تاریخ انتشار: ۱۱:۴۱ - ۱۱ دی ۱۴۰۰

مزد زنان کولبر چقدر است؟

طی ماه‌های گذشته ۱۱۰ زن کولبر در روستا‌های هفت شهرستان سروآباد، بانه و کامیاران در استان کردستان و پاوه، ثلاث باباجانی، جوانرود و روانسر استان کرمانشاه شناسایی شده‌اند و تحت پوشش فعالیت‌های اشتغال‌زایی بنیاد برکت قرار گرفته‌اند.

مزد زنان کولبر

اقتصاد ۲۴ - سی‌ام بهمن در خبری اعلام شد: «طی ماه‌های گذشته ۱۱۰ زن کولبر در روستا‌های هفت شهرستان سروآباد، بانه و کامیاران در استان کردستان و پاوه، ثلاث باباجانی، جوانرود و روانسر استان کرمانشاه شناسایی شده‌اند و تحت پوشش فعالیت‌های اشتغال‌زایی بنیاد برکت قرار گرفته‌اند.»

این زنان برای هربار کولبری چقدر دریافت می‌کنند؟

سکوت همه را به اسارت بُرده. صدای خِش‌خِش برف‌ها زیر کفش‌ها تنها ملودی است. صدای نفس‌ها هم هرازگاهی سکوت را به عقب می‌راند. نفس‌های به تنگ آمده از سنگینی و سرمای هوا. دلشوره خانه کرده در چشم‌هایی که سفیدی برف را می‌پایند. از دور قابل شناسایی نیستند، معلوم نیست اویی که زیر کوله سبز زانو خم کرده «ساریسا» ست یا «ژینا».

صورت‌ها با روسری‌ها، قاب گرفته شده‌اند. تنها خزیده‌اند زیر چند لایه لباس ضخیم برای در امان ماندن از سرما. چادر‌ها دور کمر‌ها تاب خورده‌اند برای راست کردن قامت‌شان شاید هم حفاظی باشند در برابر سرما؛ اما همگی کمر خم کرده‌اند. شال‌های بافت هم دور پا‌ها پیچ‌اند تا نزدیکی زانوها. یکی تلویزیونی را به دوش می‌کشد؛ تلویزیون یکی از خانه‌های دور در شهری دورتر را. آن یکی زیر بار یخچال قامتش دوتا شده. کاروان اسباب خانه است که از میان برف‌ها راه باز می‌کند برای چندرغازی که انتظارش را می‌کشد.


بیشتر بخوانید: خودکشی کولبر نوجوان به خاطر توقیف قاطر‌ها در پاوه + فیلم


زنان محصورشده در لباس‌های ضخیم و مردانه بار اجبار را بر دوش می‌کشند تا رسیدن به مقصد. نفس در سینه حبس می‌کنند برای تمام کردن سربالایی. بعد نوبت به کوره‌راه‌ها می‌رسد؛ مسیر‌های جاخوش کرده در سینه کوه. اینجا جای لغزش نیست. دست‌ها از بار‌ها کَنده می‌شوند و از هر صخره‌ای که نزدیک باشد آویزان می‌شوند. پا‌ها روی هر لَبه‌ای که دوام داشته باشد، جاگیر می‌شوند.

اینجا نامش قتلگاه است؛ جان‌های بسیاری گرفته تا هراس بیندازد بر دل مسافرانش. سینه کوه را که بالا بیایند، کمی آن طرف‌تر نوبت به سرازیری می‌رسد. کوله‌های کَنده شده از جان‌شان سُر داده می‌شوند برای رسیدن به آن پایین. بعد از کوله‌ها نوبت خودشان است تا کمی به زانوهایشان استراحت بدهند و سرسره‌بازی روی برف را مزه‌مزه کنند.

سکانس اول؛ کولبری سرنوشت مشترک مادران و دختران

بیوه که شد زد به کوه؛ خانه نان می‌خواست. شلوار کردی به تن کرد و کاپشن مَردش را به تن کشید برای در امان ماندن از سرما. چادر قدیمی‌اش را دور کمرش تاب داد برای کمر راست کردن زیر بار. روسری قدیمی هم صورتش را پوشاند، اما به چشم‌ها اجازه دیدن داد. پوتین‌های مَردش هم بودند برای کوفتن روی برف‌ها.

قبل از سفر شبانه گرما می‌انداخت به تنورش. هیزم‌ها به خورد تنور داده می‌شدند برای برشته کردن خمیرها. آفتاب از میانه کوه خودش را بالا نکشیده، هُرم گرمای تنور صورتش را گرم می‌کرد. نان‌ها سوار بر کول «ئاشتی» می‌رفتند تا مرز عراق. «می‌فروختیم، درآمدش بد نبود.» وقت برگشت جای نان را چای و پارچه می‌گرفت. «بعضی زن‌ها هم گردو می‌برند برای فروش.»

شصت‌وچهار سال پیش در یکی از همین خانه‌ها صدای گریه‌اش پیچید. نامش را «ئاشتی» گذاشتند؛ یعنی آشتی، شاید برای اینکه در ۶۴ بهاری که داشته، آشتی باشد با همه نداشته‌هایش. «کولبری سر تا پا مشکل است.» کوه مَرد خانه‌اش را برای همیشه از او گرفت. «۱۵سال کولبری کردم.»

سرما و بار زیاد توان از ریه‌هایش گرفت تا جایی که نفس‌هایش به شماره افتاد و خانه‌نشین شد. «هشت سالی هست کولبری نمی‌کنم. نمی‌توانم ناخوشم.» مردش که چشم بر همه زشتی‌ها و زیبایی‌های زندگی بست بچه‌ای به شکم داشت. «چهل روز بعد از زایمانم رفتم کولبری.» کولبری «ئاشتی» چندسالی کفاف زندگی را داد تا بالاخره دختر‌ها هم هم‌پای مادر شدند. «چهار دخترم با من می‌رفتند کولبری.»

چندسال کولبری و زدن به کوه در سرما و گرما توان از دختر‌ها هم برده، اما ناچار هنوز پا در کوه می‌گذارند. «دوران قاعدگی سخت‌ترین روزهاست. سرما تا مغز استخوانت ریشه می‌اندازد.» روزگاری که هنوز کولبری میان زنان باب نبود، ماشینی تا نیمه راه می‌بردشان. «الان پیاده می‌روند تا مرز مریوان.» امیدشان به پاهای‌شان است برای تاب آوردن مسیر طولانی که باید بروند و برگردند.

سکانس دوم؛ کولبری در انتظار زنان سرپرست خانوار

مو‌های سفیدش با لجاجت از روسری مشکی‌اش بیرون افتاده‌اند. سختی‌ها و غم‌های زندگی گوشه چشمش رد انداخته‌اند. خط اخم‌های روزگار را هم می‌شود روی پیشانی «پژال» دید. رد بند‌هایی که بار را روی کمرش راست می‌کنند بر شانه‌هایش مانده. «پژال» یعنی جوانه نازک؛ جوانه‌ای که بار خانه بی‌مردش را به دوش کشیده. آذوقه «پژال» هم در مسیر رفت نان محلی است. «خریدار دارد ما هم می‌بریم برای فروش.»
عطر ادکلن زارا من بلو اسپریت | Zara Man Blue Spirit ۳۳٪

در مسیر برگشت، اما بارش به سبکی نان‌های برشته‌شده در تنور خانه یا گردو‌های چیده‌شده نیست. یک روز گونی‌های بلغور از «پژال» کولی می‌گیرند، یک روز چای و روزی هم نوبت به پارچه‌های از آب گذشته است. تاجر هوس بار دیگر کُند، فر یا ماشین لباسشویی از «پژال» سواری می‌گیرند. «گاهی تنها همراهم دخترخاله‌ام است.» خاطرات کوهپیمایی دو نفرشان به بهار و تابستان می‌رسد. سرمای زمستان بیش از یک همراه می‌طلبد. بهار یا تابستان که باشد، شب تا صبح خمیر را می‌دهند به جان هیزم‌های آتش گرفته تنور. «قبل از طلوع آفتاب می‌زنیم به راه.»

کارشان ممنوعه است. کار که ممنوعه باشد، جاده هموار و مسیر مشخص به رویشان بسته می‌شود. «مجبوریم به کوه بزنیم. خیلی هم سخته.» به مقصد که می‌رسند جانی به پاهای‌شان نیست و نفس‌های‌شان به شماره افتاده. دمی می‌آسایند؛ تا تقسیم کوله‌هایی که باید برسند آن‌سوی مرز. کمر‌ها به هر تخته‌سنگی که دم‌دست باشد، تکیه می‌دهند. پا‌ها نقش بر زمین می‌شوند تا دمی بیاسایند. کابوس و دلهره برگشت، اما هست و دست از سرشان برنمی‌دارد. «از سر ناچاری و گرفتاری است شدیم کولبر.»
سکانس سوم؛ کولبری تنها منبع درآمد زنان تنها

به مهربانی نامش است؛ «نه‌رمین». ریزنقش و لاغراندام. به رسم مادرانش لباس پوشیده. کراسی‌اش -پیراهن بلند- به رنگ نارنج است. سوخمه -نیم‌تنه- سبز رنگش خوش نشسته بر رنگ نارنج. نه مردی به خانه می‌بیند، نه پسری. مردش را سال‌های پیش به خاک سپرد. دختران و پسران را راهی خانه بخت کرد. روسری سرمه‌ای به سر دارد. پیشانی‌اش را هم محکم با دستمالی بسته، شاید راه افکار بد را سد کرده باشد. «هر هفته نمی‌توانم بروم کولبری.»

اینجا مرد‌ها طعمه کوه و برف می‌شوند برای نرسیدن به خانه. سرما هم در کمین‌شان نشسته تا به جان‌شان بزند. سرما گاهی دست یا پایی از آنان را به غنیمت می‌برد. «پا‌های مَردم را سرما زد و مجبور شدند، قطع کنند.» چندسال مریض‌داری کرد و زد به کوه برای خرجی خانه. مَردش که برای همیشه رفت تنهایی به خانه‌اش هجوم آورد. «بار سنگین نمی‌توانم بیاورم، جانم تابش را ندارد.»

هرچند روز یک‌بار توانش را جمع می‌کند برای مسیر پرپیچ‌وتاب کوهستان. همه راه چشم‌هایش میخ شده روی کفش‌هایش، حواسش باید باشد کجا پا می‌گذارد. «روز‌هایی هم هست از مرز دست خالی برمی‌گردیم.» از تنهایی‌اش گلایه دارد. «کسی را ندارم پول دربیاورد. مجبورم خودم کار کنم.» هربار برای ۳۰۰-۲۰۰ هزار تومان پا در راه می‌گذارد، هرچند روز‌های خوش‌شانسی ۴۰۰هزار تومان هم نصیبش می‌شود.

مرزنشینان و روزگاران قبل از کولبری

«ئاشتی»، «پژال»، «نه‌رمین» و خیلی‌های دیگر قبل از چشیدن طعم تلخ کوره‌راه‌های صعب‌العبور، زن پای دار قالی بودند. دار‌ها را گوشه اتاق‌شان علم می‌کردند. کلاف نخ‌های لاکی، سرمه‌ای و آبی هم بودند برای گره خوردن به دارها. گاهی طرح ماهی درهم می‌انداختند و زمانی هوس نقش هارتی لچک ترنج می‌کردند.

پای دار که می‌نشستند، بندی به پا گهواره طفل‌شان را تکانَکی می‌دادند و می‌خواندند.

گاهی نقش‌های جا خوش کرده در حافظه‌شان تاروپود‌ها را به‌هم گره می‌زد و زمانی نقش‌هایی از هرات آمده. نقش‌های نایین و بختیاری هم بودند که می‌شدند قالی خوش آب و رنگی برای فروش.

مردان پی نی زدن و هی کردن گله بودند پای دامنه‌های زاگرس. عده از مردان هم هوس باغبانی داشتند و بیل می‌زدند پای درختان آلبالو، انگور و انار. از کنار باغ‌ها که می‌گذشتی آوازی گوشت را می‌نواخت؛ نوا‌هایی از دوران پرشور جوانی.

جنگ را با تمام توان تاب آوردند و مردانگی را مَشق کردند. بر شیپور صلح که دَمیدند دوباره نوا‌های پرشور را سر دادند برای فراموش‌نشدن زندگی. زنان پای دار‌ها برگشتند و مرد‌ها به کوه‌ها پی گله.

اما دار‌ها را چینی‌ها و پاکستانی‌ها به یغما بردند با قالی‌های مونتاژ شده‌شان. پای قالی‌های چینی و پاکستانی که به بازار باز شد، دار قالی‌ها یکی‌یکی از خانه‌ها برچیده شدند. آب هم راهش را گرفت و رفت به استان‌های مرکزی برای رونق کارخانه‌هایی که چرخ صنعت را می‌چرخاندند. آب هم که رفت درخت‌ها بی‌رونق شدند و گله‌ها بی‌علف ماندند. فقر ماند و اهالی مرزنشین، آن‌ها ماندند و تنها راه بقا؛ کولبری.

 

منبع: روزنامه شهروند

ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

قیمت گوشت گوسفند، گوساله و مرغ + جدول

قیمت سکه و طلا امروز شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول

قیمت خودرو‌های پارس خودرو امروز + جدول

صفحه اول روزنامه‌های سیاسی امروز

قیمت لیر ترکیه امروز در بازار + جزئیات

پیش‌بینی هواشناسی تهران و ایران امروز + جدول

قیمت دلار و یورو امروز شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول

وضعیت هواشناسی امروز

قیمت دینار عراق امروز در بازار + جزئیات

دستمزد شهاب حسینی در گناه فرشته لو رفت

رونمایی مصطفی زمانی از همسر عربش/ ناریمان الصالحی کیست؟

معرفی بهترین سریال های کره‌ای

قیمت خودرو‌های ایران خودرو امروز شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول

قیمت اسپیکر حرفه ای، سینما خانگی + جدول

قیمت سکه پارسیان امروز شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول

قیمت سکه و طلا امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول

پیش‌بینی قیمت دلار فردا یک‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

بهترین موشک های ایران + مشخصات

عکس/استایل نوجوان‌پسند نانسی عجرم در لس‌آنجلس

قیمت خودرو‌های سایپا امروز شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول

خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار

اعلام سقف معافیت مالیاتی برای اشخاص غیرتجاری

فیلم/ آقازاده‌هایی که جشن عروسی شان نقل محافل شد؛ از دختر شمخانی تا نوه هاشمی رفسنجانی!

صادرات گاز به هند عملی می‌شود؟

فیلم/رخ‌نمایی مرال قرمز ایرانی در ارتفاعات رودبار

فیلم/ دیدار مجید و معلم قصه‌های مجید پس از ۳۵ سال

جانشین مهدی طارمی در پورتو کیست؟

مقصد بعدی فرهاد مجیدی کجاست؟

مراقب تراشه کارت سوخت خود باشید

عکس های زیبای گلاره عباسی در سفر به جنوب

اعلام سقف وام بازنشستگان ۱۴۰۳

اینفوگرافی/فروش کدام املاک شامل مالیات بر عایدی سرمایه نمی‌شود؟

علی مجتهدزاده: حکم اعدام توماج صالحی می‌شکند

آمار خودرو‌های وارداتی دپو شده در گمرک؛ ۵۰ هزار یا ۱۳ هزار؟!

تراکتور کریم باقری را نمی‌خواهد!

رکود مسکن به هسته سخت رسید

۱۸۰۰ سال حبس برای بمب‌گذار استانبول!

پرداخت وام بانکی به دستگاه‌های اجرایی ۶ برابر شد

برنامه عرضه سیمان در بورس کالا

قیمت واقعی مسکن چقدر است؟

عکس/انتقاد مداح معروف از بودجه عجیب نهاد‌های فرهنگی در موضوع حجاب

آپارتمان‌های تهران بدون مشتری ماند + جدول قیمت‌ها

طرح کالابرگ ادامه دارد؟

خبر مهم درباره زمان واریز یارانه نقدی

تیپ متفاوت بازیگر دونگ‌یی به سبک باربی + عکس

تیغ جراحی بر طرح ترافیک تهران

فیلم رقص نعیمه نظام دوست وایرال شد!

فرانسه از فهرست ۱۰ اقتصاد برتر جهان حذف می‌شود؟

خبر‌های جدید برای مشمولان سربازی

بلاتکلیفی افزایش میزان افزایش مستمری بازنشستگان

مافیای خودرو؛ مانع بزرگ واردات خودرو‌های برقی به کشور!

صندوق بازنشستگی کشوری قابل احیا است؟

فیلم/سرنوشت عجیب سه رفیق صمیمی نیما، مهرداد و پژمان پس از ۲۰ سال!

ترس بازار ارز‌های دیجیتال از وقوع این اتفاق

افزایش قیمت قهوه به بالاترین حد در ۱۵ سال اخیر

پای نفت برای صعود قیمت بسته می‌شود؟

عکس/ ترفند محمود احمدی نژاد برای دست ندادن با زنان

جامعه دوپاره با معیار‌های دوگانه؛ فروپاشی اجتماعی نتیجه دوقطبی خودی و غیرخودی

رمزگشایی از علنی شدن اختلاف دولت و مجلس/ آیا پروژه حذف قالیباف از ریاست مجلس کلید خورده است؟

طالبان در سیلاب هم آب را روی سیستان بست؟

سکه‌های جدید بانک مرکزی ناخالصی دارد؟

بهارستان در رقابت اردیبهشتی؛ دورخیز ۴ لیست برای دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم

خودنمایی محمدرضا گلزار با خودروی تسلای جدیدش + عکس

سراب آب در دریاچه ارومیه؛ این دریاچه در شهریور دوباره خشک است

روند کاهشی نرخ بیکاری و اشتغال در ایران

فیلم/ موشک ایرانی که قاتل ناو‌های هواپیمابر است

نمودار قیمت آهن آیینه نوسانات بازار

درخواست اعدام برای عاملان تعرض به فوتبالیست نوجوان

وعده تولید خودرو با کدام پول؟

بازار ارز در انتظار مذاکرات هسته‌ای است؟

جنجال عجیب مدال اهدایی یک دختر به علی دایی