اقتصاد۲۴- توسعه نامتوازن یکی از ویژگیهای اصلی اقتصاد ایران است. اگرچه برخی شهرهای ایران به دلایل مختلفی در طول سالیان در این عدم توازن در قعر جدول قرار داشتند اما در همین استانها نیز ثروتمندانی وجود داشته و از مواهب منابع طبیعی آن استان برای راه اندازی صنعت و بازرگانی بهره بردهاند.
از آنجا که اقتصاد ایران به شدت وابسته به نفت و گاز و مواد معدنی است و صنایع پایین دستی در این حوزهها نیز بسیار ضعیف ماندهاند، دور از ذهن نیست که سهم بورژوازی استانهای نفت خیز در سرانه سپرده های بانکی بیشتر باشد. مسئلهای که در بوشهر و خوزستان شاهد آن هستیم.
درباره شاخص توسعه و محرومیت تاکنون از وضعیت درآمدی خانوارهای شهری به تفکیک استانی صحبت شده است اما درباره فراوانی پولدارها در استانهای کشور کمتر صحبتی به میان آمده است. اخیراً احسان سلطانی، کارشناس اقتصادی ضمن جمعآوری دادههای مربوط به سرانه سپرده بانکی در استانهای مختلف درباره پولدارترین استانها تحلیلهایی ارائه داده است.
بر اساس این دادهها؛ به ترتیب استانهای«تهران، بوشهر، یزد، اصفهان، سمنان، فارس، مازندران، البرز و قم» دارای بالاترین و استانهای «سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویر احمد، کردستان، خراسان شمالی، لرستان، گلستان و آذربایجان غربی» به ترتیب دارای پایین ترین سرانه سپردههای بانکی در بین استانهای کشور در پایان سال ۱۳۹۹ بودند.
بیشتر بخوانید: توسعه اقتصادی و گردشگری قشم با هماهنگی نیروی انتظامی و سازمان منطقه آزاد
از آنجا که عمده سپردههای بانکی در دست درصد کمی از جامعه است، این دادهها بیش از هر چیز وضعیت پولدارها را در استانهای مختلف نشان میدهد تا مردم عادی. امکانات صنعتی و بازرگانی و رانتهای ویژه از دلایل رشد ثروتِ خواص در جامعه است. با اینحال باید دید این اعداد و ارقام چه چیزی به ما میگویند:
سلطانی درباره علت بالا بودن سرانه سپرده بانکی در تهران و بوشهر اظهار داشت: از آنجا که استان تهران به قطب تجاری و اقتصادی و استان بوشهر به قطب صنایع پتروشیمی و وابسته به گاز معروف است، این دو استان دارای سرانه سپردههای بانکی بالا هستند.
به گفته او؛ در سیستم اقتصادی حاکم معمولاً روستاها، حاشیه شهرها و صنایع کوچک کمتر دیده میشوند.
البته سلطانی موقعیت بهتر بورژوازی استانهای یزد، اصفهان، سمنان و قم را ناشی نفوذ سیاسی بیشتر آنها در قدرت سیاسی میداند.
او میافزاید: اغلب سیاستمداران در ۴۳ سال اخیر از استانهای کویری بودند و به ویژه اصفهانیها سهم بالایی در قدرت داشتند. البته این مسئله در بهتر شدن زندگی مردم حاشیه شهرهای این استانها اثر نداشت بلکه سهم و نفوذ ثروتمندان این استانها در گرفتن رانت و قدرت و سهم از ثروت زیاد بود.
وی با تاکید بر اینکه آنها به قدرت مرکزی وصل بوده و از مواهب وصل بودن به قدرت در اقتصاد برخوردار بودند، گفت: در کشور ما به علت نگاه امنیتی به نقاط مرزی کشور همیشه مسئله توسعه در استانهای مرزی پشت گوش انداخته شده است. این موضوع نه بر مبنای قومیت و مسئله قومی بلکه همبسته با رانت افراد در گرفتن امتیاز و رانت اقتصادی برای ثروتمندان بوده است.
وی تصریح کرد: باید در نظر داشت که رتبه ناخالص داخلی به تفکیک استانی در جایی مثل خوزستان و بوشهر نیز بدون در نظر گرفتن صنایع نفت و گاز و برق پایین میآید. بنابراین بالا بودن این استانها در جدول سپرده بانکی نیز بر مبنای اقتصاد مولد و توسعه اقتصاد بدون نفت نبوده است.
وی در توضیح علت نامتوازن بودن توسعه در استانهای مختلف ایران به عوامل موثری همچون توزیع منابع، رانت، فرهنگ کار و آب و هوا اشاره کرده و گفت: مثلاً در اروپای شمالی اصولاً شاخص جی دی پی بیشتر از جنوب اروپا است. به نظر میآید مناطق سردتر نسبت به مناطق گرمتر راندمان کاری بالایی دارند.
وی افزود: عوامل سیاسی نیز در این موضوع دخیل است. مثلاً نزدیک به پایتخت سیاسی بودن. پا گرفتن صنایع کوچک و متوسط در آن استان تاثیر دارد. سمنان از جمله استانهای است که به علت نزدیکی به پایتخت و بازار مصرف آن امکان شکلگیری و توسعه صنایع کوچک و متوسط را داشته است.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: در عینحال زمینههایی تاریخی در شکلگیری صنایع نیز موثر است. ممکن است استانی در طول تاریخ بیشتر صنعتی شود. اتفاقی که در اصفهان افتاده و مردم این منطقه از دیرباز صنعتی نیز بودند. در یزد نیز مردم مجبور شدند به صنعت روی بیاورند. چون زمین و آبادانی و کشاورزی در آن ضعیف بوده است. البته این عامل آنقدر هم پررنگ نیست چرا که مناطقی مثل بم و ایرانشهر با وجود مولد بودن، دچار محرومیت هستند و توسعه در آن چشمگیر نیست.
سلطانی تصریح کرد: در خوزستان نیز بافندگی یکی از حرفههای مردم منطقه بوده است. در جیرفتِ کرمان ۵ هزار سال پیش تمدن پویایی وجود داشته است. خوزستان را نیز به لحاظ عامل فرهنگی در شکلگیری صنعت میتوانیم به زمانی که تیسفون پایتخت ایران بوده نسبت دهیم.
سلطانی در ادامه با اشاره به شکلگیری صنایع در کویر مرکزی گفت: درست است که عواملی تاریخی، آب و هوا و فرهنگی در شکلگیری صنایع در استانهای مختلف تاثیر دارد اما آنچه تاثیر اصلی را میگذارد، رانت قدرت سیاسی است. مسئلهای که موجب شد تا فولاد مبارکه اصفهان بزرگترین کارخانه صنعتی کشور به جای اینکه کنار آب ایجاد شود، با نفوذ سیاسی در اصفهان شکل بگیرد. بنابراین مسئله قدرت سیاسی خیلی مهم است.
او ادامه داد: اگر دولت توجهی به استان های محروم داشت در دراز مدت آنها نیز صنعتی میشدند. بنابراین من اعتقاد دارم مسئله توسعه در ایران مسئلهای قومیتی نیست، اگرچه یه مقدار کوچکی در آن اثر دارد. مثلاً در بحث مدیر شدن و آموزش نیروهای بومی در صنایع شاهد آن هستیم. همچنان که عواملی مثل آب و هوا و فاصله از مرکز اثر دارد اما مشخصا این دولت و قدرت سیاسی بوده که در عدم توسعه این استانها نقش اصلی را دارد.