به گزارش جامعه ۲۴، خرید، غذا، لباس، ماشین، مبلمان، خانه و سفر چند سالی است برای گروه خاصی از مردم مفهومی غیر از ذات اصلی آنها پیدا کرده است. دیگر سفر یا غذا اگر همان سفر یا غذایی باشد که میشناسیم برای این گروه یک مفهوم دیگر باید پیدا کند؛ «لاکچری» بودن، تا بتوانند آن را در معرض نمایش بگذارند و بدان فخر بفروشند.
لاکچری بودن، اما تنها به این موارد مصرفی محدود نشده بلکه به اموری طبیعی چون تولد و مرگ نیز رسیده است، تاریخ تولد لاکچری، مرگ لاکچری و قبر لاکچری در قبرستان لاکچری!
لاکچری بودن که به عنوان یک سبک زندگی جدید مطرح شده است در واقع عرصهای برای نمایش زندگی است که با ظهور شبکههای اجتماعی بسیار پر رنگ شده است. این مفهوم که در انگلیسی LUXURY نوشته میشود در میان ایرانیان به مفهوم زندگی اشرافی یا تجملی تعبیر میشود. از سوی دیگر بسیاری از جامعهشناسان لاکچری بودن را نه به طبقات اشرافی اصیل که بیشتر به طبقات نوکیسه اقتصادی مرتبط میدانند.
در روزهای گذشته تصاویری از یک قبرستان در تجریش تهران در شبکههای اجتماعی منتشر شد که قبرهای آن قیمتی بالای ۳ میلیارد تومان داشتند. باغچهای اختصاصی و فضای بازی برای کودکان و باغبانی اجارهای برای رسیدگی دائمی به این باغچهها. کفنهای ترمه و سنگهای مرمر و آب طلاکاری شده نمونهای از این لاکچری بازی و نمایش مرگ برای سایر مردم است.
چندی قبل نیز تصاویری از گورستان دیگری در لواسان منتشر شده بود که زیبایی خیرهکنندهاش موجب میشد که هر کسی آرزوی مرگ و دفن در آن گورستان را داشته باشد و این دیدگاه کلاسیک که همه با یک کفن و برابر میمیریم شاید دیگر کاربرد نداشته باشد. همه میمیریم و همه در خاک میشویم، اما یکی با کفن ساده و دیگری با کفن ترمه، یکی در گوری سرد و دیگری در گوری از طلا، یکی مرگش بی صدا است و غمناک، آن دیگری مرگی دارد با هزاران بیننده به صورت لایو (زنده)؛ این حکایت مرگهای لاکچری در این زمان است.
ببینید: فیلم/ روایتی تازه از قبرهای میلیاردی
اما این تنها بعدی از ماجرا است. اگر در سالیان قبل قبرها برای دفن اموات خانواده خریداری و به صورت خاندانی آماده میشد تا اگر شخصی از یک خانواده فوت کرد در کنار سایر بستگانش دفن شود و بستگان میت یکجا بر سر مزار فامیل حاضر شوند و در این راستا هزینههای نسبتا سنگینی را پرداخت میکردند، اما اینبار دیگر از این خبرها نیست؛ مردن شخص و دفن او تنها برای نمایش و فخر فروشی فاصله طبقاتی با دیگر افراد جامعه است که اکثریت جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
حال این پرسش به وجود میآید که چرا لاکچری شدن و تمایل به زندگی تجملی و گران قیمت این چنین در حال رشد و حتی به امورات طبیعی مانند تولد و مرگ نیز رسوخ پیدا کرده است؟ این سبک زندگی جدید از کجا میآید؟ آیا ارزشهای انسانی تغییر پیدا کرده است که سوگ افراد به نمایش فروکاهیده میشود.
مرگ برای برخی پایان و برای برخی دیگر آغاز است، اما برای هر بازماندهای فقدانی ابدی و اندوهی مزمن به دنبال دارد. به همین دلیل است که آیین سوگ به وجود آمده است تا این فقدان با اشتراک درد کاهش پیدا کند. اگرچه با کارناوالی شدن این آیین به گفته میخاییل باختین فیلسوف روسی امکان خالی شدن آیین از معنا و تأکید بر فرم وجود دارد با این حال وی همزمان در همین کارناوالی شدن معنای مقاومت را نیز پیدا میکند.
باختین همچنین در به «سوی فلسفه کنش» طرحی ساختاری از روان انسانی ارائه میدهد که از سه مؤلفه تشکیل شدهاست: «من برای خودم» «من برای دیگری» و «دیگری برای من». باختین استدلال میکند که من-برای-دیگریست که از طریق آن، موجوداتِ انسانی، فهمی از هویت شخصی را پرورش میدهند؛ چراکه من-برای-دیگری، بهمثابه امتزاجی از روشی که دیگران مرا قضاوت میکنند، عمل میکند.
اگر این تحلیل باختین را در نظر بگیریم، خواهیم دید که امروزه بیش از هر زمان دیگر، من برای دیگری پرنگ شده و چون فرد احساس میکند هر زمان در حال قضاوت شدن است سعی میکند بهترینها و زیباترینها را از خود به نمایش گذاشته و در واقع این تصویر از خود یا داشتههایش را مبنای قضاوت قرار دهد. بر همین اساس ارزشهای او دیگر ارزشهای جهانشمول نیستند بلکه ارزشهای او آن چیزهایی هستند که دوست دارد مردم بر اساس آن او را قضاوت کند به همین دلیل تصویری روتوش شده و گاه با کولاژهای فراوان از خود به جا میگذارد، در این راستا علاوه به امور روزمره به امور روزمره مانند مرگ افراد حتی نزدیکانش به مثابه یک فرصت برای کاشت تصویر متمایز دیگری در ذهن افراد استفاده میکند. تصویری که هم تمایز او را از دیگران نشان دهد و هم این بر اساس آن جایگاه طبقاتی جدیدی را که وارد آن شده است به رخ دیگران بکشد.
مرتضی قلیچ، جامعه شناس با بیان اینکه فرآیندهایی مانند تولد لاکچری یا مرگ لاکچری یک دگرگونی ارزشی در ترجیحات آنها است، گفت: توستان وبلن اقتصاددان آمریکایی در تبیین ویژگیهای طبقه مرفه تن آسا مفهومی به نام «مصرف متظاهرانه» را مطرح کرد، از دیدگاه او این گروه برای رفع نیازهایی که صرفا برای تظاهر و نمایش است، اقدام به مصرف میکند.
وی ادامه داد: از نظر وبلن دو نوع اقتصاد وجود دارند نخست اقتصاد تکاملی است که تولید و مصرف چرخههای آن را شکل داده و دیگری اقتصاد فرهنگی است که در آن مصرف در جهت خودنمایی رخ میدهد.
این جامعه شناس یادآور شد: بسیاری از امور قربانی این خودنمایی میشوند انرژی و هزینه صرف آن میشود تا در معرض نمایش قرار گیریم و لوکس یا لاکچری جلوه کنیم. این در معرض نمایش قرار گرفتن به جنبههای طبیعی مانند تولد و مرگ نیز سرایت کرده است.
این جامعه شناس با بیان اینکه رسانهها و شبکههای اجتماعی بستر مهمی برای لاکچری جلوه کردن و همزمان رشد این سبک از زندگی متظاهرانه است، گفت: این پدیدهها در فرهنگ ما جایی ندارند، اما به مدد فضای مجازی برای برخی از افراد برجسته میشوند تا با جمعآوری لایکهای بیشتر به یک نوع تمایز اجتماعی دست پیدا کنند و این ویژگیهای مصرفی را در برابر سایر افراد برجسته کنند. ضمن اینکه این تمایز نه از طریق رقابت سالم در حیطههای مثلاً ورزشی، علمی، فرهنگی، بلکه رفتارهای زردی که از طریق سلبریتیها تبلیغ میشوند، نمود پیدا میکند.
وی با بیان اینکه دوگانگی بین حقیقت و ارزش قابلیت درک زندگی اجتماعی را از افراد گرفته است، گفت: این عدم درک موجب شده است تا افراد طبیعت انسانیت و ارزشهای والا را خوب درک نکنند. در این چارچوب انسان و ساحتهای زندگی او مانند تولد و مرگ تبدیل به یک کالا شده و به نمایش گذاشته میشود تا منزلت اجتماعی برای خانواده به بار بیاورد، اما این منزلت اجتماعی واقعی نیست بلکه تخیلی و توهم است.
این جامعه شناس با بیان اینکه جامعه ما در حال حاضر به وسیله فاصله طبقاتی به شدت دو قطبی شده است، گفت: یک قطب این جامعه از تولد تا مرگ خود را به نمایش میگذارد. نه فقط در قبرستانهای به اصطلاح لاکچری که حتی در قبرستانهای معمولی مانند بهشت زهرا یا بقاع متبرکه میتوان این را دید.
وی در ادامه با بیان اینکه دلالیسم و حتی کسب درآمد برخی از ارگانها از فروش قبر نیز یکی از عوامل گران شدن پدیده مرگ است، گفت: صحن امامزادهها یا مکانهای خوش دسترس در برخی نقاط گواهی بر این موضوع است. سال گذشته حتی با پدیدهای به نام سلطان قبر روبهرو شدیم که ارزش قبر را تعیین میکرد و قیمت مرگ را برای بازماندگان افزایش داده است.
این جامعه شناس ادامه داد: این موضوع تنها در کلانشهرها و شهرهای بزرگ رخ نداده، بلکه شهرهای کوچک نیز از این موضوع بیتأثیر نبوده است شاید تنها قیمتهای آن کمتر از قبرستانی مانند قبرستان تجریش باشد.
قلیچ بیان کرد: بر همین اساس در جامعهای که تضاد طبقاتی در آن زیاد است، دلالیسم قیمتها را افزایش داده و طبقه نوکیسه مرفه تن پرور که درآمد سرشاری دارد با خرج کردن تمایز طبقاتیاش را به نمایش میگذارد.
وی ادامه داد: این نمایش خود را در تمامی عرصهها نمایش میدهد. کتابهای گران قیمت برای ست کردن با مبلمان خریداری میشود عروسیهای عجیب و غریب برگزار میشود و این موضوع به تدفین و مرگ هم تسری پیدا میکند.
قلیچ یادآور شد: لاکچری کردن مرگ ارزش گذاشتن برای متوفی نیست بلکه تنها نشان دادن تفاوت ظاهر بازماندگان با دیگران و فخر فروشی آنان بر سر دیگران است.
این جامعه شناس یادآور شد: لاکچری شدن و نمایشی شدن رخدادهای زندگی روزمره امر جدیدی نیست بلکه یک فرایند است که از سالهای گذشته تا به امروز رسیده و خود را در پدیدههای مختلف نشان میدهد.
وی تأکید کرد: تا زمانی که مسأله نابرابری در جامعه وجود داشته باشد و مخاطب برای نمایش مصرف متظاهرانه این افراد وجود داشته باشد، این موضوع هر بار به شکلی گاهی در تولد و گاهی در مرگ خود را نشان میدهد.