اقتصاد ۲۴- وقتی زنی ناپدید شد شوهرش برای پیدا کردن او از پلیس کمک خواست و با تحقیقات پلیس بود که راز عجیب زن جوان فاش شد.
سه شنبه هفته گذشته مردی به اداره پلیس رفت تا گزارش ناپدیدشدن همسرش را اعلام کند.
وی گفت: همسرم خانهدار است و آخرین بار درحالیکه او در خانه بود من به محل کارم رفتم اما شب که برگشتم خبری از او نبود. بهگفته پسر 15سالهام، همسرم عصر برای خرید از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. هرچه به موبایلش زنگ زدم خاموش بود و این درحالی بود که دوستان و بستگانمان هم از او بیخبر بودند و حالا احتمال میدهم که اتفاق شومی برایش رخ داده باشد.
با این شکایت، پروندهای تشکیل شد و پیش روی قاضی میثم حسینپور، بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. با دستور بازپرس تحقیقات آغاز و معلوم شد که زن جوان به تازگی با پسری 21ساله در تماس بوده است. با این سرنخ پسر جوان به دادسرا احضار شد و وقتی مقابل بازپرس جنایی تهران قرار گرفت اسرار ناپدیدشدن زن گمشده را فاش کرد.
پسر جوان که کارگر تاسیساتی ساختمانهاست گفت: زن گمشده آپارتمانی در حاشیه تهران اجاره کرده و قصد دارد به زودی به ترکیه برود.
بیشتر بخوانید: درگیری مسلحانه پلیس با قاچاقچیان
وی ادامه داد: مدتی قبل برای انجام کارهای فنی به ساختمانی که زن جوان در آنجا زندگی می کرد رفتم و با او آشنا شدم. او به من گفت که میخواهد آپارتمان را بفروشد و به خارج از کشور برود. او از من خواست تا برای آپارتمانش مشتری مناسب پیدا کنم و وعده داد که دستمزد خوبی به من میدهد. من هم به خاطر دستمزد، به جست و جو پرداختم و یک مشتری خوب برای خرید خانه پیدا کردم. زن جوان خانه را حدود یک میلیارد و 600میلیون تومان فروخت و پس از آن سهم مرا هم پرداخت کرد. بعد هم گفت که برای 2ماه آپارتمانی در حاشیه تهران اجاره کرده و قرار است به زودی به خارج از کشور سفر کند.
با افشای این حقیقت، بازپرس جنایی دستور بازداشت زن جوان را صادر کرد چراکه در تحقیقات مشخص شد گفتههای پسر جوان حقیقت دارد و زن جوان پس از فریب شوهرش، خانهای را که در آن زندگی میکردند تصاحب کرده و آن را فروخته است. این در حالی بود که شوهرش وقتی شنید خانهشان را از دست داده، در شوک فرو رفت.
در ادامه محل زندگی زن جوان شناسایی و او بازداشت شد.
وی در بازجویی ها به فریب شوهرش و فروش خانه اقرار کرد و درباره انگیزهاش گفت: سالها آرزو داشتم که به سر کار بروم و استقلال مالی داشته باشم اما شوهرم مخالف کارکردن من بود. وی ادامه داد: مدتی قبل به صورت پنهانی در یک آرایشگاه به صورت کارآموز مشغول به کار شدم. به سرعت کار را یاد گرفتم به طوریکه همه همکارانم میگفتند استعداد خاصی در آرایشگری دارم. آنها وقتی شنیدند شوهرم مخالف کارکردن من است پیشنهاد دادند که به ترکیه بروم. به گفته آنها در ترکیه می توانستم درآمدی چند برابر اینجا داشته باشم، ضمن اینکه دیگر شوهرم کنارم نبود تا مانع کارکردن من شود.
متهم گفت: برای رفتن به ترکیه باید پول جور می کردم. از طرفی باید از شوهرم جدا میشدم اما مطمئن بودم که اگر موضوع طلاق را مطرح کنم حاضر به جدایی نمیشود. برای همین نقشهای کشیدم و برای پیش بردن نقشهام از کارگر تاسیساتی که چند بار برای انجام کارهای ساختمانی و تعمیرات به خانه و ساختمان ما آمده بود کمک گرفتم. به او پیشنهاد دادم که اگر ظرف یک ماه یک خریدار خوب و دست به نقد برای خانهام پیدا کند دستمزد خوبی به او خواهم داد.
از سوی دیگر سراغ شوهرم رفتم و به او گفتم آشنایی پیدا کردهام که میتواند با سند خانه وام میلیاردی کمبهره به ما بدهد. به او گفتم به من وکالت بدهد تا به دنبال کارهای وام بروم و چون خیلی سرش شلوغ بود و نمیتوانست دنبال کارهای بانکی برود قبول کرد. به این ترتیب از او یک وکالتنامه تامالاختیار گرفتم و گفتم که با وام میلیاردی می توانیم هم بدهیهایمان را بپردازیم و هم در یک کار مناسب سرمایهگذاری کنیم. شوهرم فریب خورد و به من وکالت داد و من به راحتی توانستم خانه را بفروشم.
البته زیر قیمت فروختم و با توجه به شرایطی که داشتم باید هرچه سریعتر نقشهام را پیش میبردم. پس از فروش خانه، آپارتمانی مبله در اطراف تهران اجاره کرده و بلیت ترکیه را خریدم. خریدار خانه پول را در چند نوبت به من پرداخت کرد و در نوبت آخر قرار بود کلید را تحویل بگیرد و من هم برنامه ریخته بودم که پیش از آن از ایران خارج شوم. چیزی تا تحقق رویاهایم باقی نمانده بود تا اینکه ماموران به مقابل خانهام آمدند و دستگیر شدم. حالا هم اگر شوهرم رضایت بدهد من بخشی از پول خانه را به عنوان مهریه برمیدارم و مابقی را هم به او میپردازم به شرط اینکه قبول کند از هم جدا شویم.
با اعترافات این زن، وی بازداشت شد و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.