حشمتالله فلاحتپیشه، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با روزنامه اعتماد در باره کشمکشهای ایران و امریکا مصاحبه کرده است.
اقتصاد24 - بخشهایی از مصاحبه را میخوانید:
تقریبا از ابتدای هفته جاری، زمزمههایی مبنی بر تصمیم جدید جمهوری اسلامی در خصوص کاهش تعهدات جزیی و کلی ایران در برجام مطابق مواد ۲۶ و ۳۶ توافقنامه هستهای شنیده شد و این شائبه را ایجاد کرد که ایران به دنبال خروج از برجام است. آیا این تصور عمومی را صحیح میدانید؟
خیر، این تصمیمات احتمالی به معنای خروج از برجام نخواهد بود. به هر حال همین حالا هم شاهد هستیم که کشورهای اروپایی، با وجود اینکه خود را متعهد به برجام معرفی میکنند اما به تعهدات خود در تحریمزدایی از ایران عمل نمیکنند. طبیعتا در این شرایط منطق حکم میکند که ما نیز اقدامی متناسب داشته باشیم و در این راستا، اگرچه نه از برجام و نه از NPT خارج نخواهیم شد اما احتمالا مطابق برخی مواد برجام نسبت به کاهش تعهدات خود اقدام خواهیم کرد. به هر حال ما باید این تعهدات را تاحدودی تعدیل کنیم. ضمن آنکه این بحث نیز زمانی از سوی ایران مطرح میشود که امریکاییها پس از خروج از برجام، حالا از تحریمهای هستهای نیز سخن میگویند.
آنچه مسلم است چرخه سوخت ما باید برگردد و سوخت تولید شده در ایران نیز باید در خارج کشور بهینه شده، به درصد مورد نیاز ما تبدیل شود و ما از آن استفاده کنیم. اما امریکاییها جلوی این کار را گرفتهاند و ما نیز متقابلا پیشبینی کردهایم که آن بخش از تعهداتی که عدم تحققشان ممکن است ما را از آنچه دیگر اعضای برجام متعهد شدهاند به ما بدهند، محروم کند را کاهش داده و از آن مستقل باشیم.
در همین بحث گفته میشود به دلیل عدم امکان فروش مازاد نیازمان در آب سنگین اراک به کشورهای خارجی، ممکن است انباشت این مازاد منجر به منفی شدن گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نقض برجام از سوی ایران شود. آیا راهکاری برای برونرفت از این شرایط داریم؟
راهحلهایی وجود دارد و اینطور نیست که بگوییم هیچ راهکاری نداریم. به یاد دارم وقتی پیش از توافق هستهای و برجام از همین تاسیسات آب سنگین اراک بازدید کردم، جز یک سایت اصلی چیزی نبود اما وقتی دو، سه سال پس از اجرای برجام دوباره از این تاسیسات بازدید کردم، با حدود ۳۰ تا ۴۰ ساختمان و سایت و سوله جدید و مجهز مواجه شدم. ما تولیداتی داریم که زیرنظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی تکمیل شده و در فعالیتهای فناوری، علمی و بهویژه صنعتیمان مورد استفاده قرار میگیرد و ما نمیتوانیم تعدیلی در این راستا داشته باشیم. بحث این است که چه در آبسنگین که درپی برجام با تغییراتی مواجه شد و چه در بحث سانتریفیوژها وقفهای ایجاد میشد، بخشی از سوخت تولیدی ایران به خارج از کشور منتقل و بازتولید میشد، در همین مسیر ابعاد نظامی احتمالی آن نیز ازبین میرفت و در نهایت برای استفاده از حوزه صنعت به کشور بازمیگشت. اما اکنون باید خودمان این کار را انجام دهیم؛ چراکه امریکاییها ضمن خروج از برجام، اقدام به تحریم مجدد ایران کردهاند.
مشخصا راهکار ایران برای فروش مازاد سوخت آب سنگین چیست؟ آیا سازوکار مشخصی طراحی شده است؟
در این رابطه معتقدم جمهوری اسلامی نباید فروش مازاد هستهای را در دستور کار قرار دهد؛ بلکه میتوانیم از آن در ۷۰۰ رشته علمی و صنعتی استفاده کنیم و این حجم مازاد را در اختیار شرکتهای خودمان قرار دهیم. در واقع ما میتوانیم از این مازاد در صنایع داروسازی و دیگر صنایع استفاده کنیم.
اما شما پیشتر گفتید که امریکاییها بهدنبال تعطیلی این ۷۰۰ رشته علمی و صنعتی هم هستند.
بله، بحث این است که وقتی ما سوختمان را از چرخه خارج کنیم، دیگر تحریم نمیشویم و این تهدید در مورد ۷۰۰ رشته علمی و صنعتی هم بیاثر میشود.
باتوجه به اینکه گفته شده، قرار است تصمیمات جدید ایران چهارشنبه انجام شود، آیا امکان این وجود دارد که در رایزنیهای این ساعات پیشرو یا همین مذاکرات روز گذشته در بروکسل، در بحث اینستکس یا دیگر مسائل، مطالباتی مطرح کنیم که درصورت تحققشان دیگر نیاز به کاهش تعهدات جزیی و کلی نباشد؟!
ببینید، انتهای غائله ایران و امریکا مذاکره خواهد بود، نه جنگ. در حال حاضر نیز طرفین در حال تقویت مولفههای مذاکراتی خود هستند. امریکاییها تا پیش از این با نوعی یکجانبهگرایی در این راستا گام برمیداشتند و اکنون ما نیز به این رویکرد نزدیک شدهایم. روال کار البته این است که شورای اجرای برجام تشکیل شده و مسوولان با وزارت خارجه به بحث و مذاکره بنشینند و تصمیمگیری کنند.
شما تاکید دارید که انتهای این غائله جنگ نیست. اما تاکید مسوولانی همچون جنابعالی بر اینکه جنگی در کار نیست، خواهناخواه منجر به تشدید نگرانی مردم میشود. آیا راهکاری برای مدیریت افکار عمومی اندیشیده شده است؟
من معتقدم امریکاییها خودشان هم میدانند که معنای حضور ناو امریکایی در خلیجفارس این است که جنگی صورت نخواهد گرفت. درواقع آنها هرگز نیروهای خود را در معرض محاصره نیروهای ایرانی قرار نمیدهند، چراکه میدانند خلیجفارس، منطقه عملیاتی ایران خواهد بود. با این حال آنها مطابق روال همیشگی و تاریخی خود، ناوی به منطقه فرستادهاند تا فضای ترس ایجاد و پیام تهدید مخابره کنند.
امریکاییها در طول تاریخ خود هیچ جنگی را آغاز نکردهاند، مگر اینکه متوجه شده باشند که طرف مقابل دچار رعب و وحشت شده است. درواقع تاریخ نشان میدهد تا زمانی که در برابر تهدیدات امریکاییها مقاومت کنید و از آنها نترسید، به سمت شرایط جنگی نمیروند. فراموش نکنیم در دهه ۹۰ امریکاییها در ۲ مقطع به سمت جنگ با ایران پیش رفته و شرایط جنگی را ایجاد کردند که به مراتب وخیمتر از وضعیت امروز بود اما نتوانستند کاری از پیش ببرند، چراکه درک دقیقی از شرایط ما ندارند. در حال حاضر امریکاییها میخواهند پیام تهدید بدهند و این در حالی است که ایرانیها در گذشته نیز بارها از این پیامها دریافت کردهاند. بنابراین معتقدم طرفین نه راهبردی برای جنگ دارند، نه مذاکره. اما طرفین در حال تقویت مولفهها و مواضع مذاکراتی خود هستند و خود را برای شرایط مذاکراتی آینده آماده میکنند.
بحث دیگر مربوط به تعهدات دیگر طرفین مذاکرات هستهای است. در این راستا اما شاهدیم در حالی به کشورهای اروپایی به دلیل عدم اجرای اینستکس انتقاد میشود که نسبت به روسیه و چین نقدی نداریم.
در این رابطه معتقدم ایران باید پیشنهاد همکاری راهبردی ارایه دهد و به سمت ائتلاف راهبردی با کشورهایی همچون روسیه برود، چراکه بسیاری از تهدیدات امریکا، تهدیداتی مشترک است و ایران در شرایط کنونی بیش از آنچه باید تاوان یکجانبهگرایی امریکا را میدهد. حال آنکه اصل اول در مقابله با یکجانبهگرایی، پرهیز از اقدام مشابه است. در واقع خودمان نباید به سمت اقدامات یکجانبه حرکت کنیم.
و سوال آخر اینکه ما با وجود تمامی این مشکلات ناشی از مسائل بینالمللی، در فضای سیاست داخلی نیز چالشهایی داریم. سوالم این است که آیا نگران نیستید که فضای ناشی از این مشکلات، فعالیتهای سیاسی و جامعه مدنی را دچار اختلال کند؟
واقعیت این است که بخش قابل توجهی از مشکلات اقتصادی ناشی از ضعف و مشکلات داخلی است اما در بحث مسائل سیاست داخلی، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و جامعه مدنی نیز باید بگویم فضای سیاسی امروز کشور به نحوی است که شاهد نوعی همدلی و وحدت میان جناحها و طیفهای مختلف هستیم و در عین حال فکر میکنم هر چه آزادیهای سیاسی در داخل کشور افزایش یابد، این وحدت و وفاق ملی نیز تشدید خواهدشد.