ربایندگان دختر خردسال، عکس او را برای پدرش فرستادند
حدود دو هفته قبل زن جوانی با مراجعه به خانه یک زوج افغانستانی در خیابان شوش مدعی میشود که از سوی یک مرکز خیریه آمده تا به این خانواده کمک کند.
اقتصاد24 - سمیرا - مادر خانواده - به زن میگوید که نیازی به کمک ندارند اما زن ناشناس اصرار به کمک داشت و سرانجام با گرفتن شماره تلفن سمیرا از آنجا رفت.
عصر روز شنبه 6 بهمن زن ناشناس با وی تماس گرفت و از او خواست تا به همراه بچههایش برای خرید لباس عید از خانه خارج شوند.
سمیرا می گوید: آن موقع دختر کوچکم باران خانه نبود و خواهرم او را به خانه خودش برده بود. زمانی که زن ناشناس از این ماجرا باخبر شد اصرار کرد که باران را حتماً با خودمان ببریم که من هم با خواهرم تماس گرفتم و خواستم بچه را بیاورد و سرانجام به همراه باران برای خرید رفتیم.
شکایت به پلیس
سمیرا و دخترش و زن ناشناس سوار بر خودرو تاکسی از میدان شوش به میدان خراسان رفتند. چند دست لباس از دستفروشها خرید کردند و همچنین یک جفت کفش 12 هزار تومانی نیز برای باران خریداری شد. مادر باران در این باره گفت: به مغازه مانتو فروشی که رسیدیم به من گفت مانتوات خیلی کهنه است. بیا برایت یک مانتو بخرم. مانتویی را انتخاب کردیم و داخل اتاق پرو شدم، او به من گفت باران نزد من میماند. چند لحظه هم نگذشت که باران را صدا زدم اما فروشنده گفت زن ناشناس دخترم را با خود برده است.
بلافاصله به پلیس خبر دادیم، دوربینهای مداربسته مغازه را بازبینی کردند اما او صورتش را پوشانده بود و تصویری از زن ناشناس در دست نبود.
با شکایت خانواده باران، تحقیقات پلیسی آغاز شد. همزمان با تحقیقات کارآگاهان، خانواده باران نیز به انتشار عکس باران در فضای مجازی و خیابانها پرداختند.
پدر باران گفت: مردم خیلی با ما همدردی میکنند. به مغازهای رفته بودم تا دوباره تصویر دخترم را چاپ کنم و در خیابانها پخش کنم که صاحب مغازه به من گفت یکی از مشتریها عکسهای دخترم را دیده و وقتی متوجه گم شدن او شده 200 عدد تصویر دخترم را با هزینه خودش سفارش میدهد و او نیز این تصاویر را منتشر میکند.
مرد جوان ادامه داد: من در کشتارگاه کار میکنم و ماهی یک میلیون و 100 هزار تومان حقوق میگیرم. من سالها قبل از کابل به ایران آمدم و همین جا بزرگ شدم و ازدواج کردم از تمام دنیا بجز سه تا بچه چیزی ندارم. وضع مالیام خوب نیست که بگویم به خاطر پول بچه را دزدیدهاند. دشمنی هم ندارم که برای انتقامگیری باشد. بچهام زیبا بود او را ربودند تا به فروش برسانند شاید هم کلیههایش را بخواهند بفروشند.
تماسهای مزاحم
پدر باران گفت: دو روز قبل مرد ناشناسی با من تماس گرفت و گفت بچهام نزد آنهاست. مرد ناشناس گفت در ازای آزادی بچهام 7 میلیون تومان به او پرداخت کنم. از او خواستم که گوشی تلفن را به باران بدهد تا با او صحبت کنم اما این کار را نکرد. او ادامه داد: به او گفتم خوراکی به دست باران بدهد و با خوراکی از بچهام عکس بگیرد و آن را برایم بفرستد. اینطوری مطمئن میشدم که بچهام زنده است و نزد آنهاست اما باز هم قبول نکرد و تنها شماره حسابی به من داد تا پول را به حسابشان واریز کنم.
دستگیری سه مظنون
پدر باران گفت: پلیس با اطلاع از این موضوع، بلافاصله وارد عمل شد و شب گذشته سه نفر را دستگیر کردند. یکی از آنها که سردسته و تماس گیرنده است در تحقیقات گفته که عکس بچه را در فضای مجازی دیده و با خودش گفته به بهانه اینکه بگوید از بچه اطلاع دارد میتواند از ما اخاذی کند. دو نفر دیگر هم از دوستانش هستند اما یکی از آنها سابقه کودک ربایی دارد. این سه نفری که بازداشت شدهاند مدعی هستند که از سرنوشت بچهام بیخبرند و تماس آنها تنها برای اخاذی از ما بوده است.