به گزارش جامعه ۲۴- هوشش به قدری زیاد بود که جامعه شناسان معتقد بودند اگر سواد داشت دکتر یا مهندس میشد و میتوانست یکی از نوابغ ایران لقب بگیرد، اما از بد حادثه در جنوب شهر با افراد خلافکار بر خورد و به جای لقب دکتر، آرسن لوپن ایران لقب گرفت. هرکس او و خلاف هایش را میدید شک نداشت با نابغهای روبرو است که اشتباهی دزد و کلاهبردار شده است.
مهدی بلیغ در شهرستان شهریار به دنیا آمد و خیلی زود در اول جوانی دست به خلاف زد. او با دو دوستش باند کلاهبرداری و سرقت راه انداخت، اما دو دوست دیگر وقتی مهدی در زندان بود سر او را کلاه گذاشتند و وقتی مهدی فهمید، بسیار از دست آنها ناراحت شد و هر روز تا زمان آزادی برای انتقام نقشه میکشید، اما همزمان با آزادی او دو دوستش فهمیدند که مهدی انتقام سختی میگیرد به همین دلیل یکی از آنها به خارج فرار کرد و دیگری مخفی میشود، اما مهدی او را به خانه اجارهای شمال شهر میکشاند و با چاقو به قتل میرساند.
اواسط دهه سی خورشیدی بود که مهدی با یک کلاهبردار ایتالیایی آشنا میشود و با او چند کلاهبرداری نسبتا بزرگ انجام میدهد، مهدی که دیگر خودش را نفر اول کلاهبرداری بزرگ میدید چند ماهی با مرد ایتالیایی در تهران دست به کلاهبرداری زد تا اینکه از او جدا شد و قصد کرد به تنهایی دست به سرقت بزند.
مهدی که دیگر فکرهای بزرگ در سر داشت با دو تاجر عرب در تهران آشنا میشود و وقتی میفهمد آنها برای خرید یک هتل به تهران آمده اند فکری به سرش میزند، او در اقدامی که تاکنون نظیرش در هیچ کجای دنیا تکرار نشده است، ساختمان دادگستری را به این افراد میفروشد.
بیشتر بخوانید: رقابت اسکار بینالمللی ۲۰۲۲ با معرفی یک فیلم، کلید خورد
مهدی عصر یک روز پاییزی با این دو نفر در مقابل کاخ قرار میگذارد و با توجه به سرما کاخ خلوت و تردد به آن اندک بود. او ۲۰۰ دمپایی خریده و مقابل اتاقهای ساختمان قرار داده و مدعی میشود در اتاقها میهمان وجود دارد. وقتی دو مرد تاجر ساختمان را میپسندند، او ۵۰۰ هزار تومان میگیرد و میگوید ۱۰ روز بعد ساختمان را تحویل میدهد، اما خریداران وقتی به آنجا میرسند متوجه میشوند که ساختمان متعلق به دادگستری است و سرشان کلاه رفته است. بعد از این سرقت بود که به بلیغ لقب آرسن لوپن داده شد.
شاید کلاهبرداری در داخل زندان که امروز جرمی مستمر در داخل زندانها است از زمان مهدی بلیغ شروع شد. او اولین نفری بود که از زندانی و زندانبان کلاهبرداری میکرد. مهدی وقتی در سال ۳۷ به جرم قتل حبس، ابد گرفت، به شدت به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرد و در زندان به یک معتاد حرفهای تبدیل شد. آرسن لوپن ایران در زندان هم دست از کلاهبرداری برنداشت و با ادعای اینکه در انبار زندان یک تلویزیون پیدا کرده است، تلویزیون داخل بند را به نگهبان زندان ۱۰۰ تومان فروخت.
مهدی توانست بالاخره از زندان آزاد شود، اما در سال ۵۸ به جرم حمل و قاچاق ۵ کیلوگرم مواد مخدر دستگیر و به همراه سه متهم دیگر در ملاء عام به دار آویخته شد تا پرونده یکی از حرفهایترین کلاهبرداران ایران بسته شود. مهدی زمان دستگیری قصد داشت با اطلاعات اشتباه خود را از دستگیری نجات دهد، اما مامور کلانتری او را شناخت و دستگیرش کرد.
استاد محمد بلوری، پدر حوادث نویسی ایران در مورد خاطراتش از مهدی بلیغ در یک گفتگوی تصویری میگوید: او فرمول ساخت هروئین را از یک مهندس اروپایی گرفته بود و در زندان هروئین تولید میکرد، او از همدستانش میخواست با ارتکاب جرم دستگیر شوند و به روش انباری، تریاک داخل زندان بیاورند تا او بتواند با آنها هروئین تولید کند. مهدی هروئین تمام زندانیان را تامین میکرد. او حتی به خارج زندان مواد میفروخت.
به گفته بلوری، مهدی بلیغ به قدری حرفهای بود که تمام زندانیها به جای مراجعه به وکیل به او مراجعه و او برایشان در ازای پول در داخل زندان لایحه مینوشت.
این استاد روزنامهنگاری از فرار سهباره آرسن لوپن ایرانی از زندان میگوید و گفت: او هیچ وقت به قتل نارفیقش در جلسات دادگاه اعتراف نکرد و از قاضی پرونده ایراد گرفت. حتی سه بار از زندان فرار کرد و به خارج کشور رفت. مهدی بعد از انقلاب به پیش من آمد و ماجرای قتل را برای من شرح داد. مهدی به خاطر اینکه کسی به او کار نمیداد دوباره در کار مواد مخدر رفت و با دستگیری، آقای خلخالی او را در ناصر خسرو در ملاءعام اعدام کرد.