سال گذشته از میان دوازده کالای عمده زندگی، تنها «اجاق گاز» و «تلویزیون رنگی» مورد استفاده بیش از ۹۰ درصد روستانشینان بوده و باقی اقلام توسط درصد کمتری از خانوارهای روستایی مورد استفاده قرار گرفته است
رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تهران با اشاره به اینکه از سال ۹۵ تا ۹۹میزان باروری در کل کشور از ۲.۱۲ به ۱.۶۵رسیده است، گفت: استان تهران در میان پنج استان با کمترین میزان باروری قرار دارد.
«در حالی که میانگین هزینه خانوار در سال گذشته در مناطق روستایی بیش از ۲۱ میلیون تومان برای کل سال بوده است، هزینه خانوار در مناطق زندگی شهری کشور بیش از ۳۹ میلیون تومان برآورد میشود. به بیان سادهتر میتوان عنوان کرد که هزینه خانوار (زندگی) در شهرها ۱۸ میلیون تومان بیش از خانوار روستایی بوده است.»