اقتصاد۲۴- شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین روز چهارشنبه ۷ دسامبر در یک سفر رسمی سهروزه به عربستان سعودی رفته است. این نخستین سفر رئیسجمهور چین به عربستان از سال ۲۰۱۶ است. شیجینپینگ قرار است در این سفر در «اجلاس سران کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس و چین» و «اجلاس سران کشورهای عربی و چین» شرکت کند و انتظار میرود در این نشست درباره همکاریهای استراتژیک اقتصادی و همکاریهای نفتی مذاکراتی بین چین و عربستان انجام شود. سفر شی به عربستان بعد از جواب کردن آمریکا توسط بنسلمان در زمینه کاهش قیمت نفت، سیگنالی از آغاز یک دوره همکاریهای نفتی بین این دو کشور است. چین بزرگترین مصرفکننده نفت جهان است و عربستان بزرگترین تولیدکننده نفت. به گزارش آژانس خبری عربستانسعودی توافقهای اولیه برای امضای یک قرارداد ۶/۲۹ میلیارد دلاری بین چین و عربستان در حاشیه این سفر انجام شده است. توافق احتمالی پکن و ریاض در حوزه نفت و گاز بار دیگر سوگ حذف ایران از بازارهای نفتی جهان را زنده کرده است.
در حال حاضر ۱۵ مخزن و ۲۸ میدان نفتی و گازی مشترک بین ایران، کویت، قطر، عمان، جمهوریآذربایجان، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، عراق و ترکمنستان قرار گرفتهاست. عدم بهرهبرداری ایران از هر یک از این میادین به منزله سهم بیشتر کشور همسایهایست که در آن میدان با ایران سهیم است. اخیرا کشورهای همجوار ایران در میادین گازی و نفتی توافقهایی را با کشورهای توسعهیافته امضا کردهاند که به افزایش سهم آنها از این منابع زیرزمینی کمک خواهد کرد.
میدان گازی الدره که در ایران به نام آرش شناخته میشود، با ۵۶۰ میلیارد مترمکعب ذخایر گازی و ۳۱۰ میلیون بشکه ذخایر میعانات گازی حدود شش دهه پیش کشف شد. ایران معتقد است که عربستان هیچ سهمی از این میدان گازی ندارد، اما کویت و عربستان با این نظریه موافق نیستند.
ایران و کویت چهار دهه گذشته خود را به اختلاف بر سر منابع این میدان و تعیین مرزهای دریایی مرتبط با این میدان گذراندهاند. در سال ۲۰۰۱، پس از اینکه ایران عملیات اکتشاف در میدان آرش را شروع کرد، کویت بلافاصله بحث شکایت از ایران را در مجامع بینالمللی پیش کشید. در زمان ریاستجمهوری محمد خاتمی و پس از سفر امیر کویت به تهران، ایران فعالیتهای اکتشافی را متوقف کرد و از سکوی ساختهشده برای این میدان در میدانهای دیگر استفاده شد.
اوایل امسال عربستان و کویت قراردادی برای سرمایهگذاری ۷میلیارد دلاری و جذب شرکتهای بینالمللی در این میدان گازی بزرگ امضا کردند و هدف آنها توسعه میادین گازی و تولید روزانه نزدیک به ۳۰میلیون مترمکعب گاز و ۸۴ هزار بشکه میعانات گازی در این میادین بود. خبر امضای توافق با خشم ایران همراه شد. سعید خطیبزاده، سخنگوی سابق وزارت خارجه ایران گفت، توافق جدید که هدفش توسعه میدان مشترک گازی آرش/الدُره است، «غیرقانونی» است. جواد اوجی وزیر نفت ایران اعلام کرد، ایران هم بهزودی جکت حفاری در این میدان راهاندازی خواهد کرد.
دشمنی ایران و عربستان مانع از مذاکره مستقیم درباره منافع ایران در این میدان گازی شده است. با گذشت هشتماه از امضای این توافق میان عربستان و کویت، هنوز هیچ مذاکرهای درباره برداشت صیانتی از منابع این میدان صورت نگرفته است. برداشت از میادین مشترک باید طی توافقی جامع بین کشورهای دارای سهم انجام شود. در این مورد تعیین مرز آبی هم اهمیت دارد، اما ظاهرا سیاست خارجی ایران در قبال عربستان سعودی مانع از استیفای حقوق ملت ایران شده است.
سال ۲۰۱۶ روابط دیپلماتیک تهران و ریاض بعد از بالارفتن گروهی بهاصطلاح خودسر از دیوار سفارت در تهران و کنسولگری عربستان در مشهد و آتش زدن نمایندگی عربستان در ایران بهبهانه اعدام شیخ نمر روحانی شیعه عربستانی، قطع شده است. تلاشهای ایران برای از سرگیری روابط دیپلماتیک با عربستان تحتالشعاع اختلافات دو کشور در یمن به جایی نرسیده است. با وجود ادعای اوجی درباره آغاز اکتشاف و مطالعه در میدان گازی آرش، ایران نه سرمایه و نه دانش توسعه میادین گازی بزرگ را ندارد. از زمان خروج آمریکا از برجام شرکتهای بزرگ نفتی از جمله توتال و شل که قرار بود در توسعه زیرساختهای انرژی بهویژه در میادین مشترک گازی به ایران کمک کنند، از ایران خارج شدهاند.
ایران یک میدان گازی بزرگ مشترک با عربستان به نام «فرزاد» که در عربستان به نام «حصبه» شناخته میشود، دارد. سال ۲۰۰۰ شرکت هندی OVL که بازوی سرمایهگذاری شرکت دولتی نفت و گاز طبیعی هند است، این میدان گازی بزرگ را در خلیجفارس کشف کرد، اما در آن زمان بهدلیل تحریمها علیه ایران، توسعه و اکتشاف در این منطقه به تعویق افتاد. OVL سال ۲۰۰۲ قرارداد خدمات بهرهبرداری را امضا کرد و سال ۲۰۰۸ بعد از کشف گاز در این میادین کنسرسیومی متشکل از شرکتهای مطرح هندی حق ۳۰ درصدی بهرهوری از این پروژه را به دست آورد. سال ۲۰۱۷ هندیها پیشنهاد سرمایهگذاری ۱۱ میلیارد دلاری برای اکتشاف فرزاد بی را دادند، اما در نهایت بهرغم تعلیق تحریمهای آمریکا علیه ایران در این پروژه، هندیها از پروژه عقبنشینی کردند، هرچند از حق ۳۰ درصدی خود نگذشتهاند. اردیبهشت ۱۴۰۰ دولت روحانی قرارداد پنحسالهای به ارزش ۷۸/۱ میلیارد دلار با شرکت پتروپارس امضا کرد و این شرکت موظف به توسعه میدان گازی فرزاد بی شد، اما مناقشه با هندیها بر سر سهم ۳۰ درصدی آنها در این پروژه ادامه دارد.
بیشتر بخوانید: قطار گازرسانی ایران نای حرکت ندارد
روزنامه «هندو» ماه میسال ۲۰۲۱ بعد از امضای قرارداد دولت روحانی با پتروپارس گزارشی منتشر کرد و در آن علت عقبنشینی هندیها از پروژه فرزاد بی را تحریمهای آمریکا عنوان کرد. حتی اگر فرض کنیم پتروپارس قادر به توسعه میادین فرزاد باشد، باز هم میزان سرمایهگذاری داخلی در این پروژه یکپنجم سرمایه لازم برای اکتشاف این میادین هم نیست. این در حالی است که عربستان بلافاصله بعد از کشف این میدان توسط شرکتهای هندی در سال ۲۰۰۸، آن را توسعه داد و از سال ۲۰۱۳ تولید گاز از این میدان مشترک را آغاز کرد. هماکنون عربستان روزانه بیش از ۳۰ میلیون مترمکعب گاز از این میدان تولید میکند.
میدان مشترک سلمان بین ایران و کشور امارات واقع شده است. ۷۰درصد از حجم این میدان در آبهای ایران و ۳۰درصد دیگر در آبهای امارات قرار دارد. براساس مطالعات صورتگرفته ۶۷ درصد میدان نفتی گازی سلمان در بخش ایرانی و ۳۳درصد باقی در بخش امارات است. این میدان همان میدان معروفی است که قرارداد موسوم به «کرسنت» در سال ۲۰۰۱ برای بهرهبرداری از آن در دولت دوم محمد خاتمی به امضا رسید. طی توافق انجامشده در قرارداد کرسنت، مابین شرکت ملی نفت ایران با شرکتی به همین نام، قرار بود از سال ۲۰۰۵ و بعد از کشیدن خط لوله از میدان نفت سلمان در خلیجفارس (مخزن مشترک با ابوظبی) روزانه حدود ۱۴ تا ۱۵ میلیون مترمکعب گاز ترش به منطقه امیرنشین شارجه صادر شود.
این قرارداد با روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد متوقف شد. محمدرضا رحیمی، رئیس وقت دیوان محاسبات که بعداً در دولت دهم معاون اول محمود احمدینژاد شد، گفته بود، این قرارداد ۲۰ میلیارد دلار زیان به ایران وارد خواهد کرد، چراکه بهای گاز صادراتی بسیار پایین در نظر گرفته شده است. شرکت «دانا گاز» امارات که یک شرکت انرژی خصوصی اماراتی است و بنیانگذار و بزرگترین سهامدار آن کرسنت پترولیوم امارات است، در سال ۲۰۰۹ شکایتی علیه ایران به دیوان داوری بینالمللی برد و در نهایت سال گذشته ایران را به پرداخت ۶۰۷ میلیون دلار جریمه برای توقف پروژه محکوم کرد.
با روی کار آمدن دولت روحانی در سال ۲۰۱۳ و انتخاب بیژن زنگنه، امضاکننده اولیه قرارداد کرسنت، فشارها به دولت برای توقف این قرارداد بیشتر هم شد و گره این قرارداد گازی کورتر شد. موضوع زمانی جالبتر میشود که بدانید سال ۲۰۱۵ ایران سیامک نمازی، رئیس وقت برنامهریزی استراتژیک کرسنت را بازداشت کرد. ایران در حالی مجبور به پرداخت خسارت این پروژه شد که در همه این سالها امارات بهطور میانگین روزانه ۶۴۰ میلیون فوت مکعب گاز از این میادین مشترک برداشت کرده و ایران سهم حدودا ۸۰۰ میلیون فوت مکعبی خود در روز از گاز این منطقه را سوزانده و میزان تولیدش برابر صفر بوده است.
ایران و عراق هفت میدان نفتی کوچک و بزرگ مشترک (آزادگان، آذر، یادآوران، نفتشهر، بهلران، پایدار غرب و اروند) دارند. شرکت گازپروم روسیه که هم قرارداد توسعه بخش ایرانی میدان آذر و هم بخش عراقی این میدان (این میدان در عراق بدری نامیده میشود) را بر عهده داشت، در مهرماه سال ۹۰ از توسعه بخش ایرانی عقبنشینی کرد و به همراه سه شرکت «کوگاز» کره جنوبی، «تیپیاِیاو» ترکیه و «پتروناس» مالزی توسعه بخش عراقی این میدان مشترک را سرعت بخشید.
میدان نفتی آزادگان هم با عدم ایفای تعهدات شرکتهای خارجی از جمله یک شرکت ژاپنی و پس از آن یک شرکت چینی، نتوانست پیشرفت لازم را به دست آورد. این در حالی است که همزمان طرف عراقی در میدان نفتی مجنون که بهعنوان میدان نفتی مجاور آزادگان بهشمار میرود، قراردادی با شرکت رویال داچشل برای توسعه و بهرهبرداری امضا کرده و سهم بالایی از منابع زیرزمینی مشترک با ایران بهدست آورده است. در میدان نفتی یادآوران هم اوضاع به همین منوال است. شرکت سیانپیسی چین، اوک اویل و گازپروم روسیه، شل انگلیسی-هلندی و پتروناس مالزی از جمله غولهای نفتی جهان هستند که در سمت عراقی میادین مشترک ایران و عراق سرمایهگذاری کردهاند و در همه این سالها تحریم و سوءمدیریت مانع از توسعه بخش ایرانی این میادین شده است.
سال ۸۸ محمدهادی نژادحسینیان، معاون پیشین وزارت نفت ایران در امور بینالملل، هشدار داده بود که اگر مسئولان اقدامات سریع و مبتکرانهای را به اجرا نگذارند، طی سه سال مهاجرت نفت از ایران به عراق در میدانهای مشترک دو کشور آغاز خواهد شد و «هر سال میلیاردها دلار نفت ایران توسط عراقیها استحصال شده و درآمد حاصل از آن به خزانه آن کشور واریز میشود». این پیشبینی در سالهای بعد به وقوع پیوست. درآمد نفتی عراق از طی ۱۱ ماه نخست سال میلادی کنونی، به ۱۰۷ میلیارد و ۸۷۷ میلیون و ۷۸۶ هزار و ۳۳۶ دلار رسیده است. به اعتراف وزارت نفت عراق، این رقم بالاترین درآمد این کشور از نفت در نیم قرن گذشته بوده است. این در حالی است که طبق آخرین آمار بانک مرکزی، کل صادرات نفت، میعانات گازی، محصولات نفتی و گاز ایران در سال ۱۳۹۹ حدود ۲۱میلیارد دلار بوده است. مرکز پژوهشهای مجلس نیز میگوید، مجموع درآمدهای صادرات نفت، میعانات گازی و گاز ایران در سال ۱۴۰۰ حدود ۵/۱۷ میلیارد دلار بوده است.
میدان گازی شاهدنیز، بزرگترین میدان گازی در کشور جمهوریآذربایجان است. اکتشافات نفت و گاز این کشور توسط شرکت «بریتیش پترولیوم» در دریای خزر، تقسیم یکطرفه بخشی از آبهای دریای خزر و قرار دادن آن بهعنوان «حدود ملی» در قانون اساسی جمهوریآذربایجان زمینهساز مناقشات ایران و جمهوریآذربایجان در دو دهه اخیر بوده است.
سال ۲۰۰۱ ایران جنگندههای خود را بر فراز کشتی اکتشافی شرکت «بریتیش پترولیوم» در بخشی از خزر به پرواز درآورد، اما این اقدام مانع از بهرهبرداریهای جمهوریآذربایجان از میادین مشترک با ایران نشد. کشورهای غربی میلیاردها دلار در بخش انرژی جمهوریآذربایجان سرمایهگذاری کردهاند. جمهوری آذربایجان یک قرارداد یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلاری هم با اسرائیل امضا کرده است. شرکت ملی نفت ایران (NICO) سهمی ۱۰ درصدی در میدان گازی شاهدنیز جمهوریآذربایجان دارد. اما درآمدهای نفتی ایران از این میدان به دلیل تحریمهای آمریکا مسدود شده است. اگرچه بعد از خروج آمریکا از برجام، درآمدهای ایران از این میادین مشترک با جمهوریآذربایجان از تحریم معاف شده بود، اما دسترسی ایران به این درآمدها نظیر سایر درآمدهای نفتی مسدود شده است.
در عین حال شرکت دولتی نفت جمهوریآذربایجان، سوکار در دیماه ۹۹ از آغاز صادرات گاز طبیعی به اروپا خبر داد. کشورهای ایتالیا، یونان و بلغارستان برای نخستین بار گاز طبیعی جمهوریآذربایجان را از طریق خط لوله ترانسآدریاتیک (تاپ) دریافت کردند. جمهوری آذربایجان برنامهریزی کرده تا در ۲۵ سال آینده سالانه ۱۰ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی به اروپا صادر کند که ۸ میلیارد مترمکعب آن را ایتالیا و دومیلیارد مترمکعب باقیمانده را نیز یونان و بلغارستان دریافت خواهند کرد.
ایران و جمهوریآذربایجان قرار بود میدان مورد مناقشه «آلو شرقی» را که در ایران «البرز» خوانده میشود به صورت مشترک توسعه دهند. مالکیت این میدان هم برای سه دهه مورد اختلاف باکو و تهران بود. بعد از تحریمهای آمریکا، مذاکرات درباره توسعه این میدان متوقف شد، چراکه توسعه آن مستلزم ورود شرکتها و سرمایههای خارجی بود که با وجود تحریمها این امر قابل تحقق نبود. همزمان جمهوریآذربایجان بهرهبرداری خود از میادین مشترک گازی با ایران را بهگونهای توسعه داده که امکان صادرات به اروپا برای خودش فراهم کرده است.
حمله روسیه به اوکراین و قطع گاز صادراتی روسیه به اروپا، ایران را برای تبدیل شدن به صادرکننده انرژی اروپا به تکاپو انداخت تا جایی که برخی مشاوران تیم مذاکرهکننده هستهای ایران سعی کردند با تهدید اروپا به زمستانی سخت، آنها را مجبور به بازگشت به برجام و پایان تحریمها کنند. این ماجرا و حواشی آن توجهها را به فقدان وجود ارتباط گازی با بزرگترین منبع گازی جهان جلب کرد.
براساس دادههای شرکت بریتیش پترولیوم، ایران با ۵/۳۳ تریلیون مترمکعب بیشترین مقدار ذخایر تثبیتشده گاز طبیعی در جهان را به خود اختصاص داده است، اما تنها یک درصد تجارت جهانی گاز، آنهم تنها از طریق خط لوله را به خود اختصاص داده است. همزمان با حذف ایران از مسیرهای گازی منطقه، کشورهای اطراف کریدورهای گازیشان را بدون ایران ساخته و بهرهبرداری کردهاند. کلید حل این ماجرا هم در دست برجام است. تحریمهای ایران باعث شده تا در جذب سرمایه و فناوری محروم بماند و نتواند پتانسیل خود را بهعنوان یک تولیدکننده و صادرکننده عمده گاز بالفعل تبدیل کند. در کنار آن نباید عنصر سوءمدیریت را هم نادیده گرفت.
خصومت ایران و آمریکا و تحریمهای غرب به فرصتی برای کشورهای عربی منطقه برای توسعه بهرهبرداریهای آنها از میادین نفت و گاز منجر شده و راه ایران برای تبدیل شدن به هاب گازی و نفتی منطقه را مسدود کرده است. اما همه تقصیرها به گردن تحریمها نیست. ایران تصمیم مهمی برای سرنوشت روابط خارجی اش با جهان گرفته و آن تبدیل شدن به یک شریک استراتژیک با روسیه است. تیرماه امسال شرکت ملی نفت ایران و گازپروم روسیه تفاهمنامهای به ارزش حدود ۴۰میلیارد دلار امضا کردند.
مفاد این تفاهمنامه مشخص نیست، اما گفته میشود روسیه قرار است روی زیرساختهای انرژی ایران سرمایهگذاری کند. ایران و روسیه زمینههای اولیه برای امضای یک پیمان ۲۰ ساله را هم چیدهاند، اما این توافق نه در سفر ابراهیم رئیسی به روسیه و نه در سفر پوتین به تهران امضا نشده است. به نظر نمیرسد روسیه در وعده خود برای توسعه زیرساختهای نفتی ایران صادق باشد. روسیه رقیب ایران در صادرات نفت و گاز است. بعد از آغاز جنگ روسیه در اوکراین، روسیه تحت تحریمهای اروپا و آمریکا قرار گرفت. به این ترتیب بازار نفت شاهد انتقال حجم زیادی از نفت روسیه از اروپا به آسیا بود که این امر سهم بازار ایران در چین را به چالش کشید.
ضعف دیپلماسی ایران در تصاحب بازارهای نفتی، نقش مهمی در از دست رفتن درآمدهای نفتی ایران داشته است. ایران بهطور قطع از نیاز بازار انرژی اروپا که از تهاجم روسیه به اوکراین متاثر شده بود، خبر داشت. گزاره «زمستان نزدیک است»، به کلیدواژه تیم مذاکرهکننده هستهای ایران قبل از توقف کامل مذاکرات احیای برجام تبدیل شده بود و این نشان میداد، طرف ایرانی از نیاز اروپا به گاز ایران باخبر است، اما به جای بهرهبرداری از این فرصت و گرفتن جای روسیه در بازار اروپا، ایران تصمیم گرفت پهپادهایش را در اختیار روسها قرار دهد و به این ترتیب خود را به دشمن ذاتی غرب تبدیل کند.
برای اثبات ادعای ضعف دیپلماسی ایران میتوانید به توافقهای اخیر ونزوئلا، با کشورهای غربی هم نگاه کنید. ونزوئلا هم مانند ایران سالها تحت تحریمهای نفتی غرب قرار داشته است، اما بهتازگی فرانسه و آمریکا برای غلبه بر بحران جهانی انرژی از انجام مذاکراتی که منجر به بازگشت نفت ایران و ونزوئلا به بازار شود، حمایت کردهاند. وزارت خزانهداری ایالات متحده اوایل آذرماه امسال اعلام کرد،
به شرکت نفتی شورون، دومین شرکت بزرگ نفتی آمریکا، مجوزی ششماهه برای استخراج نفت در ونزوئلا و صادرات آن به بازار آمریکا داده است. دیدار نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا و امانوئل مکرون همتای فرانسوی او در حاشیه نشست بینالمللی سازمان ملل درباره تغییرات اقلیمی هم سروصدای زیادی به پا کرد. در این دیدار یکدقیقهای مکرون سعی میکند توجه مادورو را جلب کند و صراحتا در مقابل دوربین خبرنگاران به همتای ونزوئلایی خود میگوید: «خوشحال میشوم اگر بتوانیم بیشتر با یکدیگر صحبت کنیم، اگر بتوانیم کار دوجانبه مفید برای منطقه را آغاز کنیم.»