البته سهمی هم که به عنوان ارث به من و خانمم میرسید را هم ما بنام نوهمان پارمیس کردیم. در حالی که این منزل درسازمان ثبت اسناد کشور ثبت شده و سند تک برگ بنام نوهام پارمیس دارد. اگر این خانه مالک دیگری همچون اسدزاده داشت که ثبت اسناد برای آن سند تک برگ صادر نمیکرد.
بعد از فوت دخترم این منزل خالی بود تا اینکه من به توصیه رفقا و ارادتی که به اسد داشتم به او پیشنهاد کردم در این خانه ساکن شود. با شناختی هم که از او داشتم مطمئن بودم هر زمان که بخواهم منزل را تخلیه میکند ولی الان با وجود ادعاهای همسرشان میبینم دردسر بیشتری داشته است
در همین سال اخر هم از اسدزاده خواستم که ملک را تخلیه کند و گفتم پارمیس بزرگ شده و با براش کارهایی بکنیم اما اسد در جوابم گفت:هوشنگ جان این اخر عمری منو بیخونهمون نکن!
این منزل تا پایان آذرماه در اجاره آقای اسدزاده بود و اول دیماه میبایست خانه تخلیه میشد ولی از شهریورماه تا به امروز همسر آقای اسدزاده بدون اینکه دیناری بپردازد در این منزل به سر میبردند؛حتی در همان دوران بیماری اسدزاده که تماس میگرفتم خیلی هم این خانم ابراز ارادت میکرد که بهشان لطف کردهام ولی به محض فوت اسد ادعا کرد که سه دنگ منزل را اسد برای من ارث گذاشته است. که ازایشان پرسیدم چرا قبل از فوت اسدزاده چنین ادعایی را مطرح نکردی. این خانم هم با خنده در جواب گفت: یادم رفت!
این خانم از محل بازنشستگی اسدزاده و حقوق بازنشستی خودش جمعا حدود هفت میلیون تومان در ماه درآمد دارد. علاوه بر آن در قم منزلی دارد که خانواده اش در آن ساکن هستند لذا توانایی اداره زندگی یکنفره خودش را دارد.
روحش شاد یادش گرامی
به ماچه معلوم نیست که حق باکیه؟
بارها گفتند و گفتیم قضاوت نکنیم تا قضاوت نشیم
ک از کیسه ی خلیفه بخشیدن به خانمشون.
وخانم شونم چقد دندان گرد تشریف دارن بازیگر به ایشون میگن واقعا ک