اقتصاد۲۴- سوالی که همه محافل آمریکایی و ایرانی دنبال کننده روند مذاکرات و پیچیدگیها و فراز و نشیبهای آن در هفتههای اخیر مطرح میکنند این است که آیا آمریکا با نظام ایران در خصوص تعلیق مذاکرات هستهای و تلاش برای احیای توافق سال ۲۰۱۵ به توافق رسیده است؟ واقعیت این است که مذاکرات بیش از یک ماه است هیچ پیشرفتی نداشته و این گمان را ایجاد کرده که گفتگوها با رضایت دو طرف، در وضع تعلیق قرار داده شده است و در عین حال تلاشها برای باز کردن برخی گرهها ادامه دارد تا با از سرگیری مذاکرات در آینده، به مانعی در برابر آن تبدیل نشود. این گرهها عمدتا به درخواستهایی مربوط میشود که ایران آنها را خطوط قرمز راهبردی نظام میداند، ولی واشنگتن آن را خارج از تفاهمهای به دست آمده در توافقنامه سال ۲۰۱۵ میداند و معتقد است تهران حق ندارد با مطرح کردن مسائلی خارج از چارچوب توافق قبلی، مذاکرات را با مانع رو به رو کند.
واشنگتن دستیابی به توافق هستهای را یک نیاز ضروری برای توقف برنامه هستهای ایران و بستن راه به روی پیشرفت آن در بخش نظامی میداند. آمریکا همچنین تحریم علیه برخی نهادهای ایرانی و مشخصا «نیروی قدس» سپاه پاسداران را برای مهار گسترش نفوذ منطقهای نظام ایران که از طریق نیروی قدس و عوامل آن اجرا میشود، ضروری میداند.
بیشتر بخوانید: چه کسانی از مذاکرات ایران و عربستان ناراحتند؟
تهران نیز به نوبه خود سخت گیری آمریکا را ناشی از خصومت دوجانبه نمیداند بلکه معتقد است این سخت گیریها به شبکه منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه و تلاشهای این کشور برای ساماندهی معادلات منطقهای به عنوان مقدمهای برای اجرای سیاست راهبری کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه، ارتباط دارد.
هرچند تهران به قبول شروط آمریکا برای احیای برجام نزدیک شده و با دسته بندی تحریمها به هستهای و غیرهستهای که به نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم مربوط میشود موافقت کرده است، ولی نخواهد توانست ناکامی خود در خارج کردن اسامی فرماندهان سپاه پاسداران و نیروی قدس را از فهرست تحریم ها، در سطح داخلی و خارجی و از نظر سیاسی و راهبردی، توجیه کند. به همین علت دوباره به سخت گیری رو آورده و در آستانه خروج از مذاکرات قرار گرفته است به ویژه که محافل سیاسی ایرانی به این باور رسیده اند که واشنگتن با توجه به سرگرم بودن به پیامدهای جنگ اوکراین و فشارهای اسرائیل و افزایش هراس هم پیمانانش در خاورمیانه از تبدیل شدن مجدد تهران به تهدیدی برای منافع و ثبات آنها، تمایلی به دستیابی به توافق در شرایط کنونی ندارد.
تعلیق مذاکرات و دستیابی به توافق، ممکن است نظام ایران را به سمت بازگشت به سیاست دور زدن تحریمها و افزایش فشارهای هستهای از طریق غنی سازی اورانیوم در سطحی فراتر از میزان ۶۰ درصدی کنونی سوق دهد که این کشور را در آستانه هستهای شدن یا «فرار هسته ای» قرار خواهد داد. به عبارت دیگر، برنامه هستهای ایران به سمت نظامی شدن پیش خواهد رفت که یکی از مهمترین عوامل نگرانی آمریکا و غرب و اسرائیل است.
بازگشت تهران به استفاده از سیاست افزایش سطح غنی سازی به عنوان اهرم فشار بر قدرتهای بین المللی بخصوص آمریکا با هدف کسب امتیاز از آنها و تحقق اهدافش، به معنای ماجراجویی و قمار بر سر نتایج توافقی است که میتواند این کشور را از زیر بار تحریمها خارج کند و موجب ترمیم اقتصاد بحران زده این کشور شود که ایران را با خطر انفجار داخلی به علت گسترش فقر و ناتوانی دولت در تامین خواستههای اساسی شهروندانش مواجه کرده است.
ایران که آمریکا را مسئول دست نیافتن سریع به توافق میداند، به زیانهایی نگاه میکند که در ده ماه اخیر از نظر اقتصادی متحمل شده است. دست نیافتن به توافق موجب شد ایران نتواند از پیامدهای بحران اوکراین بهره برداری کند و جایگاه خود را در بازارهای جهانی انرژی بازیابد و به این ترتیب حدود ۱۵۰ میلیون دلار درآمد در روز و ۴.۵ میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت در ماه را از دست بدهد و در عین حال نتواند از داراییهای مسدود شده خود در بانکهای خارجی استفاده کند که دست کم ۲۰۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود. به همین علت راهبرد نظام به سمت قبول این اصل پیش میرود که «یا توافق، به همه منابع تهدید پایان میدهد یا این که اوضاع کنونی ادامه مییابد».
منبع: ایندیپندنت عربی / تحریریه دیپلماسی ایرانی