اقتصاد ۲۴- قتل معلم در تهران رقم خورد. راز قتل معلم در تهران فاش شد. رسیدگی به پرونده قتل معلم در تهران در دادگاه آغاز شد. زن ۵۰ سالهای در ماجرای قتل معلم در تهران قربانی شد. در ادامه بیشتر از قتل معلم در تهران بخوانید.
رسیدگی به این پرونده از دیماه سال ۹۷ به دنبال ناپدید شدن زن ۵۰ سالهای به نام مریم که معلم بازنشسته بود آغاز شد.
برادر وی که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: خواهرم از سال ۹۱ با مرد ۷۶ سالهای به نام اکبر ازدواج کرده است. اما حالا چند روزی هست که خواهرهایم میگویند از مریم هیچ خبری ندارند. شوهرش نیز پاسخ قانع کنندهای به ما نمیدهد. میترسم بلایی سر خواهرم آمده باشد.
بیشتر بخوانید:افشای دروغگویی دختر فراری دخمه شیطان درباره پدرش + گفتگو با پدر شیک پوش و دانشگاهی
با این شکایت ماموران پلیس برای افشای راز ناپدید شدن زن میانسال به تکاپو افتاده اند و در نخستین گام از بررسیها به بازجویی از همسر وی پرداختند.
اکبر سعی داشت خودش را بی اطلاع از ماجرای ناپدید شدن همسرش نشان دهد، اما وقتی روشن شد گوشی موبایل مریم در خانه او در منطقه افسریه و خانه پسرش آرش در منطقه پردیس آنتندهی داشته است لب به اعتراف گشود و به قتل همسر دومش اعتراف کرد.
اعتراف به قتل معلم بازنشسته
اکبر گفت:من و مریم از سال ۹۱ با هم ازدواج کردیم، اما مدام با هم اختلاف داشتیم و به همین خاطر چندبار از هم جدا شدیم. اما آخرین بار او به خانه ام آمده بود که با هم درگیر شدیم و من با چاقو او را کشتم. سپس جسدش را با همدستی پسرم مثله کردم. ما جسد را در چند کیسه پلاستیکی جاسازی کردیم و در درهای در خارج از شهر رها کردیم.
به دنبال اظهارات مرد سالخورده، پسرش تحت بازجویی قرار گرفته، اما مدعی شد هیچ دستی در این ماجرا نداشته است. این در حالی بود که ماموران پلیس نتوانستند هیچ اثری از جسد مثله شده مریم به دست بیاورند.
درحالیکه ۳ سال از این ماجرا گذشته بود برای اکبر به اتهام قتل، جنایت بر میت و سرقت کارت عابربانک مقتول و برای پسرش به اتهام سرقت و اخفاء ادله جرم کیفرخواست صادر و پروندهشان به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
آنها در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
در ابتدای جلسه برادر و ۴ خواهر مریم درخواست قصاص را مطرح کردند.
برادر قربانی وقتی پشت تریبون قرار گرفت گفت: اکبر مطلع بود خواهرم به تازگی بازنشسته شده و سنواتش را گرفته است. او خواهرم را اغفال کرد و به خانه اش کشاند و با همدستی پسرش او را کشت. ما حاضر به گذشت نیستیم و برای او تقاضای قصاص داریم.
سپس وکیل اولیای دم روبروی قضات ایستاد و گفت:بررسیها نشان میدهند روزی که مریم ناپدید شده اکبر و پسرش تماسهای طولانی مدت با یکدیگر داشته اند. اکبر در بازجوییها گفته است مریم خودش کارت عابر بانکش را چند ماه قبل به او داده بود. اما این در حالیست که شواهد نشان میدهد مریم یک هفته قبل از ناپدید شدنش، خودش از کارت عابر بانکش استفاده کرده است.
وی ادامه داد: اکبر مرد سالخوردهای است که نمیتواند به تنهایی مرتکب قتل شده باشد و جسد را مثله کند. به نظر میرسد او به خاطر پسرش قتل و جنایت بر میت را گردن گرفته است. اما شک ندارم اکبر و پسرش هر ۲ در این قتل دست داشته اند و حالا برای هر دو آنها به اتهام مباشرت در جنایت اشد مجازات میخواهم.
سپس متهم سالخورده روبه روی قضات ایستاد و قتل را گردن نگرفت؛ وی گفت:من مریم سال ۹۱ با هم ازدواج کردیم، اما مدتی بعد از هم جدا شدیم. ما در ۶ سال زندگی مشترک ۲ بار عقد کردیم و دوبار از یکدیگر جدا شدیم. چند بار هم در این مدت او را صیغه کرده بودم. آخرین بار در حالی که او صیغه من بود به خانهمان آمد. من بیرون رفته بودم که با من تماس گرفت و گفت میخواهد به خانه اش برگردد. من به او اصرار کردم تا برگشتن من صبر کند، اما قبول نکرد. همسایهها میگفتند او سوار یک پراید شده و از خانه بیرون رفته است. بعد از آن روز دیگر خبری از او نداشتم و نمیدانم چطور ناپدید شده است.
قاضی گفت: چرا در ۶ سال زندگی مشترک چند مرتبه او را صیغه کردی؟ که متهم پاسخ داد: نمیدانم. هر بار که از او جدا میشدم مریم میخواست تا او را صیغه کنم. ما در این مدت چند بار از هم جدا شدیم و بار دیگر با هم ازدواج کردیم.
قاضی گفت:چرا کارت عابر بانک همسر سابقت دست تو بود؟
متهم گفت: ما با هم حساب مشترک داشتیم و قرار بود با پولی که در آن حساب بود سرپرستی یک کودک را به عهده بگیریم.
قاضی: چرا هر بار تکلیف حساب مشترک را روشن نمیکردید؟
متهم:چون بیشتر پولهای آن متعلق به من بود.
قاضی: ماموران پلیس کف ماشینت آثار خون پیدا کرده اند. در این باره چه دفاعی داری؟ که متهم سکوت کرد و مدعی شد دستی در قتل نداشته است
قاضی به اعترافات قبلی وی در پلیس آگاهی اشاره کرد و گفت: قبلاً صراحتاً به قتل و مثله کردن جسد اعتراف کرده بودی. حالا چرا منکر قتل هستی؟
که متهم پاسخ داد: من قبلاً تحت فشار و شکنجه به قتل همسرم اعتراف کرده بودم. اما حالا میگویم بی گناه هستم و از سرنوشت او اطلاعی ندارم.
سپس آرش که با قرار وثیقه آزاد بود در جایگاه متهم ایستاد و اتهاماتش را نپذیرفت.
وی گفت: من از ماجرای کشته شدن زن دوم پدرم هیچ اطلاعی ندارم. من فقط کارت او را از پدرم گرفته بودم و، چون فکر میکردم آنها به یکدیگر نزدیک هستند مریم خودش کارتش را به پدرم داده است. من نمیدانم چه بلایی سر مریم آمده است که پلیس هنوز نتوانسته اثری از جسد او به دست بیاورد.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.