اقتصاد۲۴ - اگر سازمان تامین اجتماعی شخصی حقیقی و غیر حقوقی بود یعنی هرآنچه را که ما به عنوان خصایص انسانی میشناسیم دارا بود احتمال داشت که نداند این روزها باید به کدام ساز دولت برقصد؟
از یکسو دولت مصر است که صندوقهای بیمههای اجتماعی دیگر نباید آلوده بنگاهداری شوند و در همین راستا به صورتی کاملا دستوری بلوکی ۷ هزار میلیارد تومانی از سهام صنایع پتروشیمی متعلق به شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا) را روانه بورس اوراق بهادار کرده است در سوی دیگر، اما همین دولت تصمیم میگیرد تا معادل ۳۲ هزار میلیارد تومان از بدهیهایش به سازمان تامین اجتماعی را با واگذاری مالکیت بخشی از سهام شرکتهای دخانیات ایران، هپکو، آلومینیوم جنوب، پتروشیمی دماوند، توسعه گردشگری ایران، پالایشگاه شازند، آلومینای ایران، طلای زرشوران و ماشین سازی تبریز پرداخت کند؛ معلوم نیست سازمان تامین اجتماعی در چه وضعیتی قرار دارد که تصمیماتی دولت راجع به آن میگیرد به این سرعت رنگ عوض میکند؟
بیشتر بخوانید: بدهی دولت به تامین اجتماعی از ۲۵۰ هزار میلیارد تومان جلو زد
علیرضا حیدری از اعضای پیشین شورای عالی تامین اجتماعی درباره این تعارض به اقتصاد ۲۴ میگوید: در اصل پاسخ به این پرسش با کسانی است که متولی اقتصاد کلان هستند، اما سوای حرف و حدیثهای مربوط به عرضه دستوری سهام شستا، بهترین اتفاقی که میتوانست در این روزگار برای سازمان تامین اجتماعی بیفتاد همین رد دیون دولت از طریق واگذاری سهام بنگاههای اقتصادی بود؛ ریال که واحد پولی ملی است روز به روز بی ارزشتر میشود و در این وضعیت تبدیل کردن دارایی ریالی هر صورت دیگری از دارایی بهترین راه ممکن برای تثبیت و تجدید سرمایه است.
وی افزود: جدای از سازمان تامین اجتماعی، این روزها بانکها و موسسات اقتصادی دیگری که حرف و حدیث راجع به زیانده بودنشان زیاد است نیز از همین طریق نجات یافتند؛ واقعیت این است که تعهدات موسسات بیمهای و بانکی به صورت ریالی است و بار این تعهد در ماههای باقیمانده از سال هرقدر هم که سنگین باشد در قبال افزایش ارزش سهام مالکیت بنگاههای اقتصادی به مراتب ناچیز است؛ یادمان باشد در موقعیتی هستیم که به دلیل بی ارزش شدن پول ملی نگهداری هرچیز دیگری غیر از ریال اقدامی ارزشمند است، بنابر این واگذاری مالکیت شرکتهای اقتصادی به سازمان این روزها چندان فشاری ایجاد نخواهد کرد چراکه فقط بخشی از سهام آنها به سازمان تامین اجتماعی واگذار خواهد شد.
حیدری با بیان اینکه در وضع موجود سازمان تامین اجتماعی از قبل دریافت سهام بنگاههای اقتصادی زیان چندانی نخواهد کرد میگوید: این روزها هر شخص حقیقی و حقوقی که دارایی خود را به صورت ریالی نگهداری کند متحمل ضرر خواهد شد؛ تکلیف تعهدات مالی سازمان مطابق بودجهای که قبل از آغاز سال جاری تصویب شد روشن است و فرقی نمیکند که ارزش پول ملی کم یا زیاد شده باشد و هر چه این سازمان باید تا پایان سال رقم ثابتی را بابت تعهدات مالی خود به مستمریبگیران و سایر مخاطبانش پرداخت کند؛ با وضعیت فعلی مسلم است ارزش ریال در ماههای پیشرو نزول خواهد کرد و در مقابل بر ارزش داراییهای غیر ریالی افزوده خواهد شد؛ بنابراین اگر قرار است نگران کسی باشیم آن شخص سازمان تامین اجتماعی نیست و در اصل زیان کننده اصلی مستمری بگیران سازمان هستند که میبایست تا پایان این وضعیت را با درآمدثابتی که میگیرند ادامه دهند؛ غیر این حتی صاحبان سپردههای ریالی بانکها و موسسات مالی نیز با شرایط مشابهی روبرو هستند و مادامی که متولیان اقتصاد کلان برای کاهش ارزش پول ملی و فرار سرمایهها به سایر بازارهای مالی تصمیمی نگیرند وضعیت به همین منوال است.
عضو پیشین شورای عالی تامین اجتماعی ادامه میدهد: زمانی بود که شرکت شستا ۶۰ هزار میلیارد تومان ارزش داشت؛ درست است که حالا بخشی از اموال آن در بازار بورس عرضه شده است، اما حالا در نتیجه اتفاقاتی که برای اقتصاد کلان افتاده ارزش این شرکت به ۳۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است؛ واقعیت این است که در گذشته هم دولتهای وقت سازمان تامین اجتماعی را وادار میکردند تا در بنگاههای اقتصادی مثل ذوب آهن و صنایع الکتریکی سرمایه گذاری کند البته آن زمان این اقدامات با انتقاداتی مواجه بود و صحبت از این بود که سازمان تامین اجتماعی با تبدیل دارایی ریالی خود به سهام بنگاههایی که شاید وضعیت مالی چندان خوبی هم ندارند مرتکب ضرر و زیان شده است، اما حالا وضعیت فرق دارد شاید ارزش و اعتبار امروز بازار سرمایه غیرواقعی باشد، اما آنچه که مایه زیان است نگه داشتن ریال و تبدیل نکردنش به انواع دیگر دارایی است.
صحبتهای علیرضا حیدری در حالی است که تا به امروز هربار که از افزایش سقف تعهدات تامین اجتماعی صحبت شده؛ مدیریت دولتی سازمان با گفتن از خوب نبودن تراز مالی و پایین بودن ضریب اکچوئری ساز نداری را کوک کرده اند و دولت نیز سناریوی بورسی کردن شستا را بی اعتنا به صحبتهای کارشناسانه اجرا کرد.
سوای همه اینها واقعیت از دو حال خارج نیست یا ثروت سازمان تامین اجتماعی آنقدر هست که با گنج افسانهای قارون برابری کند یا آنکه برعکس وضع فراگیرترین و قدیمیترین صندوق بین النسلی بیمههای اجتماعی کشور آنقدر خراب است که کمتر از چند قدم بیشتر تا مرز آس و پاس شدن فاصله ندارد و این مطلبی است که این روزها بیش از هر زمان دیگری ذهن مردم و به ویژه بیمه شدگان مستمری بگیر را مشغول کرده است.