تاریخ انتشار: ۱۶:۴۵ - ۰۶ دی ۱۴۰۴

بی‌سوادی تحمیلی؛ میراث ناخواسته فیلترینگ و محدودسازی دسترسی به اطلاعات در عصر دیجیتال

یک پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه معتقد است که مهاجرت توده‌ای متخصصان فناوری، نه یک انتخاب یا کنش اعتراضی، بلکه تنها راه بقا در برابر بن‌بست ارتباطی و عقب‌ماندگی تحمیلی ناشی از فیلترینگ است.

اقتصاد۲۴-در دنیایی که نبض آن با «داده» و «سرعت» می‌زند، دیوار‌هایی از جنس فیلترینگ و اختلال، زیست‌بوم دیجیتال ایران را به جزیره‌ای منزوی تبدیل کرده است. در این میان، متخصصان حوزه فناوری و ارتباطات، بیش از هر گروه دیگری، سنگینی این انزوا را بر دوش می‌کشند؛ کسانی که شغل، دانش و هویت حرفه‌ای آنها در پیوند مستقیم با شبکه جهانی تعریف می‌شود، اکنون خود را در برابر انتخابی دشوار می‌بینند: ماندن و تماشای زوال تخصص، یا رفتن برای لمس بدیهیات.

مرضیه ادهم، پژوهشگر حوزه سیاست‌گذاری رسانه و فضای مجازی، در این گفت‌و‌گو با نگاهی آسیب‌شناسانه به تحلیل وضعیت فعلی اینترنت پرداخته است. او معتقد است آنچه امروز با آن رو‌به‌رو هستیم، فراتر از یک فیلترینگ ساده، یک «شکاف دیجیتال عمیق» است که متخصص را از چرخه محاسبات جهانی حذف کرده و او را به سمت مهاجرتی ناخواسته، اما ناگزیر سوق داده است.


بیشتر بخوانید:از ٧٠ همت هزینه فیلترشکن‌ها چه استفاده‌هایی می‌توان کرد؟ + اینفوگرافی


ادهم در پاسخ به این پرسش که ارزیابی شما از وضعیت فعلی محدودیت‌های اینترنتی چیست و این مسئله چه ابعادی فراتر از مباحث فنی دارد، گفت: «بحث فیلترینگ، تحریم و جدا شدن از جامعه جهانی، در واقع نوعی دیوارکشی است که ابعاد آن از تخصص فنی فراتر رفته است. امروز حتی یک دانش‌آموز یا دانشجوی ساده هم وقتی نام کشورش را در لیست اپلیکیشن‌ها نمی‌بیند یا برای ساده‌ترین جست‌و‌جو با سد فیلترشکن و اختلال مواجه می‌شود، جدا شدن از جامعه جهانی را حس می‌کند. اما این فشار برای کسی که تخصصش برنامه‌نویسی یا زیست‌بوم دیجیتال است، دوچندان است. از سال ۹۸ و به ویژه پس از ۱۴۰۱، ما با پدیده‌ای فراتر از فیلترینگ، یعنی اختلال گسترده و بی‌کیفیتی عمدی رو‌به‌رو شدیم که رسماً راهی جز مهاجرت برای متخصص باقی نگذاشته است.»

هراس از عقب‌ماندگی؛ سقوط از هرم نیاز‌های دیجیتال

این پژوهشگر حوزه سیاست‌گذاری رسانه و فضای مجازی در ادامه و در پاسخ به این پرسش که زیرساخت فعلی اینترنت چه بلایی سر دانش متخصصان ما می‌آورد، گفت: «در زیست‌بوم دیجیتال، پارادایم‌ها هر ۵ سال یک‌بار دگرگون می‌شوند. فاصله قبل و بعد از ظهور هوش مصنوعی شاید کلاً دو سال باشد، اما تفاوت گفتمانی که ایجاد کرده، زمین تا آسمان است. وقتی زیرساخت و اتصال امن ندارید، دچار «بیسوادی تحمیلی» و شکاف دیجیتال می‌شوید. متخصص ما از چرخه محاسبات جهانی حذف می‌شود و بازار کارش را از دست می‌دهد. دسترسی به لینکدین، یوتیوب و شبکه‌های اجتماعی برای یک متخصص، جزو ابتداییات هرم مازلو است. او برخلاف یک کاربر معمولی، هزینه و زمان تلف شده برای دور زدن فیلترینگ را دقیق محاسبه می‌کند و وقتی می‌بیند از بدیهی‌ترین امکانات محروم است، دچار «فومو» (ترس از عقب‌ماندگی) واقعی می‌شود.»

رانت‌خواری در لباس تخصص؛ طنز تلخ اینترنت ملی

او در ادامه و در پاسخ به این پرسش که در این میان برخی از «اینترنت ملی» یا «فیلترینگ هوشمند» دفاع می‌کنند، نگاه فنی به این واژگان چیست، گفت: «در گفتمان رسمی، عده معدودی به عنوان متخصص وارد می‌شوند و مانند رانت‌خواران صنعت خودرو یا لوازم خانگی رفتار می‌کنند. آنها ممکن است رانت مالی ببرند، اما از دانش روز عقب می‌مانند، چون در بازار رقابتی نیستند. اساساً تعریف اینترنت با «اتصال جهانی» گره خورده است؛ وقتی ذات این تعریف را زیر سوال می‌برید، به بن‌بست ارتباطی می‌خورید. طرح مفاهیمی مثل اینترنت ملی برای کسی که الفبای تکنولوژی را می‌داند، شبیه یک شوخی و خنده‌دار است، چون می‌داند چنین چیزی عملاً شدنی نیست.»

مهاجرت توده‌ای متخصصان؛ کنشگری یا چاره ناچاری؟

ادهم در ادامه و در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان مهاجرت گسترده نیرو‌های فنی را نوعی کنش اعتراضی به سیاست‌هایی مثل طرح صیانت دانست، گفت: «من مهاجرت را یک کنش ارتباطی نمی‌بینم. طراحی فیلترشکن، کمپین‌های اعتراضی و جمع‌آوری امضا کنشگری هستند، اما مهاجرت «چاره آخر» است. جنس دلایل مهاجرت‌ها متفاوت است، اما بسیاری از این افراد قلباً مایل به رفتن نبودند. آنها ترجیح می‌دادند در کشور خودشان دورکاری کنند و درآمد دلاری داشته باشند، اما این امکان از آنها سلب شد. مهاجرت متخصصان، آسیب مستقیم سیاست‌گذاری‌های غلط و طرح‌هایی مثل صیانت است. نتیجه این شده که اکنون در بازار کار بسیاری از گرایش‌های فنی، عملاً با بحران جدی کمبود نیروی متخصص مواجه هستیم.»

آنچه از واکاوی این گفت‌و‌گو برمی‌آید، زنگ خطری جدی برای آینده توسعه در ایران است؛ جایی که «مهاجرت» دیگر نه یک انتخاب برای ارتقای شغلی، بلکه تنها راه گریز از یک «خودتحریمی دیجیتال» به شمار می‌رود. وقتی زیرساخت‌های حیاتی ارتباطی فدای تصمیمات سلیقه‌ای و طرح‌های غیرکارشناسی می‌شوند، تخصص به بن‌بست می‌رسد و سرمایه‌های انسانی که باید معماران اقتصاد دیجیتال کشور باشند، ناچار به جلای وطن می‌شوند. تداوم این روند، ایران را نه تنها در لایه‌های فنی، بلکه در تمامی عرصه‌های زیست‌محیطی، اقتصادی و علمی با یک «عقب‌ماندگی تاریخی» رو‌به‌رو خواهد کرد که جبران آن در دنیای پرسرعت امروز، شاید دهه‌ها به طول بینجامد.

منبع: خبر آنلاین
ارسال نظر