جلسات دادگاه عباس ایروانی مدیرعامل گروه عظام خودرو درحال برگزاری است. او خود را فردی خداپرست و خدمتگزار خلق معرفی میکند که بارها برای کشورش سینه سپر کرده تا مشکلات را حل کند. گویا این تصور برای او کافی بوده تا خود را محق بداند در هر حوزهای ورود کند و فسادی سازمان یافته از خود به جای بگذارد.
اقتصاد24- «من عباس ایروانی هستم دیپلمه مسئول گروه هلدینگ عظام و سابقه کیفری ندارم.» دفاعیات مردی که این روزها به او پدرخوانده مافیای واردات قطعات خودرو میگویند، با این جملات شروع شد.
عباس ایروانی چهره گمنامی برای اهالی سیاست نیست. در مناسبتهای مختلف وی را «عباس ایروانی»، «حاج عباس ایروانی» و «مهندس عباس ایروانی» مینامند. این بی دلیل نیست، او از جمع آوری نسخ خطی و فعالیتهایی در زمینه گردشگری، تا فعالیتهای خیریه و نهایتا قطعه سازی دست دارد.
ایروانی در بیوگرافی کوتاهی در سایت خود نوشته در خانوادهای متدین در سال ۱۳۳۵ متولد شده و به دلیل اشرافش بر امر صادرات و واردات و تولید بعد از جنگ، هلدینگ عظام را راه اندازی کرده است. مردی که در کنار اغلب سیاستمداران ایرانی چه اصلاح طلب و چه اصولگرا و چه مستقل دیده میشد.
یکی از ویژگیهای پدرخواندهها، حضور در خیریههاست؛ ایروانی نیز همچون اسلاف خود ید طولایی در تاسیس خیریه دارد. البته مانند تمام همکیشان خود، هزینهکرد خیریهاش هیچگاه مشخص نبود و کسی نمیدانست پولهایی که به موسسه او میرسد، چقدر است و کجا هزینه میشود. او در دادگاه، کاغذی از دعای فاطر در دست گرفته بود و میخواند و امیدوار بود بختش باز شود و مشکلاتش حل شود. اما همانقدر که این دعا به مدد پرویز کاظمی آمد، به کمک او هم خواهد آمد. بعید است کسی ۱۱۸ میلیون دلار قاچاق سازمان یافته خودرو را با دعای حاج عباس فراموش کند!
دعا خواندن پرویز کاظمی در دادگاه بانک سرمایه
نقش خیریههای عباس ایروانی در اقتصاد ایران بسیار زیاد است؛ یکی از سرمایه گذاران مهم شرکت عظام که حالا مدیران آن مرتب به دادگاه رفت و آمد دارند، خیریه عصر نور یکی از شرکای شرکت عظام است. با جستجو در سوابق این خیریه، به یکی از نمایندگان مجلس نیز میرسیم.
سه نفر از اعضای هیات مدیره خیریه عصر نور، علی، احسان و نوید کریمی قدوسی هستند. گرچه شخص نماینده مشهد خود در میان مدیران این خیریه قرار نگرفته است. اما نزدیکان او کاملا با ایروانی مشارکت داشتهاند.
زمانی که از کریمی قدوسی در چالش «فرزندانت کجا هستند» شرکت کرد، پاسخ داد که «هفت فرزند دارد، دو پسرش طلبه است و دیگری در قم ساکن است.» کریمی قدوسی درباره دیگر فرزندانش سکوت کرد. البته زمانی به خاطر مسائل مالی، نام حسن کریمی قدوسی پر حاشیه شد که بعدها مشخص شد برادرزاده جواد کریمی قدوسی است.
حاج عباس ایروانی به جز خیریه عصر نور، یکی از اعضای خیریه متوسلین به امام رضا هم هست. پیش از این رویداد۲۴ گزارش مفصلی از خیریه متوسلین امام رضا و شائبههای مالی آن نوشته بود. در این خیریه افرادی مثل همسر قالیباف، (زهرا مشیر استخاره) معصومه آباد و تشکری هاشمی حضور داشتند. صادق خرازی هم البته در این خیریه حضور موثری داشت. از دیگر مسائلی که این سرمایه گذار بزرگ را به شهردار سابق تهران و صادق خرازی متصل میکند، سرمایه گذاری گروه عظام در پروژه هزار و یک شهر تهران است که قرار است در کنار ایران مال افتتاح شود. صادق خرازی در این سالها بارها و بارها از علاقه خود به شخصیت عباس ایروانی گفته بود و در رونمایی آثار خطی و هنری، همیشه همراه او بوده است. ارتباط با صادق خرازی اتفاقا پازل حاج عباس را تکمیل میکرد تا به این ترتیب هم با سیاستمداران اصلاح طلب و هم با سیاستمداران اصولگرا رابطه نزدیک خود را حفظ کند. تکرار این موضوع خالی از لطف نیست که صادق خرازی از انگشتشمار سیاستمدارانی بود که از سرمایه گذاران ایران مال حمایت کرده بود.
سیستم پدرخوانده چگونه کار میکرد؟
مثل خانواده پدرخوانده دون کورلئونه، اداره سیستم بزرگ عظام به صورت فردی ممکن نیست و هر شریک بخشی از کار را پیش میبرد؛ یکی امور خیریه را پیش میبرد، دیگری در نفت وارد میشود و یکی هم در کار صنعت خودروسازی کشور است.
نماینده دادستان درباره ایروانی به اسناد عجیبی برخورده است. او میگوید ایروانی به نام گازسوز اظهار کردن قطعات بنزینسوز، بهجای ۲۵ درصد تعرفه گمرکی، حداقل تعرفه یعنی ۵ درصد را پرداخت کرده و علاوه بر این سود هنگفت، سالانه ۴۰۰ میلیارد تومان سود از شرکتهای خودروسازی میگرفته است.
سایت نفت ما درباره فعالیتهای عباس ایروانی مینویسد: «محمد ایروانی برادر کوچکتر عباس ایروانی، با راه اندازی شرکت دانا انرژی وارد صنعت نفت شد و در سال ۸۶ بی سر و صدا یکصد درصد سهام شرکت پترو ایران را خرید، معاملهای که بلافاصله با تشکیک در شفافیت آن نقض شد و پترو ایران در بدنه وزرات نفت باقی ماند.»
نفت در گزارشی که آن را با عنوان «نفوذ جریان مشایی در نفت» نوشته، ادامه میدهد: «دانا انرژی یکی از شرکتهای تازه وارد به بازار بخش بالادستی نفت ایران است و در حد محدود در صنعت حفاری فعالیت دارد اما در حوزه اکتشاف فعالیتهای قابل توجهی انجام داده است، از زمان حضور مجدد آقای زنگنه در وزارت نفت این شرکت با اقبال بیشتری مواجه شده است. ایروانی هرچند مدیریت گروه انرژی دانا را بر عهده دارد، اما هرگز یک چهره نفتی شناخته نمیشود و در نهایت از او به عنوان یک پیمانکار تازه وارد در این صنعت، اما ارادتمند به وزیر محترم نفت یاد میشود؛ او عضو اصلی هیات مدیره کلوپ نفت و نیرو است.»
عباس ایروانی در یکی از جلسههای دادگاهش گفته «نیت اینجانب در انجام تمام این امور، رضایت خدا و خدمت به خلق، همراه با کسب روزی حلال بوده است.» خدمت به خلق تنها مختص حاج عباس ایروانی نیست. این جمله در این سالها بارها از زبان متهمانی که پایشان به دادگاه باز شده شنیده شده است.
لگد زدن حاج عباس در جلسه دادگاه، آخرین پرده از نمایش پدرخوانده است؛ پدرخواندهای که حالا در دادگاه باید قسمتی از کوه یخ خود را به نمایش بگذارد. اما چه بسا اتفاقات بزرگتری در راه باشد. چنانچه حاج عباس بارها و بارها نام یک نهاد امنیتی را به عنوان شاکی و رقیب اقتصادی خود معرفی میکرد.