معاون درمان سازمان تامین اجتماعی به تازگی خبر داد که قیمت بیش از ۴۰۰ قلم از داروهای تحت پوشش این سازمان، گرانتر شده و با وجود آنکه بیماران همچون سابق، حداکثر ۳۰ درصد از قیمت دارو را پرداخت خواهند کرد، ولی به دنبال افزایش قیمت دارو ها و از آنجا میزان یارانه تخصیصی به دارو، تغییری نداشته و پرداختی از جیب بیماران بابت داروهای تحت پوشش بیمه هم بیشتر شده است.
محمد هاشمی با بیان اینکه بیمه توأمان نوعی پوشش بیمهای است که دو نوع بیمه را بهطور همزمان در یک قرارداد ارائه میدهد و معمولاً ترکیبی از بیمه پایه (مانند تأمین اجتماعی یا بیمه سلامت) و بیمه تکمیلی است، درباره اهداف این نوع بیمه میگوید: «هدف از این مدل بیمهای، کاهش مشکلات ناشی از عدم هماهنگی میان بیمههای مختلف و تسهیل فرآیند دریافت خدمات درمانی برای بیمهگذاران است. در این ساختار، بیمهشده نیازی به پیگیری جداگانه خدمات بیمهای ندارد و فرآیند پرداخت هزینهها نیز میتواند منسجمتر باشد».
محمدرضا ظفرقندی وزیر بهداشت، روز گذشته در حاشیه جلسه هیئت دولت اعلام کرد: قیمت برخی داروهای تزریقی و پمادها به دلیل بهصرفه نبودن تولید در کارخانجات تولید دارو، افزایش یافت.این کارخانهها توان تولیدشان را به دلیل بالا رفتن هزینههای تولید از دست داده بودند. ما برای جلوگیری از کمبود در بازار با افزایش داروها موافقت کردیم.
داروساز و مسئول داروخانه بیماریهای خاص با تأکید بر مشکلات تأمین داروهای خاص و تأثیر تغییر نرخ ارز بر قیمتها، راهکارهایی مانند نظارت دقیقتر و اصلاح فرآیند توزیع را ضروری میداند.
افزایش قیمت دارو در هفتههای اخیر منجر به واکنشهای زیادی شده و حتی برخی داروخانهداران میگویند بخشی از بیماران به دلیل افزایش قیمتها از دریافت داروی خود امتناع میکنند، اما این افزایش قیمت به چه دلیل رخ داده است؟
دولت با حذف ارز نیمایی شاید واردکنندگان را خوشحال کرد، اما وضعیت اسفبار و غیر قابل جبرانی را در بازار دارو ایجاد کرده است، چراکه دیگر قرار نیست یارانهای به واردات کالا و محصولات اساسی تخصیص داده شود و این زنگ خطر جهش دیگری در قیمتهاست!
در روزهای اخیر، سخنان مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، در یکی از همایشها بازتاب وسیعی داشت. او به صراحت اعلام کرد: «با حقوق ۲۰ یا ۲۵ میلیون تومان در تهران نمیتوان زندگی کرد.» این جمله نه تنها به شدت در فضای رسانهای کشور مطرح شد بلکه بهطور غیرمستقیم، معضل اساسی جامعه ایران در سالهای اخیر را به چالش کشید: شکاف عمیق میان دستمزدها و هزینههای زندگی.
سیاستهای جاری در حوزه دارو، جان مردم را به ترازوی سود اقتصادی سپرده است. گرانیهای افسارگسیخته و فقدان حمایت واقعی از مردم، سلامت را به امتیازی نابرابر تبدیل کرده است. آیا زمان آن نرسیده که دولت به جای وعدههای بیپشتوانه، برنامهای عملی برای حمایت از مردم ارائه دهد؟
در روزهای اخیر دارو به شکل بیسابقهای گران شده است. توجیه دولت و وزارت بهداشت به عنوان متولی اصلی، جلوگیری از ورشکستگی داروسازان است و مسلماً در این استدلال، برش بزرگی از حقیقت غایب است؛ دولت نمیخواهد یا نمیتواند برای داروی مردم یارانه بدهد و موج آزادسازی و تعدیل به حیاتیترین نیازمندی زندگی مردم یعنی دارو و سلامت رسیده است.
در روزهای اخیر دارو به شکل بیسابقهای گران شد؛ توجیه دولت و وزارت بهداشت به عنوان متولی اصلی جلوگیری از ورشکستگی داروسازان است و مسلماً در این استدلال برش بزرگی از حقیقت غایب است: دولت نمیخواهد برای داروی مردم یارانه بدهد و موج آزادسازی و تعدیل به حیاتیترین نیازمندیِ زندگی مردم رسیده است یعنی دارو و سلامت.
این بررسی میگوید که به دلیل نوسانات شدید نرخ ارز و ارتباط پایین ایران با مجامع بینالمللی و بهرهوری پایین بهویژه در بخش مواد اولیه و همچنین ضعف مدیریت توزیع دارو، بدهی مراکز دولتی به شرکتهای تولیدکننده دارو بیشتر شده و این فرایند سرمایه در گردش این شرکتها را با مشکل مواجه کرده است.