صفحه نمایش باسکول. عدد ۲۳.۳۰۰ را نشان میدهد؛ ۲۳ کیلو و ۳۰۰ گرم. سیروس، گونی تا خرخره پر از بطری پلاستیکی نوشابه و آب و پاکت کاغذی شیر و مقوای کارتن را از روی صفحه باسکول پایین میکشد و رو میکند به حمید که روبهروی باسکول ایستاده و مردمک چشمش میدود بین صفحه نمایش باسکول و گونی پلاستیکی و میپراند «۲۳ کیلو.»
امروز کسی نیست که در کوچه و خیابان با پدیده زبالهگردی و جمعآوری مواد بازیافتی برخورد نکرده باشد؛ افرادی از نوجوان گرفته تا سالخورده روی مخزنهای زباله خم شدهاند یا گونیهای بزرگ و کثیف را از یک طرف خیابان به طرف دیگر میکشند.
فیلم مذکور در فضای مجازی منتشر شده و زبالهگردها مدعی هستند که شهرداری منطقه به ازای دریافت چهار میلیون تومان به آنها اجازه میدهد که زبالههای این منطقه را جمع آوری کنند.
موضوع پسماند امروزه به یکی از بزرگترین چالشهای زیستمحیطی در دنیا بهویژه در شهرها تبدیل شده است. ایران نیز سالها است که با این چالش بزرگ دست و پنجه نرم میکند.
هزاران تن زباله و پسماند، نیروگاههای برقآبی در رودخانه معروف درینا در بوسنی و هرزگوین، مونتهنگرو و صربستان انباشته شده است. این سه کشور در طول سالیان گذشته نتوانستهاند موضوع را مدیریت کرده و از سرازیر شدن پسماندها به مهمترین رودخانه منطقه بالکان جلوگیری کنند.
50 سال عمر دارد؛ با باد هماهنگ نیست. تنها شهری است که آغوشش را برای زبالهها باز کرده اما دیگر ظرفیتش کامل شده است! باید فکری برای آن کرد. اینجا کجاست؟ آرادکوه در جنوب تهران، شهری سرریز از زباله تهرانیها.
زندگی در میان زبالهها قصه پر درد بخشی از انسانها در جامعه ماست که برای پر کردن جیب صاحبان پول و قدرت و مافیای زباله در بدترین شرایط زندگی میکنند، درمیان زبالهها میلغزند و نفس میکشند تا دیگری با پرداخت کمترین هزینهها مالک ماحصل رنج و زحمت آنها شود.