دروازهبان ایرانی تیم میوندالن نروژ، گفت: باعث از دست رفتن قهرمانی پرسپولیس در آن سال من نبودم اما برخیها پشت من پنهان شدند و بدانند که خیلی روز نزدیکی است آن روزی که همه خیانتهای آنها افشا شود.
اقتصاد24 - سوشا مکانی دروازهبان سابق تیم پرسپولیس که این روزها در میوندالن نروژ بازی میکند پس از رهایی از مصدومیت حالا آماده فرصتی است تا یک بار دیگر در درون دروازه تیمش بعد از عمل جراحی قرار بگیرد.
مکانی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، در خصوص آخرین وضعیت خود و باشگاهش در کشور نروژ، پیگیری شرایط پرسپولیس و موارد دیگر صحبتهایی کرد که در زیر میخوانید:
*برای شروع مصاحبه از آخرین وضعیت خودت بعد از پشتسر گذاشتن یک مصدومیت سنگین صحبت کن.
با نظر دکتر کیهانی خیلی زود زانوی خودم را جراحی کردم چرا که ما برنامهریزی کردیم تا بتوانیم وضعیت را به گونهای رقم بزنیم تا مدت زیادی از فصل را از دست ندهم و خیلی زودتر از موعد مقرر به میادین برگردم. میخواستم خیلی زودتر به میدان برگردم اما در این راه به مشکلاتی هم برخوردیم. البته یکی از مشکلات به خاطر عمل کردن من در ایران بود چرا که وقتی شما در نروژ جراحی میکنید قانونی وجود دارد که زیر 9 ماه برای بازی کردن به شما امکان بازی نمیدهند اما شرایط من متفاوت بود چرا که در ایران جراحی کردم. به همین دلیل بیمه هیچکدام از این مسائل را قبول نمیکرد. آنها میخواستند که من در نروژ جراحی کنم چرا که هزینه جراحی و فیزیوتراپی اینجا رایگان بود. آنها به من میگفتند که ما در نروژ پزشکان خیلی خوبی داریم که قهرمانان اسکی و قهرمانان المپیکی را جراحی کردهاند. آنها به من گفتند اگر میخواهم از بیمه استفاده کنم باید اینجا جراحی انجام دهم به طوری که حتی تا 9 ماه حتی کرایه تاکسی من برای رفتن به فیزیوتراپی را بیمه میداد اما با وجود همه صحبتها و به خاطر شناختی که از دکتر کیهانی داشتم خیلی زود به ایران آمدم و جراحیام را در کشور خودم انجام دادم.
*شرایط بعد از عمل جراحیات چطور بود؟
برنامهریزی ما به گونهای بود که طی 6 یا 7 ماه بتوانم بازی کنم. این برنامهریزی به اینجا رسید که حدوداً 7 ماه از جراحی من میگذرد و خوشبختانه پروسه درمان خیلی خوب پیش رفت. شرایط من به گونهای است که میتوانم به میدان برگردم الان هم شرایط بازی را به دست آوردم و تا چند روز دیگر تست قدرت که تست نهایی است را میدهم. اگر این تست را پشتسر بگذارم تا چند روز دیگر میتوانم بازی کنم البته فعلاً لیگ ما تعطیل است چرا که جام جهانی جوانان در حال انجام شدن است و چند بازیکن از لیگ نروژ هم در این رقابتها حضور دارند. به خاطر همین مسابقات 20 روز لیگ نروژ تعطیل شده است اگر اتفاق خاصی رخ ندهد و تست را با موفقیت پشتسر بگذارم تا دو هفته دیگر میتوانم در لیگ نروژ به میدان بروم.
*از وضعیت میوندالن در این روزهایی که بازی نمیکردی صحبت کن.
10 هفته است که بازیهای لیگ نروژ انجام شده اما به خاطر شرایط دروازهبانی تیم، ما با مشکلاتی روبهرو شدیم چرا که من مصدوم شدم و دروازهبان دیگر ما که دروازهبان دوم تیم ملی کامرون بود در یک بازی تدارکاتی پایش شکست و به همین دلیل تا زمان رسیدن من یک فصل را از دست دادند اما مسئولان باشگاه در ابتدای فصل دو دروازهبان را به صورت قرضی جذب کردند. یکی از این دروازهبانها، دروازهبان تیم ملی جوانان نروژ است که الان در جام جهانی حضور دارد. این دو دروازهبان جدید به صورت مساوی در این 10 بازی به میدان رفتند و باید حدود 2 ماه دیگر باید این دروازهبانان به تیمهای خودشان برگردند اما از نظر نتیجهگیری وضعیت تیم ما به گونهای است که در ابتدای فصل همه چیز خیلی خوب پیش میرفت اما با وجود اینکه به جمع 4 تیم برتر لیگ رسیدیم ولی با مرور زمان اشتباهات خط دفاع و دروازهبان ما زیاد شد به طوری که در 10 بازی حدود 24 گل خوردیم که آمار بدی است. ما به خاطر همین مسأله نتیجه نگرفتیم حتی در برخی از بازیها گل زدیم اما گلهای زیادی خوردیم و این شرایط برای تیم ما خوب نیست. در حال حاضر بین 16 تیم در رده یازدهم یا دوازدهم قرار گرفتیم که رده خوبی برای ما به حساب نمیآید اما فاصله امتیازات کم است و فکر میکنم با فراهم بودن شرایط و اینکه از هفته آینده بتوانم درون دروازه قرار بگیرم و با توجه به شناختی که از تیم خودمان دارم میدانم که میتوانیم شرایط خوبی داشته باشیم. در این سه سالی که من در این تیم هستم شناخت خوبی از همدیگر داریم. الان وضعیت به گونهای است که همه در تیم و حتی هواداران دوست دارند که من زودتر برگردم.
*پس با این شرایط به نظر میرسد هواداران تیمت خیلی باید منتظر بازگشت تو به میادین باشند.
در نبود من وضعیت تیم ما به گونهای است که گلهای زیادی خوردیم، ما فصل قبل در 16 بازی 3 گل خوردیم اما الان شرایط سخت شده است به طوری که خوردن 24 گل در 10 بازی کار را دشوار کرده و حالا مربیان تیم به این نتیجه رسیدهاند که باید یک تغییر و تحولاتی انجام شود اما نه فقط با آمدن من بلکه برای نیمفصل باید 3، 4 بازیکن خوب به تیم اضافه شود. امیدوارم شرایط به گونهای رقم بخورد که امسال در لیگ برتر باقی بمانیم.
*از پرسپولیس بگو. به عنوان یکی از بازیکنان سابق این تیم در خصوص سه قهرمانی متوالی این تیم در لیگ برتر صحبت کن و بگو که شرایط این تیم را چطور میبینی؟
خدا را شکر که پرسپولیس با توجه به شرایطی که برانکو و دستیارانش برای این تیم به وجود آوردند توانسته نتایج خوبی بگیرد. آغاز این راه همان زمانی بود که من در پرسپولیس بازی میکردم. بعد از اینکه بازیکنان زیادی جذب پرسپولیس شدند توانستند به بلوغ تاکتیکی و فنی برسند. پرسپولیس شخصیت بردن را به خوبی پیدا کرده است و تعداد باختهای پرسپولیس در این سه سال نشانگر این است که پرسپولیس علاقهای به باخت ندارد. زمانی که ما در پرسپولیس بودیم شرایط متفاوت بود چرا که برانکو سال اولی بود که به ایران آمده بود و او به هر حال تیمی را در اختیار گرفت که خودش آن را نبسته بود. خوشبختانه تیم شرایط خوبی پیدا کرد به طوری که از انتهای جدول موفق شدیم در اواخر لیگ جزو تیمهای صدرنشین باشیم اما اتفاقاتی را برای پرسپولیس رقم زدند که موفق نشویم.
*شفافتر بگو که منظورت چه کسانی هستند که برای پرسپولیس شرایطی ایجاد کردند که قهرمان نشوید؟
همه آن کارها به خاطر این بود که ما میتوانستیم خیلی راحت آن سال قهرمان لیگ شویم. برخی کارها را انجام دادند تا ما نتیجه نگیریم. تیمی که از انتهای جدول در حد قهرمان ظاهر شد میتوانست قهرمان شود اما اتفاقات غیرفوتبالی رقم خورد تا در نهایت ما قهرمان نشویم. به عنوان یک هوادار پرسپولیس خوشحالم که این تیم سه سال پیاپی قهرمان لیگ برتر شد و جام قهرمانی را تقدیم هوادارانی کرد که بهترین هواداران دنیا هستند. پرسپولیس کادر فنی لایقی دارد و امیدوارم فصل آینده بتواند قهرمان آسیا شود چرا که این مسأله خواسته هواداران است. الان تنها چیزی که هواداران پرسپولیس را خوشحال میکند این است که پرسپولیس قهرمان آسیا شود البته این شایستگی در این تیم وجود دارد و پرسپولیس میتواند قهرمان آسیا شود.
*تو روزهای سختی را با پرسپولیس پشتسر گذاشتی و در نهایت نتوانستی با این تیم قهرمان لیگ شوی. حسرت اینکه با پرسپولیس قهرمان نشدی را نمیخوری؟
بله، واقعاً سخت بود من از تیم قهرمان ایران به پرسپولیس آمدم و به پرسپولیس آمدم تا دوباره قهرمان لیگ شوم چرا که با بزرگترین باشگاه آسیا قهرمان شدن مزه دیگری دارد. در طول دو سالی که در پرسپولیس بودم و به خصوص در سال دوم میدانید که چه شرایط سختی داشتیم. نمیخواهم کسی را مقصر جلوه دهم تا برای خودم بهانه بیاورم اما اتفاقات زیادی آن فصل رخ داد. الان هم اگر بخواهم حرف بزنم شاید عدهای از من ناراحت شوند اما من همه چیز را به گردن گرفتم حتی حرفهایی که به ناحق مطرح شد چرا که مسئول دروازه پرسپولیس در آن سال من بودم. باید نگاهی به کارنامه آن فصل من بیندازید و ببینید چه بلاهایی سر من آمد که برخی از آنها ناخواسته و برخی هم از عمد بود. از خود باشگاه گرفته تا برخی دیگر کارهایی میکردند تا من را به هم بریزند چرا که عدهای دوست نداشتند من در پرسپولیس حضور داشته باشم، عدهای دوست نداشتند که من آنجا باشم و بودن من شرایط را برای برخیها سخت کرده بود. آنها با حضور من نتوانستند نقشههای خودشان را پیاده کنند و به همین دلیل از حضور من در پرسپولیس دل خوشی نداشتند.
*چرا شفاف و واضح از این افراد نام نمیبری؟
نمیخواهم خیلی از مسائل را باز کنم چرا که بلاهای آسمانی و زمینی زیادی سر من آمد. شما به کارنامه من نگاه کنید تا ببینید که در سختترین دوران از نظر روحی و احساسی توانستم به خوبی کارم را انجام دهم. من در آن لیگ به ناحق در سه هفته اول محروم بودم و دلیلش را خودم هم نمیدانم. دروازهبان جایگزین من در سه هفته 8 گل خورد، بعد از آن محرومیتهای ناحقی برای من در نظر گرفتند و بعد از آن از نظر روحی و روانی به هم ریخته شدم و به همین دلیل تمرکز لازم را نداشتم که همین مسأله برای من نقطه ضعف بود چون آنها میدانستند که در زمین فوتبال نمیتوانند با من رقابت کنند و به همین دلیل تصمیم گرفتند خارج از فوتبال ذهن من را به هم بریزند. نمیخواهم کسی را مقصر جلوه بدهم اما ببینید که در دو هفته آخر لیگ باز هم من دروازهبان پرسپولیس نبودم و کسی دروازهبان پرسپولیس بود که در آن دو بازی ما گل خوردیم. دَم دستترین آدم بعد از دست رفتن قهرمانی از سوی همه افراد من بودم و من هم گِلهای از کسی ندارم. من با این مسأله کنار آمدم اما خیلیها میگفتند اگر سوشا مکانی دو گل کمتر میخورد پرسپولیس قهرمان میشد اما کسی نگفت که سوشا کسی بود که در خیلی از بازیها ناجی تیمش بود و کسی نگفت که سوشا مکانی همان کسی بود که همراه با پرسپولیس از انتهای جدول توانست به صدر جدول بیاید. کسی به این مسأله اشاره نکرد که در بازیهایی که من نبودم پرسپولیس گلهای زیادی خورد. محرومیتهای ناحقی برای من در نظر گرفتند و پرسپولیس بابت آن ضربه خورد اما خیلیها گفتند که سوشا مکانی به پرسپولیس ضربه زد و کسی این مسائل را در نظر نگرفت. دروازهبان دیگر پرسپولیس ازبکستانی بود و فارسی متوجه نمیشد، او درست است که دروازهبان تیم ملی ازبکستان بود اما شما بروید و کارنامه او را ببینید که چند گل در پرسپولیس خورد. او از پرسپولیس رفت و من ماندم که باید جواب هواداران پرسپولیس را میدادم، آنها در از دست رفتن قهرمانی من را مقصر میدانستند اما من گلهای ندارم، من همه چیز را به گردن میگیرم چون این مسئولیت را پذیرفته بودم. من در انتهای فصل شرمنده هواداران شدم چون به من اعتماد کرده بودند و آنها انتظار داشتند که پرسپولیس را قهرمان تحویل بدهیم اما 90 درصد اتفاقاتی که رخ داد غیرفوتبالی بود. من همیشه با آغوش باز پذیرای این انتقاد بودم که اگر پرسپولیس دو گل کمتر میخورد قهرمان میشد، کسی به این مسأله توجه نکرد که هیچ بازیکنی دوست ندارد با تیم بزرگ پرسپولیس قهرمان نشود. این را به هواداران پرسپولیس میگویم که مطمئن باشید که باعث از دست رفتن قهرمانی پرسپولیس در آن سال من نبودم اما برخیها پشت من پنهان شدند و بدانند که خیلی روز نزدیکی است آن روزی که همه خیانتهای آنها افشا شود تا همه از کارهایی که آنها انجام دادند مطلع شوند.
*این روزها بحث محرومیت بازیکنان و تصمیمات انضباطی در فوتبال ایران زیاد به گوش میرسد و تو یکی از بازیکنانی بودی که حتی بابت پوشیدن یک شلوار زرد هم محروم شدی. تو بیرون از ورزشگاه با یک هوادار در قطر درگیر شدی و بعد محرومت کردند اما در فوتبال ایران برخی بازیکنان با هواداران کتککاری میکردند و محروم نمیشدند. خودت این مسائل را چطور تفسیر میکنی و فکر میکنی چرا اینقدر در چشم بودی؟
من راضی به این نیستم که بازیکنی بخواهد محروم شود و فرق نمیکند که کجا بازی میکند چرا که اصلاً دوست ندارم هیچ بازیکنی دچار محرومیت شود چون خودم طعم تلخ محرومیت را چشیدهام. من مخالف محرومیتهای بیجا و مسخره جایی هستم که خیلی سلیقهای با همه چیز برخورد میکنند. آنها در خانه خود مینشستند و هر کاری میخواستند انجام میدادند و با آینده فوتبالی بازیکنان بازی میکردند و انگار نه انگار که آینده یک جوان به تصمیمات آنها بستگی دارد، آنها با آینده جوانانی بازی میکنند که نانآور چند خانواده هستند، آنها در یک اتاق در بسته با یک دید محدود و تصمیمات سلیقهای کارها را انجام میدهند و کسی هم جلودار تصمیم آنها نیست. داستان پوشیدن شلوار زرد و یا هر اتفاقی که برای من رخ داد یک بهانه بود چرا که آنها میخواستند سوشا مکانی را از پرسپولیس دور کنند. میدانید چرا؟ چون من مورد اعتماد کادر فنی پرسپولیس بودم و از نظر اخلاقی و فنی مورد پسند برانکو قرار داشتم. من مورد احترام کل کادر فنی پرسپولیس بودم و فقط میخواستند با بد جلوه دادن من باعث شوند تا از پرسپولیس دور شوم، آنها میخواستند از من یک هیولا بسازند که همه بگویند که سوشا چقدر پسر بدی است وگرنه پوشیدن شلوار زرد یک بهانه بود. خندهدار و مسخره است که کسی به خاطر پوشیدن شلوار زرد یا چند عکس محروم شود. در نهایت این محرومیتها ضربهای بود که به پیکره پرسپولیس وارد شد اما کسی این را در نظر نگرفت و همه پشت این قایم شدند که حتماً سوشا مکانی کاری کرده است و به همین خاطر محروم شده. آنها خودشان را پشت این مسائل پنهان کرده بودند. من را یک سیبل بزرگ قرار دادند و خودشان پشت آن قایم شدند تا مردم به من حمله کنند. مسئول روابط عمومی باشگاه پرسپولیس مصاحبه خندهداری در سایت این باشگاه انجام داد.
*منظورت کدام مصاحبه است؟
یک روز بعد از پایان لیگ پندار خمارلو که مسئول روابط عمومی باشگاه بود علیه من مصاحبهای در سایت باشگاه منتشر کرد و این در حالی است که شاید کل سابقه ورزشی او خریدن یک پاککن در استادیوم بوده است! او به نحوی در پرسپولیس خودش را جا کرد و بعد با علیرضا بیرانوند که تازه به پرسپولیس آمده بود مصاحبهای انجام داد. در اولین سؤال از او میپرسد که تو آمدی به جایی که پرسپولیس بزرگترین ضربه را از آنجا خورده بود و او میخواست به بیرانوند این مسائل را تلقین کند. شرایط به گونهای بود که حتی روابط عمومی باشگاه پرسپولیس هم من را مقابل هواداران قرار میداد و آنها میخواستند با این کار ضعفهای مدیریتی خودشان را بپوشانند. ببینید آنها چه کار کردند که من را پیش مربیان بد نشان دادند. ببینید آنها من را چطور پیش مربیانم خراب کردند که ایگور پانادیچ مربی دروازهبانان پرسپولیس همه عکسها و فیلمهای من را که در صفحه اینستاگرام خودش گذاشته بود حذف کرد. آقایان جنایتهایی در حق من کردند که قابل گفتن نیست. کسانی که از وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و داخل باشگاه با من دشمنی کردند، کسانی که بلاهایی سر آینده من آوردند تا به قول خودشان فوتبال من را خراب کنند اما نمیدانستند که سوشا مکانی از آن دسته آدمهایی است که اگر به زمین بخورد هوا میرود. من این مسأله را به عینه در زندگی خودم دیدم و بعد به نروژ آمدم تا از صفر کارم را آغاز کنم و حالا خدا را شکر به جایی رسیدم که همه حرف از این میزنند که من دروازهبان برتر لیگ نروژ هستم و از نظر فنی و اخلاقی در وضعیت خوبی به سر میبرم. خیلی از دروازهبانان آرزوی این را دارند تا در جایگاه من باشند، من گلهای از کسی ندارم اما همه این اتفاقاتی که برای من به عمد رقم زدند را باید جواب دهند و خدا انتقام من را میگیرد اما الان نمیخواهم مثال بزنم چون کار درستی نیست. کسانی بودند که در هر هفته از برنامه تلویزیونیشان من را میکوبیدند. هیچگاه کسی را نفرین نمیکنم اما کسانی که با آینده من بازی کردند خدا با آینده و جوانیشان بازی کرد و الان نیایند حرف از خدا بزنند چرا که کسی که حقالناس را رعایت نمیکند و حق کسی را میخورند حرفشان را گوش نمیدهند و آنها نمیتوانند به این قدرتهای زودگذر تکیه کنند. خدا اینقدر کریم و بزرگ است که همه این چیزها را میبیند. اگر کل دنیا بخواهد یک نفر را زمین بزنند تا خدا نخواهد هیچ اتفاقی نمیافتد.
*فکر میکنی اگر ایرانی نبودی با شرایطی که داشتی چه سرنوشتی انتظارت را میکشید؟
بزرگترین حسرت زندگی من این است که همیشه لایق خیلی مسائل بودم اما به آن نرسیدم. من به همه چیزهایی که از نظر فنی میخواستم رسیم، دوست داشتم از نظر فنی به سطحی برسم که حرفی از گفتن داشته باشم و حتی این تواناییهایم را در یک لیگ اروپایی هم نشان دادم. خوشبختانه به معیارهای بینالمللی نزدیک شدم و حتی بهتر هم شدم اما بزرگترین حسرت من در بازیهای ملی بود. این حسرت همیشه با من است و آن را پنهان نمیکنم چرا که یکی از حسرتهای مهم من این است که از دوره آقای علی دایی در تیم ملی تا افشین قطبی و کیروش میتوانستم بیشتر در تیم ملی باشم اما اینطور نشد. از نظر دعوت به تیم ملی کمبود ندارم اما لیاقت داشتم که برای تیم ملی کشورم بازی کنم. من برای تیم ملی کشورم کم بازی کردم اما هر وقت که به زمین رفتم با همه وجود بازی کردم. میتوانستم خیلی بیشتر از اینها برای تیم ملی بازی کنم اما این اتفاق رخ نداد.
*فکر میکنی چرا در بازیهای ملی کمی به میدان رفتی؟
چه بگویم؟! اتفاقاتی که در زندگی من رخ داد هیچکدام ورزشی نبود اتفاقاتی که برای من رقم زدند غیرورزشی بود و این مسائل من را از تیم ملی دور کرد. برخیها اجازه ندادند به لیاقتی که داشتم برسم تا به تیم ملی کشورم کمک کنم. اعتمادی که به بیرانوند و حقیقی شد میتوانستند به من هم داشته باشند تا از این اعتماد استفاده کنم. میتوانستم تواناییهایم را به مردم نشان دهم اما باز هم گله دارم به هر حال در فوتبال هزار جور اتفاق رخ میدهد. آرزو نمیکردم پاسپورت نروژی داشته باشم اما مسئولان و همتیمیهایم در میوندالن میگفتند که اگر در نروژ به دنیا میآمدی حداقل 100 بازی ملی داشتی چون من این شایستگی را داشتم که برای من رخ بدهد تا بتوانم برای تیم ملی کشورم بازیهای زیادی انجام دهم اما برخیها با استفاده از رابطه فامیلی و یا نسبت خانوادگی با مسئولان باشگاه کاری میکردند تا نقطهنظرات خوب برایشان داشته باشند. من در بازیهای زیادی باعث برتری تیمام شدم. عملکرد فنی یک دروازهبان گویای همه چیز است و نیاز نیست که من از خودم تعریف کنم. امیدوارم که بازیهایی که در انتظار من است به خوبی انجام شود چرا که برای بازی کردن دوباره لحظهشماری میکنم. امیدوارم با بازگشت دوباره استارت موفقیتهای من هم زده شود. خیلی سخت است که به عنوان یک دروازهبان آسیایی به فوتبال اروپا بیایید. خیلی سخت است که یک دروازهبان آسیایی در اروپا برای خودش یک اسمی پیدا کند و امیدوارم که این مسأله ادامهدار باشد. من راه پرفراز و نشیبی داشتم اما این قول را میدهم که نماینده شایستهای برای فوتبال ایران در نروژ باشم. شاید خیلی از دروازهبانان آرزو داشته باشند که در سطح اول اروپا بازی کنند. کسانی که در لیگهای اروپایی حضور داشتند میتوانند شهادت بدهند که حضور یک دروازهبان آسیایی در اروپا کار سختی است و امیدوارم که در پایان فصل شرایطی رقم بخورد که کسی انتظارش را نداشته باشد.
*به عنوان سؤال پایانی نظرت در مورد مارک ویلموتس سرمربی بلژیکی تیم فوتبال کشورمان، چیست و فکر میکنی دوباره این شانس را داشته باشی که به تیم ملی ایران برگردی؟
آقای ویلموتس سرمربی شناخته شدهای است اما من هیچ انتظاری ندارم که او من را الان به تیم ملی دعوت کند چرا که حدود 6، 7 ماه بازی نکردم چون مصدوم بودم. من مطمئن هستم که شایستهترینها به تیم ملی دعوت میشوند به خصوص اینکه سرمربی تیم ملی نام بزرگی باشد و تحت تأثیر کسی قرار نگیرد. این مسأله انگیزه من را چند برابر میکند و امیدوارم از این هفته بتوانم خودم را نشان دهم چرا که مطمئناً سرمربی تیم ملی کسانی را میبیند که در بهترین شرایط به تیم ملی کمک میکند، هیچ مربی عاشق چشم و ابروی بازیکنی نیست. امیدوارم مورد ارزیابی قرار بگیرم و سطح فنی من به گونهای بود که به تیم ملی کشورم کمک کنم مطمئناً به تیم ملی دعوت میشوم. فکر میکنم راه زیادی برای رسیدن به تیم ملی ندارم، خیلی از تیم ملی دور نخواهم بود و آرزو میکنم که هیچ بازیکن شایستهای از لیست تیم ملی و از نگاه سرمربی تیم ملی دور نباشد. مطمئناً تیم ملی هر کشوری میتواند یک سکوی پرتاب خوب برای بازیکنان باشد. امیدوارم این شرایط فراهم شود تا با جایگاهی که در تیم ملی کشورم پیدا میکنم یک سکوی پرتاب خوبی برای من باشد تا بتوانم به تیمهای خیلی خوب در اروپا منتقل شوم.