اقتصاد۲۴- بعد از دو سال بار دیگر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای درباره برنامه هستهای ایران صادر و از تهران خواست که همکاریهای خود با آژانس را گسترش دهد. اقدامی قابل پیشبینی که پس از تعلیق مذاکرات سیاسی چندان تعجب محافل سیاسی را به همراه نداشت.
قطعنامه شورای حکام البته چندان زبان و بیان تندی نداشت و تنها از تهران «درخواست» کرد که به پرسشها و تردیدهای آژانس پاسخ دهد. اما تهران حتی همین بیان را برنتافت و پیش و پس از صدور قطعنامه در اقداماتی تلافیجویانه بخشی از دروبینهای نظارتی فراپادمانی آژانس را خاموش و استفاده از نسل پیشرفتهتر سانتریفیوژهای خود را از سر گرفت. اقداماتی که به گفته ناظران سیاسی میتواند مسیر پیشرو در تعامل ایران و جهان بر سر برنامه هستهای را بیش از گذشته چالشبرانگیز کند.
بررسی تاریخی روندها پیرامون برنامه هستهای ایران، اما بسیاری از کارشناسان این حوزه را به یاد سالهای نخستین دولت محمود احمدی نژاد و قطعنامههایی که در شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران صادر میشد میاندازد. روندی که در نهایت به ارسال پرونده ایران به شورای امنیت و تصویب قطعنامههای متعدد و وضع تحریمهای شدید علیه ایران انجامید.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران صدور قطعنامه شورای حکام را اقدامی ضد ایرانی خوانده که میتواند بر روند تعاملات آتی طرفین اثر منفی بگذارد. دیگر مقامهای تصمیمگیر در تهران همچون محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی و یا علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و حتی ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران هم دیدگاهها و مواضع مشترکی اتخاذ کردهاند.
پیتر جنکینز، نماینده پیشین بریتانیا در سازمان انرژی اتمی در این خصوص به یورونیوز فارسی میگوید: «به نظر من تفسیر وزیر امور خارجه ایران در خصوص اینکه قطعنامه شورای حکام را «ضد ایرانی» توصیف کرده بود، نادرست است. پیام اساسی این قطعنامه این است که ایران به اندازه کافی با دبیرخانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری نکرده است و در نتیجه این نهاد نمیتواند نسبت به صحت و صداقت فعالیتهای پادمانی ایران اطمینان حاصل کند.»
این دیپلمات بازنشسته بریتانیایی در ادامه میافزاید: «شورای حکام موظف است پیام مشابهی را برای هر کشور دیگری که توافقنامه پادمان انپیتی را پذیرفته، ارسال کند. همه کشورهای غیرهستهای معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای از نظر قانونی موظف هستند که در خصوص تمام مواد هستهای خود به صورت شفاف به آژانس پاسخ دهند. در نتیجه اقدام شورای حکام یک روند عادی و منطقی ارزیابی میشود.».
بیشتر بخوانید: برجام بیش از همه به سود ایران است
اما تفسیر مقامهای ایرانی متفاوت بوده و آنها قطعنامه شورای حکام را سیاسی کاری مسئولان آژانس تحلیل و ارزیابی کردند. به همین منظور ایران بلافاصله اعلام کرد که تولید و نصب سانتریفیوژهای نسل جدید از جمله آی آر ۶، آی آر ۴ و همچنین آی آر ۲ام را سرعت میدهند. این در حالی بود که ساعاتی پیش از تصویب قطعنامه، مسئولان سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کردند که دو دوربین فراپادمانی که وظیفه رصد برنامههای هستهای ایران را برعهده داشته از مدار خارج و خاموش کردهاند. اقداماتی که میتواند زمینه را برای افزایش تنشهای میان طرفین فراهم کند.
این اتفاقات در حالی رخ میدهد که مقامهای سیاسی هم نسبت به نتیجه بخش بودن تلاشها برای به نتیجه رساندن گفتگوها و احیای برجام ابراز دلسردی میکنند. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هفته گذشته و پس از تماسی با حسین امیرعبداللهیان گفته بود که احتمال احیای برجام نسبت به قبل کاهش یافته است.
الکس وطنخواه، مدیر بخش ایران اندیشکده خاورمیانه در واشنگتن در این خصوص به یورونیوز فارسی میگوید: «من فکر میکنم همه طرفها به وضوح از شرایط پیش آمده ناامید هستند. غرب و ایرانیها هر دو به یک راه حل سیاسی برای برنامه هستهای ایران امیدوار بودند.»
این تحلیلگر سیاست خارجی و مسائل ایران در ادامه میافزاید: «با توجه به اینکه روند تلاشها با سرعت بسیار پایینی انجام شده و اختلافات میان طرفین هم بسیار برجسته و جدی بوده، جای تعجبی ندارد که در حال حاضر در چنین نقطهای قرار داریم.»
در چنین شرایطی، ابرهیم رئیسی پس از تصویب قطعنامه شورای حکام، در سخنانی تاکید کرد که این اقدامات تاثیری بر مواضع تهران نخواهد گذاشت و جمهوری اسلامی ایران حتی یک قدم هم عقبنشینی نخواهد کرد. رئیس جمهوری ایران همچنین با اشاره به اینکه بیشتر قطعنامههای وضع شده در مجامع بینالمللی «بیاثر و بیفایده» بوده مدعی شد که «دشمن» قصد دارد با «تحریم و تهدید» مانع پیروزی ایران در منطقه شود.
بیشتر بخوانید: جایگزینهای فروپاشی مذاکرات هستهای با ایران
چنین رویکردهایی نگرانیهای بینالمللی در خصوص نیت واقعی تهران از پیشبرد برنامه هستهای خود را افزایش میدهد. تروئیکای اروپایی پس از اقدامات تازه ایران در بیانیهای ضمن ابراز نگرانی از کاهش نظارتهای آژانس و پیشرفتها در برنامه هستهای ایران، تاکید کردند که چنین اقداماتی همچون تولید سانتریفیوژها، به نظارتهای آژانس لطمه میزند. سه کشور اروپایی همچنین در بخش پایانی بیانیه خود ضمن درخواست از ایران برای پاسخ دادن به ابهامات آژانس نوشتند: «ما این اقدامات را و اینکه ایران نگرانیهای شورای حکام آژانس را (که در قطعنامهای با تأیید اکثریت قاطع مطرح شد) با کاهش بیشتر همکاریهایش با آژانس بینالمللی انرژی اتمی پاسخ میدهد، محکوم میکنیم.»
پیتر جنکینز، در خصوص اقدامات تقابلی ایران و واکنش کشورهای اروپایی به یورونیوز میگوید: «تحلیل و تفسیر اقدامات واکنشی ایران بسیار به این بستگی دارد که شما فکر میکنید تهران قصد ساخت سلاح اتمی دارد یا خیر. اگر تصور بر این باشد که ایران قصد ساخت تسلیحات هستهای را دارد، استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته نگرانکننده هستند چرا که میتواند به ایران کمک کند تا سریعتر فرآیند تولید اورانیوم غنیشده با درجه بیشتر را انجام دهد که در ساخت تسلیحات اتمی کاربرد دارد.»
نماینده پیشین بریتانیا در سازمان انرژی اتمی در ادامه میگوید: «از سوی دیگر، اما اگر با توجه به فتوای آیتالله خامنهای و بیانیههای رسمی متعدد ایران اطمینان پیدا کردهاید که ایران قصدی برای دستیابی به سلاح هستهای ندارد، شما میتوانید تولید سانتریفیوژهای اضافی را یک اهرم فشار بیشتر از سوی ایران ارزیابی کنید. اهرم فشاری که تلاش دارد به آمریکا فشار بیاورد تا واشنگتن ضمن لغو تمام تحریمهای هستهای، سپاه پاسداران را هم از فهرست سازمانهای ترویستی خود خارج کند.»
نکتهای که جنکینز به آن اشاره میکند، زاویه مهمی را پیرامون تصور و برداشت طرفهای مختلف در خصوص انگیزه واقعی جمهوری اسلامی ایران باز میکند. به عبارت دیگر تهران تاکید دارد که قصدی برای ساخت سلاح اتمی ندارد و تمام تمرکزش روی لغو تحریمها متمرکز شده است. بر همین اساس، تیم سیاست خارجی دولت ابراهیم رئیسی با تغییر نام مذاکرات احیای برجام به گفتگوها برای «لغو تحریمها» تلاش کرد بر این نکته تمرکز کند که هدف اصلی آنها برای شرکت در مذاکرات وین برداشته شدن تحریمها است. اما وقتی بعد از گذشت چندین ماه مذاکره، تصمیمگیران و سیاستگذاران ایرانی به اهدافی که در پس این مذاکرات برای خود در نظر گرفته بودند، دست نیافتند، تلاش کردند مطابق الگوی کلاسیک خود و البته با در نظر گرفتن محدودیتهای طرف مقابل، با ادامه پیشرفتها در برنامه هستهای، اهرم مذاکراتی بیشتری برای اعمال فشار به طرف مقابل به دست آوردند.
ضمن اینکه رویکرد کلاسیک جریانهای سیاسی تندرو در ایران که همواره بر راهبرد «مقاومت» باور دارند بخش دیگری از پیگیری چنین سیاستی است. در واقع مفهوم مصالحه در فرهنگ سیاسی ایران به ویژه در میان جریان سیاسی تندرو، رویکردی مذموم و از سر ضعف است که در ادبیات سیاسی این گروه از آن تحت عنوان «سازش» یاد میشود. به عبارت دیگر کسانی که در حال حاضر کنترل سیاست خارجی و پرونده هستهای ایران را در اختیار دارند، با مقدس شمردن مفهوم پایداری، استفامت و مقاومت در مذاکرات دیپلماتیک تصور میکنند با ادامه این رویکرد میتوانند طرف مقابل را تسلیم و خواستههای خود را در مذاکرات عملی کنند.
بیشتر بخوانید: آیا ایران برنده نبرد اورانیوم است؟
چنین الگویی پیشتر و از زمان روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی هم در دستور کار تیم سیاست خارجی دولت سیزدهم قرار گرفته بود. با وجود درخواستها و فشارهای کشورهای اروپایی و آمریکا، مذاکره کنندگان ایرانی چندین ماه روند بازگشت به میز گفتگوها را به تاخیر انداختند. تعویقی که به باور آنها باعث میشد ایران بتواند با ادامه پیشرفتها در مذاکرات، با دست پر تری بر سر میز مذاکره حاضر شود.
اما نکته ظریفی که در این میان مطرح است، برداشت و تصویری است که کشورهای غربی میتوانند از اهداف پشت پرده ایران از این اقدامات داشته باشند.
عبدالرسول دیوسالار، استاد دانشگاه کاتولیکای میلان ایتالیا در این رابطه به یورونیوز فارسی میگوید: «هرچند مقامهای جمهوری اسلامی تاکید دارند که هدفی برای دستیابی به تسلیحات اتمی ندارند، اما من مطمئن نیستم که برخی اقدامات در برنامه هستهای و یا کاهش نظارتها و تعطیلکردن دوربینها چنین پیامی را به طرف غربی بدهد. به عبارت دیگر هرچند شما قصد دارید که اهرم مذاکراتی بیشتری در گفتگوها در دست داشته باشید، اما چنین اقداماتی اتفاقا میتواند به بدبینی بیشتر طرف مقابل دامن بزند و نسبت به نیت و انگیزه حقیقی شما در خصوص پیگیری برنامه هستهای تردیدهای بیشتری شکل گیرد.»
در چنین شرایطی حتی کسانی که از ابتدا هم نسبت به احتمال احیای توافق هستهای خوشبین بودند، حالا با تردید بیشتری در این رابطه اظهار نظر میکنند. هرچند هنوز هم در دسترس نبودن گزینههای جانشین و مطلوب باعث میشود که طرفین تمام تلاش خود را برای احیای برجام به کار بندند، اما واقعیت این است که در شرایطی که تنشها فزاینده هستند و در حالی که به نظر نمیرسد طرفین تمایلی برای تعامل و تساهل بیشتر و اعطای امتیازات فزونتر در این مسیر ندارند، بدبینانهترین سناریو، به باورپذیرترین آینده محتمل بدل میشود. البته نباید ابتکارات لحظات پایانی و تن دادن سیاستمداران به سازشهایی را که پیشتر نسبت به پذیرش آن اجتناب میکردند، فراموش کرد.
الکس وطنخواه در این خصوص به یورونیوز میگوید: «اگر به تاریخچه مذاکرات دیپلماتیک ایران و کشورهای غربی از سال ۲۰۰۲ به بعد نگاهی بیندازید، متوجه میشوید که چنین حاشیههایی همیشه معمول بوده است. به باور من هنوز هم طرفین راه حل سیاسی را ترجیح میدهند هرچند که در این مسیر سفت و سخت رفتار کنند و رویکردی تهدید آمیز در پیش بگیرند. واقعیت این است که جایگزینها چندان جذاب نیستند و همه اینرا میدانند.»
منبع: یورونیوز