اقتصاد۲۴- ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه ظهر روز دوشنبه دوم خرداد ساختمان ۱۰ طبقه متروپل آبادان که مدت زمان زیادی از تاسیس آن نمیگذشت، فروریخت و دهها تن را به کام مرگ کشاند. همان روز نخست ۳۷ مصدوم و ۱۷ جانباخته از زیر آوار بیرون کشیده شد؛ جان باختگانی که در پنجمین روز حادثه تعداد آنها به ۲۸ تن رسید. با این حال عملیات امداد و نجات با کندی صورت میگیرد به نحوی که امید مردم برای نجات جان عزیزانشان لحظه به لحظه کمتر میشود.
مردم محلی از نحوه مدیریت میدان و عملیات امدادرسانی گلایه دارند. بر اساس تصاویر منتشر شده حضور نیروهای امدادی متخصص به شدت کمرنگ است و این خود شهروندان آبادانی و خویشان حادثهدیدگان هستند که بیشترین سهم رادر عملیات آواربرداری و جستجو برعهده دارند. مردم به دنبال عزیزان خود در میان آوار متروپل سرگردان هستند و در حین سوگواری به کار امدادرسانی هم مشغولند.
برخی از این موضوع گلایه دارند که چرا به جای کمکهای امدادی پلیس و نیروهای امنیتی به میدان آمدهاند. از سوی دیگر در حالی که سگهای آموزشدیده و به اصطلاح گروههای آنست هلالاحمر مشغول به فعالیت هستند عدهای از سر مهر، اما به اشتباه سعی میکنند با سگهای خانگی خود و بدون هماهنگی با نیروهای امدادی به یافتن افراد زیر آوار مانده کمک کنند.
حضور افراد غیرمتخصص بر خطرات احتمالی دامن میزند، اما در اتفاق بیسابقه مردم هم به نیروهای امدادی اعتمادی ندارند. سوال اینجاست که دلیل این موضوع چیست؟
قاسم آلکثیر خبرنگار اهوازی که از عصر روز حادثه در آبادان حضور داشته به رویداد ۲۴ میگوید: مدیریت میدان این حادثه در دست فرماندار آبادان و معاونت عمرانی استانداری خوزستان بود. تا ۲، ۳ روز اول اختلاف نظر شدیدی میان مردم آبادان با دیگر نهادها از جمله هلالاحمر و آتشنشانی و HSEهایی که از شرکتهای دیگر آمده بودند.
بیشتر بخوانید:شهرداری آبادان مالک مشارکتی متروپل بوده است
به گفته او اختلاف نظر میان نیروهای امدادی و مردم محلی بر سر آن بودکه نیروهای امدادی افراد عادی را مانع انجام کار حرفهای و اصولی میدانستند؛ موضوعی که شهردار و مسئول آتشنشانی اهواز که بخشی از نیروهای آتشنشانی این شهر را به محل حادثه اعزام کرده بودند نیز بر آن تاکید و عنوان میکنند که این اختلافنظر باعث شده که جلوی پیشرفت عملیات گرفته شده و آواربرداری به کندی انجام شود.
آلکثیر اضافه میکند: نیروهای امدادی معتقد بودند که کارشان علمی و تخصصی است و نباید مردم وارد صحنه شوند، اما مردم محلی میگفتند که شما کار را به کندی پیش میبرید، در نتیجه ما که دلسوزتر هستیم بیشتر میتوانیم وقت بگذاریم و کار کنیم، پس باید در صحنه حاضر باشیم. در واقع هیچ مدیریتی نتوانست این دو گروه را به تفاهم برساند چرا که نهادهای رسمی در تصمیمگیریهای خود پیوستهای اجتماعی مرتبط با جامعه را در نظر نگرفته بودند تا مردم را در آواربرداری به نحو مقتضی و مناسب مشارکت بدهند.
او به گفتگوی خود با پیرحسین کولیوند رئیس هلال احمر اشاره کرده و میگوید: کولیوند تاکید داشت که از مشارکت جامعه محلی هم استفاده میشود، اما تنها افرادی را مشارکت دادیم که مطمئنیم واقعا در حال کمک هستند و به افرادی که مانع کار و پیشرفت ما میشوند، اجازه ورود نمیدهیم.
این خبرنگار خوزستانی، اما بر این نکته تاکید میکند که با وجود سخنان کولیوند حداقل تا آخرین ساعات روز جمعه که او در محل حادثه حضور داشته است شاهد نوجوانانی بوده که در موقعیت بسیار خطرناکی مشغول کمک به آواربرداری بودند. در تصاویر منتشر شده از آواربرداری نیز این موضوع مشهود است.
وی درباره تصاویر منتشر شده مبنی بر شکایت مردم حاضر در صحنه حادثه از نبود کمک میگوید: روزهای اول نیروهای امدادی به دلیل همین اختلاف نظر فاصله گرفته بودند. مثلا یکی از شبها آواربرداران پیشرفت خوبی کردند و برای ادامه کار نیاز به نور داشتند به همین دلیل فریاد میزنند که نور میخواهند که البته نور مورد نیاز نیز تامین شد، اما مساله آن بود که نهادهای رسمی آنها را رها کرده بودند و مردم نیز حاضر نبودند پای مذاکره بیایند و میخوانستند خودشان مدیریت کنند چراکه عزیزانشان زیرآوار بود.
به گفته آلکثیر از جمعه شب نوعی سازش بین دو طرف ایجاد شد و سازمانهای امدادی رسمی مانند آتشنشانی و هلال احمر یک بخش از کار را پیش میبردند و مردم بخش دیگری را آواربرداری میکردند. علت این تفاهم نیز آن بود که کار آواربرداری و امداد به جایی رسیده که مردم ابزار و تجهیزات لازم را نداشتند و در نتیجه گروههای امدادی که مجهز به ابزار لازم بودند، کار را به دست گرفتند.
او درباره امید به زنده ماندن افراد مانده در زیر آوار عنوان میکند: با یکی از افرادی که کنترل صدا را بر عهده داشت صحبت کردم، او میگفت ما صداهایی شنیدهایم، اما نمیدانیم که این افراد هنوز زندهاند یا نه. اما حالا وارد روز پنجم حادثه شدهایم و امیدها کمتر شده است.
فرماندار آبادان طی صحبتی که با این خبرنگار داشته گفته تا وقتی آخرین جسد را پیدا کنیم به کار ادامه میدهیم و هنوز امیدوار بودهاند، اما به گفته آلکثیر عمق فاجعه به قدری زیاد است که وقتی به صورت میدانی ماجرا را بررسی کنید، امید کمتری برای زنده ماندن افراد میماند. مثلا ممکن است بخشهایی از یک جسد طی چند روز پیدا شود و اجساد به قدری غیرقابل شناسایی است که شاید صرفا از روی لباس بتوان پی برد که جسد متعلق به یک زن است یا یک مرد.
به گفته او مردم در این حادثه در پشتیبانی نیز نقش بسیار پررنگی ایفا کردند و همهنوع حمایت از افراد حاضر در صحنه حادثه داشتند. در آوار برداری نیز مردم به صورت ۲۴ ساعته حضور دارند و از تعدادشان کاسته نمیشود.
مسئولانی که به جای کمک، عکس میگیرند و میروند
آل کثیر از بازدیدهای مکرر مسئولان مختلف که تخصصی نیز در زمینه این حادثه نداشته انتقاد کرده و توضیح میدهد: این افراد به همراه هیات همراه خود به محل حادثه آمده، بازدیدی انجام داده و میرفتند که تعداد بالایی از آنها نیز تخصصی در مدیریت بحران و نقشی در تصمیمگیریها نداشتند. این نوع رفتار باعث بدبینی مردم شده بود آنها میگفتند چرا این افراد مرتب میآیند، عکس یادگاری میگیرند و میروند و تاثیری در عملکرد و پیشرفت کار نمیگذارد.
او بر این موضوع تاکید میکند که از دومین روز تمام ورودیهای منتهی به محل حادثه بسته شده و تنها افرادی که کارت تردد دارند میتوانند به محل حادثه بروند. اما مردم محلی که آواربرداری میکنند را از روی چهره میشناسند و به همین دلیل نیاز به کارت تردد ندارند و آنها را به محل حادثه راه میدهند، اما همه افراد نمیتوانند وارد میدان بشوند در واقع عرف شده همانهایی که از اولین روزها بر سر کار بودهاند، همچنان میتوانند تردد کنند.
اعتمادی که از دست رفت ...
به گزارش رویداد۲۴ این اختلاف نظر میان مردم محلی سوگوار و گروههای امدادی نشان از بیاعتمادی جامعه به ساختار مدیریت بحران کشور دارد. ساختاری که بارها در عرصههای مختلف حوادث طبیعی و غیرطبیعی به لحاظ تاخیر حضور در صحنه و کندی حرکت مورد انتقاد مردم قرار گرفته است اگر چه امدادگران تا پای جان برای امدادرسانی تلاش میکنند، اما متولیان امر و آنان که باید صحنههای حادثه را مدیریت کنند تا کنون چندان هم سربلند از این صحنهها بیرون نیامدهاند.
همین نوع عملکرد نیز باعث شده امروز مردم آبادان اعتمادی به این ساختار نداشته و خود را برای انجام امدادرسانی و آوار برداری محق بدانند. در این بین، اما تاثیر فسادی که باعث شد امروز متروپل بر سر مردم آوار شود و نقش مسئولان وقت شهر و استان در پیشرفت این پروژه ناایمن را بر بیاعتمادی هر چه بیشتر مردم بر مدیریت کشور و مدیریت بحران نمیتوان نادیده گرفت.