تاریخ انتشار: ۱۲:۰۵ - ۰۱ آبان ۱۴۰۱

راز سکوت سه رئیس‌جمهوری سابق درباره اعتراضات

«سیدمحمد خاتمی»، «محمود احمدی‌نژاد» و «حسن روحانی» روسای جمهور ۲۴ سال اخیر کشور ما هستند که تا به امروز اگرچه در بازه زمانی انتخابات‌ها توانسته‌اند رای جمعیت قابل توجهی از مردم را به دست بیاورند و شاید محبوبیت‌شان تا پایان دوره حضورشان و حتی بعد از آن در میان مردم کم هم نبوده است

اقتصاد۲۴ - قبول داشته باشیم یا نداشته باشیم، با حرکت کف خیابان موافق باشیم یا نباشیم، اعتراضاتی که تقریبا یک ماه است در خیابان‌های ایران آغاز شده، حرکتی متفاوت با تجربه‌های گذشته ایران بوده و به قول جواد طباطبایی «سوژه جدید سیاست در ایران پدیدار شده است». جریانی که حداقل از انقلاب ۵۷ تا به امروز سابقه نداشته است. در اینجا بحث تفاوت در خاستگاه اعتراضات خیابانی نیست که پرداختن به این موضوع ماجرایی جداست؛ بلکه بحث بر سر آن دسته افرادی است که نه سلبریتی هنری و ورزشی و نه اندیشمند و عالم علم سیاست‌اند، اما پایگاه اجتماعی آن‌ها حداقل در برهه‌ای از زمان پس از پیروزی انقلاب، تعیین‌کننده مناسبات بوده است؛ افرادی که به‌زعم انتخابات میلیون‌ها رای طی این چهل سال داشته‌اند و حالا سوال این است که این روز‌ها کجای این اعتراضات هستند و چه کرده‌اند؟ افرادی که شاید اگر شرایط مهیا بود، می‌توانستند تاثیری ولو اندک در کاهش تنش‌ها و بهبود وضعیت به عنوان نخبه‌ای در چارچوب نظام داشته باشند.

روسای‌جمهور جداافتاده از سیاست

«سیدمحمد خاتمی»، «محمود احمدی‌نژاد» و «حسن روحانی» روسای جمهور ۲۴ سال اخیر کشور ما هستند که تا به امروز اگرچه در بازه زمانی انتخابات‌ها توانسته‌اند رای جمعیت قابل توجهی از مردم را به دست بیاورند و شاید محبوبیت‌شان تا پایان دوره حضورشان و حتی بعد از آن در میان مردم کم هم نبوده است، اما در این روز‌های پرحادثه شهریور و مهر ۱۴۰۱ دور از عرصه مدیریت اجرایی هستند.
افرادی که گرچه از مدیریت کلان دور شده‌اند؛ اما قابل کتمان نیست که به‌رغم تمام انتقاداتی که به آن‌ها به واسطه هشت سال مدیریت در کشور شده است، اما هنوز طرفدارانی در بخشی از جامعه دارند و نمی‌توان با قاطعیت از عدم تمایل بخشی از جامعه و محبوبیت آن‌ها در این میان سخن گفت. به‌هرحال طی این روز‌ها در کنار سکوت بخش قابل توجهی از سیاستمداران (به‌ویژه در میان اصولگرایان) این سئوال باقی می‌ماند که علت سکوت این ۳ نفر چیست؟

سیدمحمد خاتمی؛ از طوفان تا آرامش

اندیشه و عملکرد سیدمحمد خاتمی درباره موضوع حجاب و گشت ارشاد مشخص است. آزادی‌های مدنی‌ای که در سال‌های حضور او در مسند ریاست‌جمهوری ایجاد شد؛ اگرچه با نقد‌های بسیار روبه‌رو بود، اما به برخورد‌های سلبی گسترده منجر نشد. در زمان ریاست‌جمهوری‌اش تلاش برای شکل‌گیری گشت ارشاد با پیگیری غیرهمسویان جریان او در دستور کار نیرو‌های نظامی قرار گرفت. نگاه او به این مسائل از سخنرانی او در اولین سالگرد دوم خرداد قابل استنتاج است. او در این سخنرانی تصریح می‌کند: «اگر دین در برابر آزادی قرار بگیرد، دین لطمه خورده است.» یا در بخش دیگر این سخنرانی گفته است: «به صراحت اعتقاد خودم را بگویم. سرنوشت وجهه اجتماعی دین در امروز و فردا در گرو این است که ما جوری دین را ببینیم که با آزادی سازگار باشد.»

در ماجرای اخیر کشور که به‌دنبال درگذشت مهسا امینی آغاز شد، بین سه رئیس‌جمهور پیشین ایران، سیدمحمد خاتمی تنها فردی بود که به صورت رسمی و علنی به ماجرای تلخ درگذشت مهسا امینی واکنش نشان داد و ۲۵ شهریور پس از اعلام رسمی خبر درگذشت، با ارسال پیامی در توئیتر این خبر را «فاجعه‌ای ناگوار که درد آن تا مغز استخوان را می‌سوزاند» دانست. او در پیام خود یکبار دیگر اندیشه خود در این زمینه را تکرار کرد و گفت: «آیا این فاجعه و رویداد‌های پرتکرار مشابه آن کافی نیست که برای خدا، برای آبروی اسلام و رعایت انتظارات به‌حق مردم و حال بدی که در تنگنا‌های معیشتی و مواجهه با انواع فساد‌های ویرانگر و ناکارآمدی‌ها دارند از این شیوه و رفتار‌های خلاف قانون، منطق و شرع دست برداشته شود و بیش از این زمینه مشوه شدن چهره اسلام و نظام را فراهم نیاورند و با پدیدآورندگان این حوادث برخورد مناسب صورت گیرد؟!».
اما پس از انتشار این پیام و درحالی‌که خیابان‌ها صحنه درگیری‌های زیادی شد، خاتمی دیگر هیچ واکنشی به برخورد‌های صورت‌گرفته با اعتراضات نشان نداد و تنها به همان پیام اولیه بسنده کرد و همچنان در سکوت به سر می‌برد.

محمود احمدی‌نژاد؛ جنجالی ساکت

بدون شک پرحاشیه‌ترین رئیس‌جمهور تاریخ ایران بعد از پایان دوره ریاست‌جمهوری‌اش محمود احمدی‌نژاد است؛ فردی که به هر بهانه‌ای اظهارنظر‌های جنجالی و ساختارشکنی انجام می‌داد؛ آن زمان که قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۶ موجب شد سکوت‌اش را بشکند و پرهیاهو به میان خبرنگاران بیاید؛ یا در مواردی که در حوادث جاری کشور به عنوان یک منتقد بی‌پروا نقش‌آفرینی کرده است تا جایی که بعد از تحویل پاستور به حسن روحانی، او با جنجال‌های خود هرازچندگاهی تبدیل به سوژه اول افکار عمومی می‌شد.

اما در ماجرا‌های اخیر، محمود احمدی‌نژاد سیاست عجیبی را پیش گرفته است. او که عادت دارد درباره بسیاری از مسائل اظهارنظر‌های جنجالی در سمت‌وسوی خواست‌های جامعه انجام دهد تا همسو بودن خود با مردم را نشان دهد و به نوعی بر نگاه دلسوزانه اش نسبت به جامعه صحه بگذارد، هیچ واکنش رسمی‌ای از خود نشان نداده است.


بیشتر بخوانید: فیلترینگ دائمی باعث افزایش نارضایتی‌ها در کشور خواهد شد


از رئیس دولت‌های نهم و دهم در همان روز‌های ابتدایی درگیری‌ها ویدئویی (به نظر قدیمی) منتشر شد که در آن گفته بود: «همین الان شما از ملت ایران نظرخواهی کنید. سوال کنید حجاب چیز خوبی است یا چیز بدی است؟ اکثریت قاطع می‌گویند خیلی چیز خوبی است. این اتفاق افتاده است. اصلا رفراندوم کنید. به‌نظر شما چیز خوبی است یا چیز بدی است؟ همه می‌گویند عالی است. چند هزار سال ایرانی‌ها چه زن و چه مردش حجاب داشتند. نوع ملت‌ها حجاب دارند. دوم؛ آیا شما موافقید ما این حجاب را اجباری کنیم؟ بالای ۹۵درصد می‌گویند نخیر، خرابش می‌کند. هر امر خوبی را شما اجبار کنید، خرابش می‌کنید. بالاتر از نماز هست؟ نماز را اجبار کنید چه می‌شود؟» البته انتشار این ویدئو در فضای مجازی در حالی صورت گرفت که هیچ نشانی از آن در توئیتر، اینستاگرام و کانال تلگرامی احمدی‌نژاد نیست.

در هر صورت این اظهارنظر از سوی محمود احمدی‌نژاد درحالی است که او برخلاف نظر این روزهایش، در دوران ریاست‌جمهوری عملکرد متفاوتی داشته و از مدافعان گشت ارشاد و به عبارت دیگر آغازکننده این مسیر به شکل فعلی بوده است. چنانچه عبدالرضا داوری که روزگاری از افراد مورد اعتماد احمدی‌نژاد بود، با انتشار توئیتی اعلام کرد: «گشت ارشاد محصول مصوبه شورای فرهنگ عمومی در تاریخ ۱۳ دی ۱۳۸۴ بوده است.»

حسن روحانی؛ سکوت در سکوت

داستان حسن روحانی پس از پایان دوره ریاست‌جمهوری‌اش از خاتمی و احمدی‌نژاد عجیب‌تر است. او تبدیل به یکی از ساکت‌ترین رئیس‌جمهور‌های پیشین شده است و به ندرت اظهارنظری از سوی او منتشر می‌شود، مگر آنچه در گذشته انجام شده. او در اولین سال ریاست‌جمهوری گفته بود: «حجاب در قرآن برای حمایت از زنان است، ولی ما کاری کردیم که گویی حجاب چماقی بر سر زنان است».

البته در دوران ریاست‌جمهوری او، حضور گشت‌های ارشاد در خیابان ادامه داشت و هرازچندگاهی فیلمی از برخورد‌های گشت‌های ارشاد با دختران منتشر می‌شد، اما روند کاری روحانی و دولتش مخالفت با این نهاد بود، چنانچه حسن نوروزی، نماینده مجلس یازدهم در مصاحبه‌ای که روز‌های ابتدایی سال جاری با سایت نامه‌نیوز انجام داد گفته بود: «دولت تدبیر و امید، نسبت به این موضوع، بی‌تفاوت بود و این بی‌تفاوتی، گسترش این جریان را به وجود آورد. دولت آقای روحانی این موضوعات را قبول نداشت و دنبال نکرد. حتی آن‌ها مقابله می‌کردند تا این گشت‌ها نباشند و امروز حضور پلیس امنیت اخلاقی و گسترده‌شدن آن، یک ضرورت است و خواسته مردمی است.».

اما عملکرد حسن روحانی در ماجرای درگذشت مهسا امینی و اعتراضات یک‌ماهه اخیر، عملکردی عجیب و مبهم بوده است. او به صورت کامل هم درباره مهسا امینی و هم اعتراضات جاری کشور سکوت کرده است و هیچ نشانی از واکنش رئیس‌جمهور سابق نیست. به عبارت دیگر او هم مانند احمدی‌نژاد ترجیح داده در برابر این مسائل سکوت کند.

سکوت سیاسی یا ابهام؟

فارغ از اینکه حق سکوت کردن و نکردن این چهره‌ها در پی حوادث چه جایگاهی دارد و بحث‌هایی که در جریان‌های سیاسی به دنبال القای بی‌اهمیت بودن جایگاه این افراد و اصرار بر عبور از آن‌ها است، بنا بر آنچه اشاره شد، اگر پیام تسلیت سیدمحمد خاتمی برای درگذشت مهسا امینی را فاکتور بگیریم، در قبال اعتراضات جاری کشور هر سه رئیس‌جمهور سابق سکوت کرده‌اند و موضع آن‌ها درباره اعتراضات و برخورد‌های صورت‌گرفته مشخص نیست؛ ماجرایی که شاید بتوان آن را از دو جهت نگاه کرد؛ این سکوت، یا نوعی سکوت سیاسی است که فهم علت سکوت در برابر این موج اعتراضات و برخورد‌های صورت‌گرفته کمی سخت است و باید پرسید چه اتفاقی باید رخ دهد تا آن‌ها به ماجرا‌ها و برخورد‌های صورت‌گرفته واکنش نشان دهند؟

یا از زوایه دیگر شاید بتوان این سکوت را ناشی از ابهامی دانست که در تحلیل مسائل گریبان‌گیر آن‌ها شده است. به قول جواد طباطبایی در یادداشت «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی» که ۲۴ مهر در کانال تلگرامی‌اش منتشر شد شاید آن‌ها فعلا در حال تجزیه و تحلیل رخداد‌ها هستند تا به فهم سیاسی از شرایط جامعه برسند. در بخشی از یادداشت طباطبایی آمده است: «هر تحول آتی در مناسبات سیاسی ایران نیازمند فهم پدیدار شدن سوژۀ سیاست است. تاکنون، هیچ‌یک از نیرو‌ها و سازمان‌های سیاسی توان فهم این پدیدار شدن سوژه را نداشته‌اند و به همین دلیل نیز نتوانسته‌اند هیچ نقشی در دگرگونی‌های سیاسی کشور داشته باشند.»

ارسال نظر