اقتصاد۲۴ - به گزارش گاردین، کنگره عمیقاً حزبی ایالات متحده به ندرت مکانی مناسب برای درون نگری ملی است و جلسه روز سه شنبه مجلس سنا در مورد خروج از افغانستان هم در این مورد استثنا نبود.
در میان امتیازدهی و سرزنش در سوالات سناتورها از رهبری ارتش مشخص بود که این مسابقهای برای تقسیم سهام در شکست است.
در پس ناکامی خروجی که دهها هزار افغان آسیب پذیر را پشت سر باقی گذاشت اشارههای زودگذری به شکست بسیار عمیقتر دو دهه قبل وجود داشت. آگاهی که تازه برای پنتاگون و نهاد سیاست خارجی آمریکا آغاز شده است.
به دلایل واضح، جمهوری خواهان در کمیته خدمات مسلح سعی کردند تمرکز خود را روی هشت ماه گذشته حفظ کنند و جو بایدن را متهم به تسلیم شدن در برابر تروریست ها کردند.
درخواستهای گاه و بیگاه برای استعفای فوری سه رهبر نظامی که در مقابل آنها نشسته بودند مطرح شد: رئیس ستاد مشترک ارتش ژنرال مارک میلی ، رئیس فرماندهی مرکزی ژنرال کنت مک کنزی و وزیر دفاع لوید آستین.
این سه شاهد گهگاه اشاره می کردند که تسلیم مورد بحث در واقع در فوریه 2020 با توافق دولت ترامپ با طالبان در دوحه آغاز شد.
در مقابل خروج آمریکا از اول ماه مه امسال ، طالبان با هفت شرط موافقت کردند ، اما همانطور که ژنرال میلی اشاره کرد آنها فقط به یکی از آنها پایبند بودند: تا به آمریکایی های در حال خروج حمله نکنند. طالبان از انجام هرگونه اقدام دیگری مانند ورود به مذاکرات با حسن نیت با کابل و قطع روابط با القاعده خودداری کردند.
بیشتر بخوانید: سقوط شهرهای افغانستان؛ «خیانت، تحقیرآمیز و بدتر از سقوط سایگون ویتنام است»
اما با این وجود ترامپ به دنبال تسریع خروج بود و در یک مرحله خواستار تکمیل آن تا ژانویه شد.
جمهوریخواهان به سختی از توافق دوحه نام بردند و ترجیح دادند طرح خروج را به عنوان ایده اولیه بایدن مطرح کنند.
این موضوع به سختی تعجب آور بود. در طول چهار سال گذشته حزب جمهوری خواه به ناهماهنگی شناختی عادت کرده است.
ارجاع جمهوریخواهان به دوحه از طرف تام تلیس بود که پرسید چرا بایدن به توافق ورشکسته ترامپ پایبند بوده است.
سناتور تلیس گفت: «من این ایده را قبول ندارم که این رئیس جمهور ملزم به پایبندی به تصمیم رئیس جمهور قبلی بوده است. این یک معاهده نبود. به وضوح توافقی بود که طالبان به آن پایبند نبودند. بایدن باید وارد می شد، شرایط را مجدداً اعلام می کرد و جدول زمانی را کاملاً تغییر می داد.»
پاسخی که کاخ سفید داده است این است که توافق دوحه به طالبان شتاب قابل ملاحظه ای داد ، روحیه آنها را تقویت کرد ، اعتماد به نفس دولت افغانستان را از بین برد و 5000 زندانی طالبان را آزاد کرد. تمدید قرارداد توسط دولت جدید به معنای بازگشت به جنگ با سهام بسیار بالاتر و احتمالاً دهها هزار سرباز بود.
اما میلی ، مک کنزی و آستین در شهادت خود راه متفاوتی را در پیش گرفتند. آنها تأیید کردند که در سیاست بازبینی در فوریه ، مارس و آوریل ، از حفظ یک نیروی کوچک حدود 2500 نفر در افغانستان حمایت کرده اند.
از آنها سوال نشد که چگونه چنین نیروی بازمانده ای می تواند در مقابل حملات مستقیم طالبان نیرومند بجنگد؟ در عوض تمرکز بسیاری از سوالات بر اصرار گیج کننده بایدن در مصاحبه ABC News در 19 اوت مبنی بر عدم دریافت چنین توصیه ای از مشاوران نظامی خود متمرکز بود.
سه شاهد تاکید کردند در حالی که معتقد بودند باید نیرویی کوچک حفظ شود اما نمی توانند ماهیت توصیه های خود را به رئیس جمهور فاش کنند.
وزیر دفاع در پاسخ به سوال سناتور تام کاتن که آیا بایدن حقیقت را می گوید اصرار داشت که رئیس جمهور "یک مرد صادق و صریح" است.
آستین در سخنرانی افتتاحیه خود از چند هفته گذشته حضور آمریکا در افغانستان تا دو دهه قبل تمرکز کرده بود و هشدار داد: «ما باید برخی حقایق ناخوشایند را در نظر بگیریم.»
«آیا ما استراتژی درستی داشتیم؟ آیا ما استراتژی های زیادی داشتیم؟» آنقدر به ملت سازی اعتماد شده بود که سقوط ناگهانی ارتش و دولت و فرار وحشت زده رئیس جمهور اشرف غنی «همه ما را غافلگیر کرد. ادعای غیر از این صادقانه نخواهد بود.»
میلی گفت که ارتش آمریکا سعی خواهد کرد تا مدت ها درس های شکست افغانستان را بیاموزد. او برخی از افکار اولیه خود را بیان کرد.
میلی گفت یکی از درسهایی که آموخته این است که برای خروج به دشمن یک تاریخ مشخص اعلام نکنید، آنطور که در توافق دوحه مطرح شده بود، بلکه آن را بر اساس شرایطی تنظیم کنید.
یکی دیگر از نتیجه گیری های میلی این بود که "جنگ را آمریکایی نکنید" و سعی نکنید ارتش کشور دیگری را به عنوان تصویر آینه نیروهای آمریکایی بسازید.
اما همانطور که خود میلی اعتراف کرد ، این درسهایی بود که تصور می شد در ویتنام آموخته شده است. کاخ سفید بایدن مایل بود از مقایسه صحنه هایی که یادآور سایگون است اجتناب کند ، اما این دقیقاً همان چیزی بود که اتفاق افتاد ، تا حدی به این دلیل که این درس ها فراموش شده بودند.
سوال عمیق تر - که به احتمال زیاد هرگز در مجمع کنگره پاسخ داده نمی شود و یا حتی پرسیده نمی شود - این است که چرا ایالات متحده هر بار که وارد جنگ شده است دچار چنین فراموشی مکرری شده است.