تاریخ انتشار: ۱۱:۰۲ - ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸
هادی حق‌شناس در گفت‌وگو با اقتصاد۲۴:

ام‌الفساد اقتصاد ایران، بازار پول است/ اقتصاد ایران از درد زیاد سِر شده است

یک کارشناس اقتصادی گفت: هر اقتصادی در جهان وقتی تورم بالای پنج درصد را تجربه می‌کند رشد نقدینگی‌اش به بالای پنج درصد می‌رود. در این حالت اصطلاحا می‌گویند اقتصاد مریض است. تورم ما 6 برابر نرخ طبیعی است ولی چون اقتصادمان مریض است سِر شده‌ایم.

اقتصاد 24- «ناکارآمدی اقتصاد دولتی»، «فساد دولتی»، «دخالت دولت در بازار»، «پیامدهای دخالت دولت در اقتصاد» و ...؛ اینها کلیدواژه‌هایی است که طی سال‌های اخیر به وفور توسط اقتصاددانان بیان و در عین راهکارهایی نیز برای آن گفته شده اما گویی گوش شنوایی برای آن در دولت وجود ندارد؛ نتیجه آن می‌شود که لیبرال‌های کابینه نظیر عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی و مسعود نیلی دستیار ویژه اقتصادی رئیس جمهوری نیز در اعتراض به دخالت‌های مکرر دولت در اقتصاد از کابینه استعفا می‌دهند. عمده تاکید اقتصاددانان درباره راهکارهای خروج از بن بست فعلی در اقتصاد به «جراحی اقتصادی» بازمی گردد، عملی که خروج دولت از اقتصاد و پایان دادن به تصدی‌گری در امورات اقتصادی از الزامات اولیه و اساسی آن است.

در همین رابطه هادی حق‌شناس اقتصادان معتقد است: «مشکل اقتصاد ایران از مرحله ای سیاسی عبور کرده است و به مرحله ای سخت رسیده است لذا سیاستمداران باید مجوز این جراحی را به اقتصاددانان بدهند. سیاستمداران باید بدانند که این جراحی با درد همراه خواهد بود و آنان باید هزینه این مرحله را بپردازند. وقتی حاضر به پرداخت هزینه های سیاسی این درمان نیستند، مرتبا از مُسکن استفاده می کنند. تمام تصمیمات دولت، نوعی مُسکن است و مُسکن درمان نمی کند و شما فقط درد را فراموش می کنید.»

در ادامه گفتگوی مشروح خبرنگار اقتصاد24 با هادی حق شناس را می‌خوانید:

*به عنوان اولین سوال؛ وضعیت اقتصادی سال 98 را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

- شاید کوتاه ترین تعریفی که بتوان از وضعیت اقتصاد ایران ارائه کرد این است که اقتصاد کشور ما در هر چهار بازار کار، کالا، پول و سرمایه در عدم تعادل بسر می‌برد. به طور مثال یکباره قیمت خودرو، مسکن حتی پیاز و سیب زمینی به طور غیر طبیعی افزایش پیدا می کند و این موضوع از عدم تعادل در بازار کالا خبر می دهد. در بازار پول با وجود اینکه مشکلات جدی در تامین نقدینگی بنگاه های اقتصادی وجود دارد و ما نقدینگی دو رقمی داریم، رییس کل بانک مرکزی می گوید اقتصاد نیاز به نقدینگی دارد و این نقدینگی باید از افزایش پایه پولی اقدام شود. این نشانگر ان است که بازار پول ما نیز دچار عدم تعادل است. در بازار بورس برخی از شاخص ها رشد می کنند. البته رشد آنها ناشی از تغییر در نرخ ارز است ولی به نظر می رسد آنجا نیز عدم تعادل در برخی از شرکت ها وجود دارد. در بازار کار افزایش نرخ تورم و از طرفی اشتغال ناقص در مجموعه های مختلف و محاسبات مختلف نشان می دهد در این بخش نیز عدم تعادل وجود دارد. علت این وضعیت و منشا آن بحثی جدا می طلبد.

* به نظر شما منشا این وضعیت از کجا نشات گرفته است؟

- اصلی ترین منشا عدم تعادل در اقتصاد، در بازار پول است. پول نقش خون در بدن را ایفا می کند. اقتصاد ایران هرچه صنعت خوبی داشته باشد و یا بخش کشاورزی و یا خدماتی کشور خوب کار کند در صورت آلوده بودن پول تمام بازارها بیمار خواهند شد. نماد این آلودگی پول کشور در تورم نمایان است. بیش از 100 کشور جهان تورم زیر 5 درصد دارند و 90 درصد از اقتصاد دنیا تورم زیر 10 درصد دارند. امروزه تورم دو رقمی در یک کشور مثل خبر وبا در کشور می‌ماند چون مشکل تورم دو رقمی در جهان حل شده است.
بیش از 100 کشور جهان تورم زیر 5 درصد دارند و 90 درصد از اقتصاد دنیا تورم زیر 10 درصد دارند. امروزه تورم دو رقمی در یک کشور مثل خبر وبا در کشور می‌ماند چون مشکل تورم دو رقمی در جهان حل شده است

تورم دو رقمی به مدتی طولانی نشانه بیماری مزمن در اقتصاد است. پس ام الفساد اقتصاد ایران از بازار پول شروع شده است. نرخ تورم دو رقمی و نرخ رشد منفی و رشد پایه پولی بدون بخش واقعی اقتصاد، مشکل اساسی اقتصاد ماست. تا زمانی که مشکل بازار پول و یا کل های پولی حل نشود و تورم دو رقمی رفع نشود نمی توان انتظار داشت مردم پول نقد خود را به سکه و دلار و مسکن تبدیل نکنند.

رفتار این مردم کاملا عقلانی است چون آنها با پناه بردن به این بازارها می خواهند ارزش دارایی های خود را حفظ کنند. از طرفی وقتی نامطمئنی فراوان در اقتصاد وجود دارد وضعیت در این حالت باقی می ماند. به طور مثال یک جمله ساده "بنزین گران می شود یا نمی شود" یا "یارانه حذف می شود یا نمی شود" چندین سال وضعیت اقتصادی را به این شکل نگه می دارد. همین دو مورد وقتی با تصمیم گیری حل نمی شود به تمام بخش های کشور ورود پیدا می کند. نااطمینانی در فضای اقتصاد ایران دومین سم مهلک ایران است.

*مهمترین دلیلی که می توانیم برای بیمار بودن اقتصاد ایران بیاوریم، چیست؟

- مجموعه تصمیمات غلط و سازمان های ناکارآمد در طول سه دهه گذشته باعث شده است اقتصاد ما دچار یک بیماری مزمن شود که هر روز در حال پیشرفت بد است. امروز 6 هفت بحران اقتصاد ایران را احاطه کرده است؛ نظیر بحران ارز، بحران بانک، بحران تامین اجتماعی، بحران کار و بحران معیشت. اینها مجموعه ای از تصمیمات غلط و ناکارآمدی های سنوات گذشته است. مثل این می ماند که شما سرماخورده و بی توجه باشید و این بیماری کم‌کم حالت مزمن پیدا می کند و در نهایت شما از پا می‌افتید.

اقتصاد مثل موجود زنده است. وقتی به بحرانی که برای موجودی زنده رخ می دهد توجه نمی شود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟! به جز دوران جنگ که موقعیتی خاص بود در طول سه دهه گذشته بی توجهی کردیم، حتی در عزل و نصب مدیران بی توجهی نشان دادیم که همین امر باعث شد در خیلی از حوزه ها ناکارآمدی داشته باشیم و بهره وری از بین رفت و مجموع این رفتار غلط باعث پدید آمدن بحران هایی نظیر بحران خاک و آلودگی هوا و نرخ بیکاری و تورم دورقمی خواهد شد. معضلات امروزه اقتصاد ایران محصول تصمیم گیری های غلط در طول سه دهه گذشته است و تاثیر تصمیمات قدیمی حتی بیش از تصمیمات امروز بود.
امروز هفت بحران اقتصاد ایران را احاطه کرده است نظیر بحران ارز، بحران بانک، بحران تامین اجتماعی، بحران کار و بحران معیشت. اینها مجموعه‌ای از تصمیمات غلط و ناکارآمدی‌های سنوات گذشته است. مثل این می‌ماند که شما سرماخورده و بی‌توجه باشید و این بیماری کم‌کم حالت مزمن پیدا می کند و در نهایت شما از پا می‌افتید

*خب راهکار چیست؟

- باید اراده ای سیاسی در کشور شکل بگیرد و فراتر از چپ و راست و فراتر از این و آن برای کشور کار کند. وقتی در خانه بیماری دارید اولین چیزی که به ذهن شما می رسد پیدا کردن پزشکی حاذق است. اقتصاد ایران بیمار است و اگر به دست اقتصاددانان سپرده نشده است، طبیعی است که دوران بیماری این بیمار طولانی شود. باید جمعی از اقتصاددانان مورد قبول برای حل این مشکل جمع شوند. مگر ترکیه چنین مشکلی نداشت؟! باید مشکلات به طور شفاف به مردم بازگو شود و این به اراده سیاسی و شخصی که مورد اعتماد مردم باشد وابسته است. باید بپذیریم که دو یا سه سال کار عادی ما تعطیل شود.

* امروز دولت چه استراتژی باید در پیش بگیرد و چه تاکتیکی را باید پیاده کند؟

- دولت باید با مردم درباره هفت چالش بزرگ کشور صحبت کند. اخیرا رییس مجلس و اقتصاددانان در سمینار پولی و مالی مسائلی را مطرح کردند که من هم آنها را می پذیرم. این هفت چالش با بیشترین فراوانی در جامعه مجازی و رسانه ها تکرار می شود، پس امروز مشکل ما این نیست که نمی دانیم چه باید بکنیم؟ همه ما می دانیم مساله چیست.
اقتصاد ایران بیمار است و اگر به دست اقتصاددانان سپرده نشده است، طبیعی است که دوران بیماری این بیمار طولانی شود. باید جمعی از اقتصاددانان مورد قبول برای حل این مشکل جمع شوند. مگر ترکیه چنین مشکلی نداشت؟! باید مشکلات به طور شفاف به مردم بازگو شود

مشکل اقتصاد ایران از مرحله ای سیاسی عبور کرده است و به مرحله ای سخت رسیده است. باید سیاستمداران مجوز این جراحی را به اقتصاددانان بدهند. سیاستمداران باید بدانند که این جراحی با درد همراه خواهد بود و آنان باید هزینه این مرحله را بپردازند. وقتی حاضر به پرداخت هزینه های سیاسی این درمان نیستند مرتبا از مُسکن استفاده می کنند. تمام تصمیمات دولت، مُسکن است و مُسکن درمان نمی کند و شما فقط درد را فراموش می کنید.

*رشد اقتصادی کشور به منفی 3.8 رسیده است. این مسئله چه چیزی را به ما گوشزد می کند و راهکار مقابله و اصلاح آن چیست؟

- رشد نقدینگی بالای 30 درصد است. سال گذشته نیز همین بود. در تمام سنوات گذشته بین 20 تا 30 درصد بود و همه می دانند. فشار انسان‌ها باید بین 8 تا 12 باشد ولی بخش عمده جمعیت ایران فشار بالای 12 دارند. یکی از بیماری های افراد در ایران، فشار خون بالا است ولی هیچ کسی توجه نکرده و رعایت نمی کند. عوارض فشار بر کبد و کلیه تاثیر می گذارد ولی مردم آن را جدی نمی گیرند. اقتصاد ایران و هر اقتصادی در جهان وقتی تورم بالای پنج درصد را تجربه می‌کند رشد نقدینگی‌اش به بالای پنج درصد می‌رود و نرخ سود بانکی آن نیز بیش از پنج درصد می‌شود. در این حالت اصطلاحا گفته می شود اقتصاد مریض است. تورم ما 6 برابر نرخ طبیعی است ولی چون همه مریض هستیم اصطلاحا اقتصاد ایران سِر شده است. اقتصاد ایران از درد زیاد سِر شده است. این جوک‌ها ناشی از شادی نیست بدن آنها بی حس شده است.

* بازار دلار ماههاست در کانال 13 و 14 مانده است و به نظر می رسد دولت نیز مدافع این تثبیت بوده و علاقه مند است دلار در همین قیمت بماند. آیا با این موضوع موافق هستید و علت آن را در چه می دانید؟

- تثبیتی در قیمت ارز وجود ندارد و قیمت دلار همچنان در حال نوسان است. در سال جاری از 13 هزار تومان به 14 هزار تومان رسیده است اما طبیعی است که قیمت دلار در سالت جاری بین 10 تا 15 درصد بیشتر نوسان نداشته باشد ولی دلیل آن اقتصاد است. ما از منظر اقتصاد می گوییم که قیمت دلار دیگر نمی تواند بیش از این نوسان داشته باشد. اگر نوسان کند از موبایل گرفته تا بسیاری از کالاهای دیگر خرید و فروش نخواهند شد و رکود اقتصاد عمیق‌تر خواهد شد. ضمن اینکه عقیده داریم این قیمت دلار 14 هزار تومانی متاثر از متغیرهای بنیادی اقتصاد نیست. اگر تحریم های ایران لغو شود قیمت واقعی دلار در حدود 10 هزار تومان خواهد بود.
اقتصاد ایران و هر اقتصادی در جهان وقتی تورم بالای پنج درصد را تجربه می‌کند رشد نقدینگی‌اش به بالای پنج درصد می‌رود و نرخ سود بانکی آن نیز بیش از پنج درصد می‌شود. در این حالت اصطلاحا گفته می شود اقتصاد مریض است. تورم ما 6 برابر نرخ طبیعی است ولی چون همه مریض هستیم اصطلاحا اقتصاد ایران سِر شده است.

* این روزها بحث تصویب و یا عدم تصویب لایحه پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح است. اگر این لایحه و لوایح مربوط به آن تصویب نشود چه تبعاتی برای اقتصاد ایران خواهد داشت؟

- این چهار برنامه که دو مورد آن تصویب شده و دو مورد دیگر تصویب نشده است اگر تصویب نشود معنا و مفهوم ساده ای دارد یعنی ما می گوییم سازمان ملل شما در دوره قبلی چهار قطعنامه علیه ما تصویب کرده اید حالا ما نمی خواهیم عضو مجموعه شما باشیم! اگر از سازمان ملل خارج بشویم چه اتفاقی می افتد؟! عدم امضا FATF یعنی خروج از آن، یعنی عراق و ترکیه و کشورهای دوست ما نمی توانند با ما مبادلات بانکی داشته باشند. سوریه و یمن عضو FATF هستند. تمام کشورهای پیرامونی ما عضو این پیمان هستند. ما یا در این دنیا زندگی می کنیم و یا زندگی نمی کنیم؟! اگر در این دنیا زندگی می کنیم با اهالی دنیا در حال ارتباط بانکی، بیمه ای، گمرکی و هوایی هستیم. دنیا می گوید برای ارتباط باید وارد این چهارچوب بشوید و ما می گوییم این چهارچوب را قبول نداریم!

* علت اصلی عدم تصویب این لایحه چیست؟

- از این می ترسیم که آنها در تمام حساب و کتاب های ما سرک می کشند. مگر امروز حساب پول نفت ما دست آنها نیست؟! مگر اطلاعات ما را ندارند؟!

* وضعیت صادرات نفت را چطور می بینید؟

- صادرات نفت کم شده است ولی اگر ما بپذیریم که در شرایط جنگ اقتصادی هستیم در این وضعیت منابع برای حداقل نیازها تعیین می شود. باید به فکر حداقل منابع باشیم تا این جنگ اقتصادی را پاس کنیم. با همین میزان، فروش نفت ایران کفاف خواهد کرد.

* قیمت‌ها روز به روز در حال افزایش است. دولت برای کاهش قیمت ها چه سیاستی را باید پیش رو بگیرد؟

- سیاست پولی دولت شدیدا به انضباط نیاز دارد. شرکت های دولتی مطابق تفسیر اصل 44 قانون اساسی باید واگذار شوند. بودجه عمومی کشور یک میلیون و 700 هزار میلیارد تومان است که یک میلیون و 200 هزار میلیارد تومان آن ناشی از شرکت های دولتی است لذا دولت باید از این بار سنگین رها شود.
ارسال نظر