اقتصاد۲۴- ۵۷ هزار و ۲۲۰ متر مربع فضای تبلیغات میدانی در تهران فقط محلی برای کسب درآمد شهرداری و جولانگاه کانونهای تبلیغاتی و کالاهای تبلیغاتی شان نبوده و درست در بزنگاههای مختلف کشور به عنوان یک رسانه گسترده در پایتخت عمل کرده است. دستکم ۴هزار و ۳۰۰ تابلوی شهری گاهی علاوه بر تریبونهای جناحی خاص به رسانه تصویری آنها نیز تبدیل شده است. بیست و یکمین روز پاییز امسال معروفترین بیلبورد تهران و تصویری که روی آن نقش بست خبرساز شد.
به گزارش پیام ما، میدان ولیعصر (عج) تهران در سالهای اخیر به دلایل مختلفی همیشه در اخبار جایگاهی خاص داشته است. چه در خرداد ۱۳۸۸ که رئیس دولت دهم در جمع هوادارانش در این میدان مردم را خس و خاشاک خواند و چه بعدها که یکی از بزرگترین بیلبوردهای پایتخت در ضلع شمالغربی آن جای گرفت. بهرهبرداری سیاسی از بیلبوردهای تهران بارها خبرساز شده است.
در دوره مدیریت «محمدباقر قالیباف» بر شهرداری تهران بیلبوردها علاوه بر نقشآفرینیهای سیاسی در مسیر برنامههای سیاسی شهردار تهران نیز قرار میگرفت. از سوی دیگر یکی از خبرسازترین دورههای بهرهبرداری از فضاهای تبلیغاتی شهر به عنوان رسانه در بهار ۱۳۹۴ بود که تصویر نقاشیهای معروف روی بنرها چاپ و نمایشگاهی از نقاشیها در سراسر تهران راهاندازی شد. این روزها که تهران درگیر حرکتهای اجتماعی – سیاسی مختلفی است بار دیگر بهرهبرداری از تابلوهای تبلیغاتی به عنوان رسانه برجسته شد. در هفته دوم و سوم مهر بیلبورد بزرگ میدان ولیعصر (عج) در حالی که نظارهگر خودروهای آبپاش و ضد شورش پلیس بود تصویری متفاوت را به خود دید. تصویری از یک تمبر یادبود که نقشه ایران در آن هک شده بود و دو سوی این تمبر بیت شعری نوشته شده بود؛ «دور از تو اندیشه بدان/ پاینده مانی تو جاودان».
وقتی آخرین روزهای هفته سوم مهر فرارسید تصویری از تعدادی از زنان بر روی این بیلبورد کانون توجه شد و دیری نپایید که واکنشها به آن سبب شد تا تصویر روی بیلبورد به یک طرح ساده با نوشته «زنان سرزمین من ایران» تغییر یابد. نکته قابل توجه در رویهای که از بیلبوردها به عنوان رسانه بهرهبرداری میکرد این بود که یک نوع نگاه خاص سیاسی و یک نوع خاص از ایدئولوژی را در تصاویر به کار گرفته شده انتقال میداد و همین بارها اعتراض شهروندان را برانگیخته بود. برای مثال بارها تصویرسازیهایی تبدیل به بنر شد که در آن عموما مردان حضور داشتند و نقش زنان در جامعه به شکلی سنتی و محدوده دیده شده بود و یا اصلاً فضایی تکجنسیتی را ترسیم میکرد. با این حال درست در همین روزها و در آستانه روز میلاد حضرت محمد (ص) که بخشی از بیلبوردها به موضوع وحدت اختصاص داشت به یکباره استفاده از المانهایی، چون پرچم و بهکارگیری نقش زنان در بیلبوردها افزایش یافت. آن هم در روزهایی که مرگ «مهسا امینی»، «حدیث نجفی»، «نیکا شاکرمی»، «سارینا اسماعیلزاده» و نظایر آن محل بحث و مناقشه میان مردم و نیروهای مختلف حاکمیتی بود. از سوی دیگر در همه سالهای گذشته استفاده از نمادهای ملی یا اصلاً دیده نمیشد یا در حاشیه بود و عموما نمادهای ایدئولوژیک در بنرها برجسته میشد.
استفاده شتابزده از نماد پرچم تا آنجا پیش رفت که حتی منتشرکنندگان بنرهای فرصت بررسی تصاویر را نداشتند و پرچم ایران را واژگون به چاپ رساندند. دستکم در تصویری که پرچم ایران برعکس منتشر شد و روی یکی از فضاهای تبلیغاتی در اتوبان کردستان قابل رویت بود این اشتباه با این نوشته که «پاینده مانی و جاودان… زیباترین پرچم» بیشتر ایجاد تعارض میکرد. با این حال شاید بهتر باشد مروری بر موقعیت فضاهای تبلیغاتی شهر تهران داشته باشیم و ببینیم چگونه خبرساز شدهاند.
براساس گزارشی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کرده است نزدیک به ۴ هزار ۳۰۰ تابلوی شهری در گونههای مختلف برای اکران طرحهای مجوزدار به کار گرفته شدهاند. این گزارش در توصیف مختصات فضاهای مورد نظر آورده است که تهران ۹۲۳ بیلبورد، ۴۸۰ استرابورد، ۱۲۰ سی. ال. بی و ۱۲۰ هایبُرد دارد. براساس گزارشی که دفتر تبلیغات و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کرده ۵۷ هزار و ۲۲۰ مترمربع فضایی است که در این سازهها قابل بهرهبرداری است. بهترین مناطق پراکندگی نیز از نظر موقعیت استقرار و بازدیدکننده، بزرگراههایی مانند شهید چمران، شهید همت، شهید حکیم، صدر، شیخ فضلاله و مدرس هستند.
در سال ۱۳۹۴ خبرگزاری فرانسه درباره انتشار تصاویر نقاشی نقاشان مهم دنیا بر روی بیلبوردهای تهران نوشت: «ساکنان پایتخت ایران از چند روز قبل و به صورت ناگهانی با نصب و نمایش آثار نقاشی هنرمندان ایرانی و غربی مانند پیکاسو، آنری ماتیس و ونگوک به جای تابلوهای تبلیغاتی در خیابانها روبهرو شدهاند. این تابلوها باعث شده تهران به نمایشگاه هنری تبدیل شود و رنج ساکنانش از شدت ترافیک کم شود. در این برنامه، حدود ۲۰۰ تابلو از نقاشان غربی و آسیایی در کنار ۵۰۰ تابلو از نقاشان ایرانی، تهران را به چیزی شبیه نمایشگاه هنری بزرگ تبدیل کردهاند. این نمایشگاه ۱۰ روزه است.»
این خبرگزاری در گزارش خود همچنین به سخنان جمال کامیاب مدیر وقت سازمان زیباسازی تهران در سال ۱۳۹۴ استناد کرده که گفته بود: بدون شک، تماشای تابلوهای نقاشی در مکان آرام موثرتر است، اما چند درصد مردم میتوانند به موزهها و نمایشگاههای هنری بروند؟ با این ابتکار تلاش کردیم آثار هنری را در دسترس مردم قرار دهیم.
خبرگزاری فرانسه همچنین نوشته بود: «بدون شک این اقدام فرهنگی برای شهردار اصولگرای تهران محمدباقر قالیباف ۵۴ ساله در صورتی که تصمیم بگیرد در انتخابات ریاست جمهوری آینده ایران (۲۰۱۷) مشارکت کند؛ مفید است فردی که قبل از این افسر ارشد سپاه پاسداران و فرمانده پلیس کشور بود. او در دو دوره انتخابات ۲۰۰۵ و ۲۰۱۳ شکست خورد.»
گرچه گفته میشود بیلبوردهای شهر تهران و فضاهای تبلیغاتی توسط سازمان زیباسازی شهرداری شهر تهران مدیریت میشود، اما به نظر میرسد این همه ماجرا نباشد. گو اینکه محتوای بیلبورد میدان ولیعصر (عج) عموما توسط سازمان فرهنگی هنری اوج تولید میشود.
بسیاری از تصاویری که در این بیلبورد به نمایش درآمده حتی اگر محتوایی ایدئولوژیک نداشتهاند، اما موجب اعتراض زنان شدهاند. به این معنا که یا تساوی در مردان و زنان در تصویر رعایت نشده است یا اینکه صرفاً برخی مشاغل زنان را برمیشمردهاست. برای نمونه در بهار ۱۳۹۵ وقتی به مناسبت نیمه شعبان دیوارنگارهای با عنوان «مردم این سرزمین همه منتظر یک نفرند» بر این بیلبورد در میدان ولیعصر (عج) نقش بست از مجموع ۳۳ تصویری که در آن دیده میشد تنها ۸ نفر زن بودند که ۲ تن از آنها مادر، یکی نوجوان و مشاغلی، چون پزشکی و پرستاری دیده میشد و به عبارت دیگر فضای محتوایی آن ۲۵ درصد به زنان و ۷۵ درصد به مردان تعلق داشت.
ماجرا به همان تصویر محدود نشد. در سال ۱۳۹۷ نیز سازمان هنری رسانهای اوج که گفته میشود مالکیت بیلبورد میدان ولیعصر (عج) یا یکی از بزرگترین و محوریترین بیلبوردهای پایتخت را داراست تصویری بر آن منتشر کرد که بحثبرانگیز شد. در تصویری که خرداد ۱۳۹۷ منتشر شد ۱۵ مرد در لباس و ظاهر اقوام مختلف ایرانی در آن دیده میشدند و این شائبه را به وجود آورد که چرا جای زنان در چنین تصویرسازیهایی خالی است.
بیشتر بخوانید: فیلترینگ شبکههای اجتماعی موجب نارضایتی بیشتر میشود
این سؤال و واکنش را ایجاد کرد که چرا جای زنان خالی است. توضیح اوج بهعنوان مالک بیلبورد این است که منظور نفرات تیم ملی که همه مرد هستند بوده و با این وصف دلیلی ندارد خانمها در این موقعیت باشند؛ چه اینکه در تصاویر دیگر تبلیغاتی زنان حضور دارند. آن زمان محمد ذوقی، مدیر روابط عمومی سازمان اوج در گفتگو با روزنامه شرق گفته بود: صرفاً هدف طراح و نگاه او لحاظ کردن اقوام در قالب تیم ملی بوده است».
وقتی در جریان انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۶ «اسحاق جهانگیری» زبان به انتقاد از شیوه رفتاری جناح رقیب خود به ویژه در جریان مذاکرات هستهای گشود آنچه او گفت برای تهرانیها خاطره بیلبوردهایی عجیب که پیشتر در سال ۱۳۹۱ هم نمونه دیگری از آن منتشر شده بود زنده شد. اسحاق جهانگیری در مناظره تلویزیونی گفت: «در همین بیلبوردهای خیابانهای تهران برای خالی کردن دل ظریف و یارانش چه تهمتهایی که زده نشد؟»
درحالی که مذاکرات «محمدجواد ظریف» و «عباس عراقچی» با کشورهای موسوم به پنج به علاوه یک جریان داشت بخش اعظمی از بیلبوردهای تبلیغاتی به این شعار و تصویرسازیهای مرتبط با آن اختصاص یافت؛ «صداقت آمریکایی». در تصویرسازی آن نیز دو نفر روبهروی هم نشسته بودند که یک طرف مردی با کت و شلوار و طرف دیگر مردی بود که بالاتنهاش کت پوشیده بود و پایینتنهاش شلواری نظامی با پوتین و یک اسلحه «شاتگان» هم به طرف مقابلش از زیر میز نشانه گرفته بود».
در مقاطع مختلفی در سالهای گذشته دو موضوع تأثیر فضای مجازی بر خانواده و همچنین موضوع فرزندآوری از جمله مواردی بود که بیلبوردهای شهری و دیگر فضاهای تبلیغاتی تهران را دستخوش تصاویری کرد که بحثبرانگیز بودند. برای مثال در مجموعهای روی فضاهای تبلیغات شهری نمایان شد و میخواست گرفتاری اعضای خانواده و مشغولیت آنها در فضای مجازی را نشان دهد، زن خانواده سرش به گوشی گرم بود و فرزندان و پدر در گوشهای دیگر مشغول کار خود بودند. در مورد تشویق به فرزندآوری نیز دوچرخهای که تعداد زیادی فرزند روی آن سوار بودند و به همراه پدر و مادر رکاب میزدند از جمله این تبلیغات بود.
یکی دیگر از تبلیغاتی که در فضاهای تبلیغاتی شهری بحثبرانگیز شد مجموعهای بود که در آن شعاری، چون «بهشت زیر پای مادران است نه کارمندان» با تصویرسازی زنان کارمند به کار گرفته شده بود.
با توجه به آنچه از سابقه بهرهبرداری رسانهای از فضاهای تبلیغات شهری میتوان یافت عموما غلبه یک نوع نگاه برخاسته از یک ایدئولوژی خاص در آنها نمایان است. شاید روزهایی که تصویر اوباما رئیسجمهور پیشین آمریکا در کنار شمر ساخته شد و این شعار که «شمر زمانهات را بشناس» میشد پذیرفت که در جهت مبارزه با سیاستهای استعماری آمریکا چنین کاری ساخته شده است، اما در بقیه موارد آنچه در فضاهای شهری نمایان میشد عموما بحثبرانگیز بود و شائبهساز میشد. در همه مواردی که غیبت زنان در تصویرسازیهای به کار گرفته شده در این تبلیغات شائبه نگاه تکجنسیتی را تقویت میکرد به یکباره استفاده از تصاویر زنان آن هم در بیلبورد میدان ولیعصر (عج) بیشتر جلبتوجه کرد، زیرا عموما با سیاست سابق تصویرسازان این بیلبوردها همخوانی نداشته و ندارد. به نظر میرسد این روزها به جای تعمق و تأمل بیشتر در دردهایی که زنان جامعه آن را فریاد میزنند صرف بهکارگیری و انتشار تصویر چند زن در بیلبوردهای شهری نمیتوان به درمان آنها پرداخت.