اقتصاد ۲۴-بررسی شاخصهایی که به قدرت خرید خانوارها ارتباط دارد، نشان میدهد که در طول سه دهه گذشته قدرت خرید مردم بشدت کاهش یافته است. تعریف ساده «قدرت خرید» این است که با یک واحد پول مشخص (دلار یا ریال) چه میزان کالا یا خدمت میتوان خریداری کرد.
مفهومی ساده که روی بسیاری از شاخصهای اقتصادی تأثیر میگذارد و درسوی دیگر از متغیرهای بسیاری مانند نرخ تورم، نرخ بهره، مالیات، تولید ناخالص داخلی و ... تأثیر میپذیرد. تولید و درآمد ملی نیز روی دیگری از این شاخص را به تصویر میکشد. درواقع وقتی که تولید و درآمدهای حاصل از آن به دلیل رشد نرخ تورم و فشارهای خارجی تحریم افت میکند، درمجموع درآمد ملی کاهش مییابد و روی درآمد ملی سرانه و سهم هر ایرانی ازاین درآمد اثرمی گذارد.
براساس گزارش بانک مرکزی، درآمد ملی ایران در سال ۱۳۹۸ (به قیمتهای ثابت سال ۱۳۹۰) به ۳۹۳.۹ هزار میلیارد تومان رسیده است. بدین ترتیب حداقل در یک دوره ۱۵ ساله، درآمد ملی ایرانیان هیچ تغییری نکرده است و نسبت به ابتدای دهه ۹۰، در حدود ۲۹ درصد افت کرده است. همچنین درسال ۱۳۹۸ درآمد سرانه هر ایرانی به قیمت ثابت سال ۹۰، به ۴.۷ میلیون تومان رسیده است که در۱۶ سال اخیر افت قابل توجهی را نشان میدهد.
براساس محاسبه گر تورم مرکز آمار ایران، ارزش هزار تومان درسال ۱۳۶۸ درسال ۱۳۹۹ به ۲ میلیون و ۶۵۴ هزار و ۶۸۲ تومان رسیده است و ارزش یک میلیون تومان درسال ۶۸ به ۲۶۵ میلیون و ۴۶۸ هزار و ۲۲۰ تومان افزایش یافته است. به عبارت دیگر میتوان گفت که قدرت خرید هزار تومان سال ۶۸ برابر ۲ میلیون و ۶۵۴ هزار و ۶۸۲ تومان در سال گذشته و قدرت خرید یک میلیون تومان سال ۶۸ معادل بیش از ۲۶۵ میلیون تومان سال ۱۳۹۹ است. این مقایسه بهخوبی نشان میدهد که رشد نرخ تورم چه تأثیری در قدرت خرید داشته است.
از سوی دیگر با توجه به اینکه عمده کالاهای قابل تجارت و غیرقابل تجارت از نرخ ارز تأثیر میپذیرد، مقایسه نرخ ارز درسال ۶۸ با امروز و میزان رشد آن، گویای بخش دیگری از افت قدرت خرید مردم است. درحالی که نرخ دلار امریکا در سال ۱۳۶۸ معادل هزار و ۲۰۷ ریال (۱۲۰ تومان) بوده این نرخ در روز گذشته به ۲۴۹ هزار و ۷۴۰ ریال (۲۴ هزار و ۹۷۴ تومان) رسیده است که نشان دهنده رشد بیش از ۲۰ هزار درصدی نرخ ارز است به عبارت دیگر در این دوره زمانی نرخ دلار بیش از ۲۰۶ برابرشده است. طبق گفتههای عبدالناصر همتی رئیس کل سابق بانک مرکزی، رابطه پول ملی با دلار ۰.۰۰۰۰۰۶ است که رابطه بسیار ضعیفی در دنیا محسوب میشود.
وحید محمودی اقتصاددان در اینباره: «در شرایطی قدرت خرید مردم در این دوره ثابت باقی میماند که در مقابل تورم ۵۰ درصدی و رشد قیمتها، درآمد خانوارها نیز به همین میزان رشد پیدا میکرد که اینگونه نبوده است. این در حالی است که به گفته «فریدمن» تورم حاصل خطای دولتهاست.
درطول ۳۲ سال اخیر دولتها توفیقی در افزایش کشش طرف عرضه برای جذب نقدینگی نداشتهاند که شاید بخش عمده آن به مسائل خارج از دولت ارتباط داشته باشد.
برای افزایش قدرت خرید باید درآمد خانوارها افزایش و نرخ تورم نیز کاهش یابد. این در صورتی است که گروه هدف اصلی برای افزایش قدرت خرید حقوقبگیران، کارگران یا بیکاران هستند، چرا که ثروتمندان و اقشار خاص به میزان زیادی از مزایا و درآمدهای افزایش نرخ تورم بهرهمند میشوند. به گفته وی، خانوارها برای حفظ قدرت خرید خود از طریق مشروع و نامشروع اقدام میکنند. مشروع همان زمان فروشی و فعالیت دوچندان است و نامشروع نیز به پدیده فساد و زیرمیزی منجر میشود که درطول سالیان گذشته رشد داشته است».
منبع : اسپوتنیک