اقتصاد ۲۴- فریبا نادری بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد ۲۱ فروردین ماه سال ۱۳۶۳ در تهران میباشد. او فارغالتحصیل رشته گرافیک کامپیوتر اسـت و فعالیتهای حرفهای بازیگری را از سال ۱۳۸۲ آغاز کرده اسـت.
فریبا نادری متاهل بوده و صاحب دو فرزند میباشد. او از کودکی عاشق بازیگری بوده و از بزرگترین آرزوهای زندگیاش این بوده کـه جای قهرمان فیلمهایی کـه دوستشان داشته قرار بگیرد. اما پدر و مادرش مخالف بازیگرشدن او بودند و وی را بـه درس خواندن توصیه میکردند.
مسعود رسام «متولد ۱۳۳۶» در حالیکه نزدیک بـه ۳۰ سال از فریبا بزرگتر بود بـه او پیشنهاد ازدواج داد، نکته جالب دیگر این کـه متاسفانه این کارگردان و تهیه کننده با سابقه و حرفهای در همان روزها نیز بیمار بودو از بیماری کشندهاش آگاه بود «سرطان خون». فریبا نادری، اما از دوران کوتاه زندگیاش با مرحوم رسام کاملا راضی اسـت و وی را شخصی با روح بزرگ میداند.
خانم نادری، پس از ۸ سال از فوت همسر سابقش مسعود رسام، برای بار دوم ازدواج کرد. مهرداد طباطبایی همسر دوم فریبا نادری یکی از مدیران شرکت لبنیات سحر اسـت، این زوج اکنون صاحب دو فرزند بنامهای دنا رسام و یارا طباطبایی میباشند.
اگر نقشی را دوست نداشته باشم، بـه هیچ وجه آنرا قبول نمیکنم. مـن تمامی نقشهایی کـه در آن بازی کردم را دوست دارم. انسان زودرنج، احساساتی، حساس و مهربان هستم، البته این را اطرافیانم میگویند. آرزو میکنم، شبی را همهی مردم دنیا، آرام و بـه دور از دغدغه بخوابند و هیچ کودکی گوشه خیابان روی کارتن، شب رابه صبح نرساند.
زمانی کـه بچههای فقیر را در خیابان میبینم، بغض میکنم، فقر این بچهها علامت سوالی اسـت کـه همیشه در ذهن مـن باقی میماند. بعنوان یک زن، طبق معمول پوشاکی را میخرم کـه مطابق سلیقه ام باشد و هیچوقت چیزی را صرفا بخاطر مد بودنش نخریده ام.
اصولا آدم معاشرتی هستم و از ارتباط لذت میبرم، چرا کـه آدمها را خیلی دوست دارم و برای احساساتشان ارزش زیادی قائلم، بهمین خاطر، هم بـه خانهمان زیاد مهمان میآید و هم زیاد مهمانی میروم و هردو حالت برایم خوشایند و بسیار لذتبخش اسـت. عاشق سفرم و از هر فرصتی برای مسافرت استفاده میکنم.
عاشق طبیعت شمال کشور هستم بـه ویژه در پاییز و زمستان کـه زیبایی خارقالعادهای دارد. سعی میکنم در کارهای خانه هیچوقت کم نگذارم. آشپزی شبیه بازیگری اسـت، اگر برای آن عشق و وقت صرف کنی، غذای شـما خوشمزه میشود. بازی ام شاید خوب نباشد، اما آشپز بسیار خوبی هستم. در میان بازیگران طنز، بازی یوسف تیموری و رضا شفیعیجم را خیلی میپسندم.
او میگوید: بستگی دارد. برخی برای فرار از محدودیت و تفکر خانوادههایشان تن بـه ازدواج میدهند و مثل یک زندانی بـه این قضیه نگاه میکنند. زندانی زمانی که میداند شرایط متعادلی بیرون از زندان میتواند داشته باشد یقیناً برای آزادیاش روز شماری میکند؛ چون بـه دنبال اسانی و آرامش اسـت.
اما وقتی میداند نه عشق دارد، نه پول و نه کار مناسب؛ یقیناً ترجیح میدهد در زندان بماند. در ازدواج هم نمونههای زیادی بودهاند که پس از ازدواج، آرامش درونیشان بر هم خورده و بـه روزهای قبل از ازدواجشان غبطه خوردهاند.
مـن دقیقا دو ماه بعد از بدنیا آمدن فرزندم جلو دوربین «ستایش ۳» رفتم. با توجه بـه شرایط روحی و جسمی کـه بخاطر اضافه وزن و شیردهی داشتم بازی کردن برایم سخت بودو فشار بسیاری روی مـن قرار داشت، اما محیط آرامی کـه عوامل سریال ایجاد کرده بودند و کمکهایی کـه آقای سلطانی و مطلبی کردند باعث شد بتوانم در آرامش بـه کاراکترم برسم.
ضمن این کـه وظیفه یک بازیگر این اسـت در قبال پروژهای کـه بـه او سپرده میشود مسئولیت پذیر باشد. مـن تمام تلاشم را کردم تمرکز خودرا روی پری سیما بگذارم، امیدوارم مخاطبان هم رضایت داشته باشند. وی با اشاره بـه واکنش مردم بـه نقش پری سیما بیان داشت: واکنش مردم فحش اسـت کـه چرا پول حشمت فردوس را خوردی؟! چرا اینقدر بدجنس هستی و…
خوشحالی مـن از این واکنشها این اسـت کـه مردم نقش را باور کردند. مسئله خوشحال کننده دیگر این اسـت کـه مردم نسبت بـه فصل دو ستایش بسیار آگاهتر شدند. فصل گذشته، مردم با بـه شکل بسیار بدی بـه مـن نگاه میکردند، اما دراین فصل آگاه شدند کـه مـن فقط دارم بازی میکنم. در فصل قبلی میگفتند بهتون نمیآید اینقدر بدجنس باشید، اما هم اکنون میگویند چقدر نقش بد را خوب بازی میکنید.