اقتصاد ۲۴ - «ماجرا» عنوان یکی از برنامههای مستند رادیو صباست که در قالب گزارش به بررسی دلایل شهرت افراد و ماجراهای معروف میپردازد.
این برنامه سه شنبه، ۲۵ آبان ماه با توجه به سالروز درگذشت رهی معیری، از غزلسرایان معاصر ایران با موضوع آشنایی با رهی معیری و عاشقانه هایش از رادیو صبا پخش میشود.
معیری را به واسطه غزلهای مشهورش میشناسید. او یکی از شاعران و غزلسرایان مشهور معاصر است و مجموعه سایه او، یکی از شاهکارهای ادبی ایران محسوب میشود.
رهی معیری در اشعارش از اندیشههای ناب و تخیلات لطیفی بهره برده است و سرودههایش، زبانی یکدست دارند.
معیری در سال ۱۲۸۸ در تهران به دنیا آمد و در موسیقی و نقاشی هم ذوق و مهارت داشت. رهی فرزند معیرالممالک، یکی از رجال عصر قاجار بود. وی علاوه بر غزل، مثنوی و ترانه هم میسرود. در سال ۱۹۶۴ در تهران، مجموعهای از اشعار او تحت عنوان سایه عمر انتشار یافت.
در برنامه گلهای رنگارنگ رادیو که یکی از برنامههای مشهور زمان خود محسوب میشد، رهی معیری با داوود پیرنیا در انتخاب اشعار برنامه همکاری میکرد و تا آخر عمر خود سرپرستی آن را برعهده داشت.
در ۲۴ آبان ماه سال ۱۳۴۷ رهی معیری غزل سرای معاصر در ۵۹ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت.
لیلا علاقه مند، گزارشگر مستند "ماجرا" درباره این برنامه توضیح داد: این ماجرا از گوش دادن به یک آهنگ با صدای زنده یاد استاد بنان و آهنگ "شد خزان" شروع شد. به دنبال شاعر این اشعار عاشقانه به اسم رهی معیری رسیدم که زندگی نامه این شاعر غزلهای عاشقانه را مرور کردم و سوالی ذهنم را درگیر کرد. شاعری که صاحب کلی از ترانهها و تصنیفهای مشهور و شعرهای عاشقانه بسیار است، اما به طرز عجیبی هیچوقت ازدواج نکرده، چطور ممکن است شاعری که این همه شعر عاشقانه دارد و ازدواج نکرده باشد؟ بنابراین به دنبال این سوال تلاش کردم با آقای نیکنام، نوسینده کتاب "زندگی نامه رهی معیری" گفتگو کنم، اما موفق نشدم و بالاخره بعد از جستجوی بسیار به علی رزاقی شانی، نویسنده کتاب "آشنایی با رهی معیری" توانستم صبحت کنم و با ناگفتههایی از زندگی محمد حسن معیری روبهرو شدم.
برنامه «ماجرا» روز سهشنبه، ۲۵ آبان ماه به تهیه کنندگی انسیه شمساللهی ساعت ۱۴ و ۳۰ دقیقه از رادیو صبا روی آنتن میرود.
با سلام
در وهلهء اول او یک انسان به معنای اخص کلمه بود و بعد غزل سرای کم نظیری بود .
خانوادهء ما به او علاقهء فراوانی داشتند و هر دو اثر ارزنده اش را آن هم چاپ اول را داریم .
افسوس و دریغ که زود روی در نقاب خاک تیره کشید .
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
" خدایش بیامرزد "
الهی آمین " .