اقتصاد۲۴- همزمان با پیگیری کند و با واسطه مذاکرات برجامی، ایران در حل و فصل اختلافات با آژانس ناکام مانده و فشار ایالات متحده و متحدانش برای صدور قطعنامه شورای حکام علیه تهران در کنار بازی تخریبگرانه اسراییل باعث شده است شرایط از همیشه پیچیدهتر باشد. «اعتماد» در گفتگو با سینا عضدی، پژوهشگر سیاست خارجی در شورای آتلانتیک به بررسی اختلافات تهران و آژانس، سناریوهای احتمالی در شورای حکام و موضوع مذاکرات هستهای پرداخته است. عضدی باور دارد که هر چه بیشتر وقت برای احیای برجام تلف شد، لابیهای خارجی و داخلی فرصت یافتند فشارها علیه دولت بایدن را افزایش دهند. این گفتگو را در ادامه میخوانید.
ارزیابی شما از گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران چیست و بار معنایی آن برای جمهوری اسلامی ایران را چگونه میبینید؟
برداشت من این است که این گزارش به هیچوجه به نفع ایران نیست. اینکه یک نهاد ناظر بینالمللی اعلام کند که ایران همکاری لازم را به عمل نمیآورد و پاسخ پرسشهای فنی آژانس را نمیدهد، تصویر خوبی از ایران ایجاد نمیکند. بهخصوص در زمانی که نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به زودی برگزار خواهد شد و به احتمال زیاد یکی از اصلیترین موضوعات مورد بحث در نشست این شورا، مساله ایران خواهد بود. احتمال صدور بیانیه علیه ایران با توجه به گزارش دبیرکل بسیار زیاد است. باید توجه کنیم که موضوع سوالات آژانس فعالیتهای گذشته ایران است و عدم ارایه پاسخ دقیق و فنی به این سوالات نه تنها روی وجهه ایران تاثیر منفی میگذارد، بلکه آینده توافق هستهای را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.
این نگرانی وجود دارد که اقدامات و گزارشهای اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی منشا سیاسی داشته باشد و دبیرکل تحت تاثیر فشارهای برخی بازیگران دیگر چنین گزارشی را آماده کرده باشد. نظر شما درباره سیاسی بودن یا نبودن گزارشها و فعالیتهای آژانس چیست؟
حقیقتا فکر نمیکنم که گزارشهای آژانس سیاسی باشند. کار آژانس بینالمللی انرژی اتمی یک کار فنی است. با اینکه گزارشهای این نهاد روی مذاکرات احیای برجام و آینده توافق هستهای تاثیرگذار است، اما معتقد نیستم که این اثرگذاری دو طرفه باشد و آژانس به خاطر مذاکرات از کارهای فنی خود چشمپوشی کند. ما میتوانیم بگوییم در زمانهایی که تحریمها بیشتر شده، یک تروری صورت گرفته یا یک خرابکاری در ایران انجام شده، تهران دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را محدودتر کرده و روابط ایران و آژانس هم تحت تاثیر قرار گرفته است. شخصا، اما تصور من این نیست که رابطه ایران با آژانس سیاسی است و هنوز به باور من مسائل فنی اصلیترین موضوعاتی هستند که کیفیت این رابطه را تعیین میکند.
بیشتر بخوانید: فلاحت پیشه: تیم مذاکره کننده ایران از روس ها بازی خورد
به هر حال فشارهای خارجی و به خصوص نقش اسراییل را در وضعیت فعلی روابط ایران و آژانس نمیتوان نادیده گرفت. در نشست پیش روی شورای حکام هم که به آن اشاره کردید، با توجه به اخبار تهیه پیشنویس از سوی ایالات متحده و کشورهای اروپایی، احتمال صدور قطعنامه علیه ایران وجود دارد. با این توصیف واکنش تهران باید چه باشد؟
اینکه اسراییل اسناد محرمانه ایران را منتشر میکند به دلیل این است که روی افکار عمومی و جلسه شورای حکام تاثیر بگذارد و احتمال تصویب یک قطعنامه علیه ایران را بیشتر کند. در چنین شرایطی اگر ایران برای مقابله به مثل بخواهد در مسیری گام بردارد که روابط خود با آژانس را تیرهوتار کند، عملا در زمین اسراییل بازی کرده است و کمک کرده اسراییل به هدف نهایی خود یعنی عدم احیای برجام برسد. فایده عدم احیای برجام برای اسراییل این است که اگر بدون وجود توافق هستهای صنعت هستهای ایران به رشد و پیشرفت ادامه دهد، احتمال اینکه ایالات متحده بخواهد دست به اقدام نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران بزند یا اسراییل فرصتی پیدا کند که خود این کار را انجام دهد، بیشتر خواهد شد. به همین دلیل این جلسه پیش روی شورای حکام برای ایران بسیار اهمیت دارد. بررسی دقیق شرایط و انتخاب واکنش مناسب موضوعی بسیار حایز اهمیت است. سیاستمداران ایرانی باید این مساله را در نظر داشته باشند که چه با صدور قطعنامه یا چه بدون آن، باید از ورود به چرخه تشدید تنشها با آژانس و شورای حکام خودداری کرد، چرا که در نهایت، هر دو طرف بازنده خواهند بود.
مساله، تاثیرپذیری نهادهای بینالمللی از طرفهای خارجی است. تمام اختلافات اخیر ایران و آژانس بر مبنای اطلاعات دزدیده شده از سوی اسراییل است.
شما به فرآیند رفتاری اسراییل باید دقت کنید. اسراییل در همین مساله افشای اطلاعاتی اخیر، ابتدا اسناد را به رسانهها داد و بعد از اینکه رسانهها یک فضاسازی گسترده علیه ایران ایجاد کردند، در شبکههای اجتماعی نیز اقدام به پخش برخی اسناد کردند تا با همرسانیها افکار عمومی در غرب نیز فشارها علیه دولت ایالات متحده و نهادهای بینالمللی افزایش یابد. وقتی رسانههایی مثل والاستریت ژورنال، واشنگتن پست و نیویورک تایمز چنین چیزهایی را منتشر میکنند، خب مسلما نهادهای بینالمللی احساس فشار میکنند و کارهای فنی آنها تحت تاثیر قرار میگیرد. این به معنای این نیست که آنها کار فنی نمیکنند، بلکه به این معناست که فشار سیاسی روی آنها راههای انعطاف و مانور را میبندد و مانع شکلگیری چیزی مانند برجام میشود.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درست در آستانه نشست شورای حکام و همزمان با انتشار اسناد هستهای ایران به اسراییل سفر میکند که سلاح هستهای دارد و عضو NPT هم نیست. این ظن سیاسی بودن اقدامات آژانس را تقویت نمیکند؟
من اطلاع ندارم که ماموریت آقای رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی چیست، اما همچنان معتقدم کار آژانس کار فنی است. سیاسیکاری ضربه جبرانناپذیری به این نهاد بینالمللی خواهد زد. شاید بگوییم آقای گروسی از آقای آمانو تندتر است و رفتارهای متفاوتی دارد، اما معتقد نیستم که کار سیاسی میکند.
با توجه به اینکه در شورای حکام حق وتو مطرح نیست و اکثریت تصمیمگیرندهاند به نظر شما واکنش احتمالی چین و روسیه به تهیه قطعنامه علیه ایران چه خواهد بود؟
نمیتوان با قطعیت از واکنش چین و روسیه به قطعنامه احتمالی شورای حکام علیه ایران سخن گفت. در مورد روسیه و با توجه به شواهد و شرایط خاص این کشور، به نظر میرسد مسکو تلاش کند موضعی متفاوت از ایالات متحده و کشورهای غربی بگیرد. واقعیت این است که روسیه هم در مذاکرات برجام و هم در صورت توافق در اجرای برجام نقش بسیار مهمی دارد، اما در وضعیت فعلی و با توجه به آنچه به دلیل حمله نظامی روسیه به اوکراین میان مسکو و غربیها میگذرد، نمیتوان منتظر بود که روسها نقش سازندهای در مسیر احیای برجام ایفا کنند، اما میتوان انتظار داشت آنها موضعی در مخالفت با تلاش غربیها بگیرند. در خصوص چین نیز به رغم اینکه این کشور در مجامع بینالمللی میکوشد ادبیاتی متفاوت از کشورهای غربی اتخاذ کند، اما آنها نشان دادهاند که گاهی در عمل میتوانند کنار غربیها بایستند.
بیشتر بخوانید: برگزاری نشست شورای حکام درباره ایران
سیاست دولت سیزدهم را در زمینه تعامل با آژانس و همچنین مذاکرات احیای برجام چگونه ارزیابی میکنید؟
اشتباه دولت سیزدهم به تاخیر انداختن احیای برجام بود. هر روزی که بگذرد و توافق هستهای وجود نداشته باشد، ایران زیر سایه تحریمها متحمل ضررهای زیادی میشود. این ضررها هم اقتصادی و هم سیاسی خواهند بود. این بنبست کنونی در مذاکرات که به دلیل عدم پذیرش خارج کردن سپاه از لیست گروههای تروریستی وزارت امور خارجه امریکا ایجاد شده برای هیچ کدام از طرفها وضعیت خوبی نیست. از نگاه منافع ایران اگر بخواهیم به موضوع نگاه کنیم، شاید وضعیت موجود برای تهران وضعیت قابل قبولی نباشد و توافق بدون خارج شدن نام سپاه پاسداران از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه ایالات متحده بهترین شرایط را برای ایران فراهم نکند، اما به عقیده من توافق با همین وضعیت از توافق نکردن بهتر است. ایران با توافق منافعی را کسب میکند و بدون توافق نه تنها منافعی ندارد که شرایط برایش از نظر اقتصادی و سیاسی روز به روز سختتر میشود. شما تصور کنید مذاکرات به بنبست بخورد، برجام به نتیجه نرسد و سطح تنشها دوباره تا مرحلهای بالا رود که امکان تقابل نظامی هرچند محدود میان طرفین به وجود آید. ضرر این موضوع برای منطقه بسیار بسیار زیاد است. طولانی کردن مذاکرات و اصرار سیاسی برای خارج کردن سپاه از لیست تروریستی به منافع خود ایران آسیب میرساند.
اما ایران عنوان میکند که مساله فقط خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه امریکا نیست. آیا ایالات متحده هم نباید انعطافپذیری بیشتری داشته باشد و به بهانه اختلافات سیاسی در داخل، بر مواضع خود اصرار نکند؟
واقعیت این است که هر چه بیشتر وقت برای احیای برجام تلف شد، لابیهای خارجی و داخلی فرصت یافتند فشارها علیه دولت بایدن را افزایش دهند. پنجره باز احیای برجام تحت این فشارها عملا تا مرز بسته شدن رفته است. به خاطر دارید درست وقتی این موضوع رسانهای شد که دولت ایالات متحده ممکن است خارج کردن نام سپاه پاسداران از لیست گروههای تروریستی را بپذیرد، سناتورهای جمهوریخواه و دموکرات فشارها روی دولت را افزایش دادند و این شرایط فرصت مانور را از کاخ سفید گرفت. به ویژه زمانی که آقای بنت، نخستوزیر اسراییل توییت کرد و از وعده آقای بایدن در خصوص خارج نکردن سپاه از لیست گروههای تروریستی نوشت، مشخص بود که این اقدام صورت میگیرد تا دولت بایدن فضایی برای انعطاف نداشته باشد.
یعنی همه این فشارها واقعی است؟
آقای امیر عبداللهیان در گفتوگویی که اخیرا با آقای فرید ذکریا داشتند به درستی اشاره کردند که ایشان هم هر توافقی را بپذیرند باید در خصوص آن به پارلمان ایران پاسخگو باشند. خب در مورد آقای بایدن هم همین موضوع صادق است. کنگره از بایدن جواب میخواهد و سناتورهایی مطرح از هر دو حزب مخالف برجام و خارج شدن نام سپاه از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه هستند. باید در نظر گرفت که امسال انتخابات میاندورهای کنگره هم وجود دارد و طبیعی است که هیچ کدام از این سناتورها مایل نباشند شانس انتخاب مجدد خودشان را به خاطر حمایت از سیاست دولت بایدن در قبال ایران به خطر بیندازند. یعنی عملا سیاست امریکا در قبال ایران در گروی رقابتهای داخلی در ایالات متحده قرار گرفته که خود محصول لابیهاست. برای مثال بنیاد دفاع از دموکراسیها بهشدت علیه برجام لابی میکند و اعضای این بنیاد در کنگره علیه برجام شهادت میدهند. من فکر نمیکنم تمام این اتفاقاتی که میافتد «بهانه» دولت بایدن باشد. این اتفاقات محصول بازیهای سیاسی در داخل امریکاست. اگر دولت امریکا نخواهد به شرایط سیاسی داخلی توجه کند، طبعا در انتخابات دست پایینتر را خواهد داشت. سناتورهای امریکایی وقتی میخواهند درباره یک موضوع تصمیمگیری کنند به عواقب داخلی آن و تاثیر آن روی انتخابات نیز فکر میکنند، آنها حاضر نمیشوند با لابی مطرحی مثل ایپک روی موضوعی مثل ایران که در واشنگتن بسیار حساسیتزاست درگیر شوند.
در این شرایط ایران چه میتواند بکند که نه منافع خود را از دست دهد و نه به امضای توافق بد مجبور شود؟
کاچی به از هیچی. الان در شرایط فعلی ممکن است که توافق خوب و عالی قابل دستیابی نباشد و تمام منافع مدنظر ایران با امضای توافق تامین نشود، اما منافع اقتصادی و سیاسی زیادی در احیای برجام وجود دارد. از نظر اقتصادی خب صحبتهای زیادی درباره کاهش فروش نفت ایران پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین وجود دارد، با این شرایط هرروزی که تحریم ادامه پیدا کند و ایران از فروش قانونی و رسمی نفت خود منع شود ضررهای بسیاری به کشور تحمیل میشود. اینکه منافع اقتصادی ایران در گروی یک مساله سیاسی باقی بماند، آن هم در شرایطی که وضعیت اقتصادی خوب نیست و پنجره فرصتها هم در حال بسته شدن است، قابل توجیه نیست.
با همه اینها، ایران با شرایطی روبهرو است که حتی اگر توافق بد را هم بپذیرد و برجام احیا شود، باید نگران باشد که نوامبر ۲۰۲۲ چه کسانی در کنگره روی کار میآیند یا در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ چه کسی برنده میشود و منافع خود را هربار در گروی نتایج انتخابات امریکا ببیند. این را هم میتوان نتیجه رقابت داخلی دانست؟
حتی اگر قرار باشد رییسجمهور بعدی امریکا بیاید و برجام را از بین ببرد یا به تعبیر آقای امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران یک گروه شورشی در کاخ سفید بر سر کار بیاید باز هم ایران فرصتی دو سال و نیمه پیش روی خود دارد تا از مزایای اقتصادی برجام استفاده کرده و اقتصاد خود را بار دیگر تقویت کند تا در آن صورت توان مقابله با فشارهای این دولت شورشی و مقاومت در برابر آن را داشته باشد. مسلما نگرانی موجهی است که اگر دولت بعدی امریکا بیاید و تعهدات واشنگتن را زیر پا بگذارد ما چه کنیم؟ اما حتی در صورت قطعی دانستن رخ دادن این سناریو نیز سود امضای توافق و احیای برجام برای ایران بیشتر از نابودی این توافق است. به عقیده من، اما مساله گارانتیها حل شده و همهچیز بستگی به بحث سپاه و FTO دارد.
یکی از سوالات خود را میخواهم به صورت دیگری تکرار کنم. به نظر شما اگر مذاکرات احیای برجام به نتیجه نرسد و اختلافات ایران و امریکا مانع از احیای توافق هستهای شود، امکان حل اختلافات میان ایران و آژانس که به گفته شما اختلافات فنی است، وجود دارد؟
احیای برجام مستقیما روابط ایران و آژانس را تحت تاثیر قرار نمیدهد. اما روابط ایران و آژانس تاثیر مستقیم روی احیای برجام و اجرای آن دارد. اگر ایران نتواند با آژانس توافق کند، آژانس ایران را محکوم کند و بعد از مدتی پرونده از شورای حکام به شورای امنیت منتقل شود ما وارد چرخه باطل تنش و تخاصم میشویم. تحریمها علیه ایران افزایش مییابد و ایران نیز مقابله به مثل خواهد کرد. این بازی برندهای نخواهد داشت.
بیشتر بخوانید: مذاکره غیر مستقیم با عربستان درباره گرد و غبار
این گزارش به هیچوجه به نفع ایران نیست. اینکه یک نهاد ناظر بینالمللی اعلام کند که ایران همکاری لازم را به عمل نمیآورد و پاسخ پرسشهای فنی آژانس را نمیدهد، تصویر خوبی از ایران ایجاد نمیکند.
اینکه اسراییل اسناد محرمانه ایران را منتشر میکند به دلیل این است که روی افکار عمومی و جلسه شورای حکام تاثیر بگذارد و احتمال تصویب یک قطعنامه علیه ایران را بیشتر کند.
نمیتوان با قطعیت از واکنش چین و روسیه به قطعنامه احتمالی شورای حکام علیه ایران سخن گفت. در مورد روسیه و با توجه به شواهد و شرایط خاص این کشور، به نظر میرسد مسکو تلاش کند موضعی متفاوت از ایالات متحده و کشورهای غربی بگیرد.
واقعیت این است که هر چه بیشتر وقت برای احیای برجام تلف شد، لابیهای خارجی و داخلی فرصت یافتند فشارها علیه دولت بایدن را افزایش دهند. پنجره باز احیای برجام تحت این فشارها عملا تا مرز بسته شدن رفته است.
حتی اگر قرار باشد رییسجمهور بعدی امریکا بیاید و برجام را از بین ببرد یا به تعبیر آقای امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران یک گروه شورشی در کاخ سفید بر سر کار بیاید باز هم ایران فرصتی دوسال و نیمه پیش روی خود دارد تا از مزایای اقتصادی برجام استفاده کرده و اقتصاد خود را بار دیگر تقویت کند تا در آن صورت توان مقابله با فشارهای این دولت شورشی و مقاومت در برابر آن را داشته باشد.