اقتصاد۲۴- طی تقریبا دو سال اخیر دو جنگ در دو منطقه نزدیک به هم را شاهد بوده ایم، یکی جنگ اوکراین و حمله روسیه به آن و دیگری جنگ قره باغ و حمله آذربایجان با حمایت ترکیه، عضو ناتو، به آن. با توجه به این که این دو واقعه با فاصله بوده و هم زمان نبوده است سیاست ایران در قبال این دو را میتوان به شکل مختلفی ارزیابی کرد.
در اوکراین احتمالا تلاش برای توسعه ناتو بود. همراهی با روسیه که تلاش میشد روابط راهبردی و استراتژیک باشد برای ایران فرصت بود. اما روسیه به دنبال آن بود تا در تله یا دام پهن شده برای ولادیمیر پوتین تنها نباشد. از این رو از فرصت نمایش قدرت ایران به خوبی استفاده کرد. روسیه محق به نظر میرسید و شاید هم لازم بود که ایران با آن همکاری خاصی داشته باشد.
در مورد مناقشه آذربایجان و ارمنستان، اما به نظر میرسد باید تحلیل دیگری از سیاست جمهوری اسلامی ایران داشته باشیم. در آنجا به نظر میرسد که ما دیر متوجه شدیم و باز هم این گونه به نظر میآید که توافقات برای توسعه وسعت سرزمینی آذربایجان با حمایت ترکیه بوده و طی آن بده بستان ناتو با عضویت سوئد انجام شده بود و پوتین هم با توجه به واسطه گری رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه برای روسیه در غرب، این اتفاقات را پذیرفته بود.
جمهوری اسلامی ایران، چون معتقد به بعضی سیاستهای قدیمی مثل «عدم تغییر مرزها» و «عدم گشایش کانالهای مراسلاتی» است، همچنین نسبت به مناسبات ترکیه و آذربایجان و گسترش حوزه و احیای امپراطوری مغولستان بزرگ یا ترکیه عثمانی حساسیت دارد و با این سیاست عملی ترکیه مواجه شده است، به نظر میرسد در نوعی «سرگیجه یا سردرگمی استراتژی» سیر میکند. در اینجا این سوال مطرح میشود که اگر مخالف توسعه نفوذ غرب هستیم چرا در ارمنستان با این نفوذ مقابله نمیکنیم، از سوی دیگر در حالی که پاشینیان عنصر غربی محسوب میشود همراهی غرب با او را هم مشاهده نمیکنیم، در حالی که به جای پاشینیان ترکیه و آذربایجان را سیبل کرده ایم؟
بیشتر بخوانید: خیز علیاف و اردوغان برای بازگشایی کریدور جعلی زنگزور؛ ایران در چه زمینبازی قرار دارد؟
در مورد رفتار ولادیمیر پوتین در مورد قفقاز هم «گیج» هستیم، در حالی که این همه در اوکراین به روسیه کمک کردیم؛ میبینیم که پوتین در ارمنستان با ترکیه، آذربایجان و غرب همراهی میکند؟ عدم پاسخ به سوال و تلاش برای تفکیک دو جبهه اوکراین و ارمنستان «عدم خروج از این سرگیجه» است. در حالی که پاسخی برای پرسشهای خود نداریم، شاید منتظر دوران گذار هستیم و طراحیهای دیگران را انتظار میکشیم تا بعدا واکنش نشان دهیم. همان طور که در برابر تطمیع و تهدید به حذف و مشارکت اردوغان نسبت به ایران که همه را در یک قالب دنبال میکند، پاسخی نمیدهیم.
اکنون در سیاست خارجی مان مانع تراشی، حسادت به همسایگان، نفرت بی مورد از غرب و ازدواج اجباری با پوتین را شاهدیم که موجبات «گیجی» ما را فراهم آورده است، در این میان نخبگان هم یکی به میخ یکی به نعل میزنند و درصدد آسیب شناسی و تصحیح هم نیستند و با ملاحظات خطی، سیاسی، وابستگی، نیازمندی درک و فهم گوناگون را القا میکنند.
به عبارت دیگر میتوان این گونه نتیجه گرفت که در اوکراین کیش و مات کردیم، ولی در ارمنستان کیش و مات شدیم.
منبع: سید وحید کریمی، دیپلماسی ایرانی