اقتصاد۲۴- از چهارشنبه هفته گذشته و با مطرح شدن سفر تیم فنی آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران از زبان محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی و به دنبالش حضور این هیات در روز یکشنبه هفته جاری و پس از آن سخنان روز دوشنبه سیدکمال خزاری، وزیر امور خارجه اسبق و رئیس فعلی شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلام ایران در سومین مجمع گفت وگوی تهران و هم چنین مواضع حسین امیرعبداللهیان در خصوص آمادگی برای ازسرگیری مذاکرات و احیای برجام و مهمتر از همه دیدارهای روز سه شنبه امیرعبداللهیان و باقری کنی با جوزپ بورل و انریکه مورا بر سر شرایط کنونی گفتگوهای هستهای عملا با واکنشهای مثبت در رسانههای داخلی مواجه شد و از آن به مثابه «پالس مثبت تهران برای آغاز گفت وگوها» و مهمتر از آن «پررنگ شدن امیدها برای احیای برجام» برداشت شد. به ویژه که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه هم در پایان سفر خود به اردن و حضور در اجلاس بغداد ۲ در جمع خبرنگاران، گفت: «برداشت ما این است که طرفهای مختلف در حال بازگشت به واقع بینی هستند و ما نیز اعلام کردیم چنانچه خطوط قرمز ما رعایت شود، آمادگی داریم گامهای نهایی رسیدن به توافق را برداریم.»
در کنار آن محمد مرندی، مشاور تیم مذکره کننده هم طی گفت وگویی با المیادین، توافق را بسیار نزدیک میبیند، اما در آن سو واقعیتها و اقتضائات فعلی در عرصه سیاست خارجی چیزی دیگری را حکایت میکند و به نظر میرسد که نشانی از وجود بسترهای اولیه برای ازسرگیری گفتگوهای وین وجود ندارد. به خصوص آنکه سه شنبه و به فاصله ساعتی پس از دیدار بورل و امیرعبداللهیان، رابرت مالی آب پاکی را روی دست همه ریخت و صراحتا از «عدم احیای برجام» گفت.
هر چند که ویدئوی جو بایدن در خصوص اعلام مرگ برجام (ویدیو متعلق به حاشیه گردهمایی انتخاباتی در چهارم نوامبر) هم در رسانههای داخلی با این ادعا که به ۵۰ روز پیش باز میگردد و انطباقی با شرایط فعلی ندارد آن را ملاک تحلیل قرار ندادند، اما، چون از یک سو توئیت سه شنبه رابرت مالی هم موید گفتههای جو بایدن در این فایل تصویری است و از همه مهمتر شورای امنیت ملی کاخ سفید هم همان روز (سه شنبه) گفتههای ۵۰ روز قبل بایدن را تاکید کرد، به وضوح گویای آن است که فعلا مذاکره و برجامی در کار نیست. در این رابطه جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در پاسخ به سوالی درباره اظهارات جو بایدن رئیس جمهور آمریکا درباره برجام عنوان داشت که «بازگشت به این توافق در حال حاضر اولویت واشنگتن نیست.»
در عین حال جان کربی، هماهنگکننده روابط راهبردی در شورای امنیت ملی آمریکا روز سهشنبه مدعی شد که «در حال حاضر هیچ پیشرفتی در مذاکرات هستهای با ایران حاصل نشده است و او انتظار ندارد که در آیندهای نزدیک نیز پیشرفتی حاصل شود.» البته حسین امیرعبداللهیان این دست مواضع واشنگتن را «ریاکاری» میداند. فارغ از نکات یاد شده، در این میان شکاف موضع بین «طیف اقلیتی»، چون جوزپ بورل و انریکه مورا بر سر احیای برجام با کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا جای بررسی و واکاوی دارد. در این خصوص دو گزاره «سیاست چماق و هویج و پیگیری بازی پلیس خوب و پلیس بد» یا «شکاف واقعی سیاسی» مطرح است. اما این تضاد و تناقض موضع بر سر ازسرگیری مذاکرات و حصول توافق با جمهوری اسلامی ایران به چه معناست؟
در پاسخ این پرسش، علی رضوانپور به «شرق» میگوید: «ابتدا به ساکن باید دید تنش در روابط ایران با مجموعه غرب و به خصوص اروپا در حال حاضر آیا با فراز و نشیبهای تندی مواجه خواهد شد یا خیر؟» در این رابطه وی به کنش و رفتار برخی کشورهای اروپایی از جمله آلمان و فرانسه که داعیه رهبری سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک اتحادیه اروپا را دارند، اشاره میکند.
به باور این تحلیلگر ارشد مسائل اروپا، برلین، پاریس و همچنین لندن طی سه ماه گذشته موتور محرکه ایجاد اختلافات و شکاف قاره سبز با تهران بوده اند، هرچند که رضوانپور این شکاف و گسل سیاسی و دیپلماتیک «بحرانی و برگشت ناپذیر» نمیبیند، اما «وضعیت کنونی قدری بغرنج و پیچیده» تلقی میکند. با چنین برداشتی این استاد دانشگاه معتقد است: «اگر چه تمایلی به ازسرگیری مذاکرات با ایران و حصول توافق با اتفاقات سه ماه اخیر از جانب غرب وجود ندارد، اما در شرایط فعلی اروپاییها به سمت کنار گذاشتن کامل برجام و تشدید تنش نخواهند رفت، چرا که این بحران، تبعات و آثار خاص خود را دارد.»
در تبیین بیشتر این موضوع، رضوانپور بر این باور است که با تعلیق و کنار گذاشتن مذاکرات هسته ای، طرفی که متضرر میشود خود اروپاییها خواهند بود. از دل آنچه که مطرح شد، تحلیلگر ارشد حوزه اروپا، چون کشورهای قاره سبز را تابع سیاستهای آمریکایی میبیند به همین دلیل وجود این شکافها در ازسرگیری مذاکرات هستهای و توافق با ایران را طبیعی میداند چرا که این استاد دانشگاه اعتقاد دارد اروپاییها و به خصوص آلمان و فرانسه عملا به عنوان یک «کوتوله سیاسی» و «غول اقتصادی» اگر چه دارای توان تجاری بالایی هستند، اما قدرت تصمیم گیری سیاسی مستقلی از واشنگتن را ندارند. نتیچه این شرایط وجود اختلاف نظر در تعامل با ایران واحیای برجام است، در صورتی که رضوانپور تاکید دارد که تهران از ابتدا عنوان داشته خواستار مذاکره در هر سطحی و در هر موضوعی است.
دیاکو حسینی هم ذیل براشتی مشابه با رضوانپور تاکید دارد که «هم برای اروپا و هم برای ایالات متحده هیچ گزینه مطلوبی به جز برجام وجود ندارد.» از این منظر تحلیلگر ارشد حوزه بین الملل دیدار جوزپ بورل و حسین امیرعبداللهیان بر سر برجام در حاشیه نشست بغداد ۲ در امان را موید این گزاره میداند، اما در عین حال تداوم اختلافات پادمانی، تضمینهای مد نظر تهران، ارسال پهپاد به روسیه و تحولات سه ماه اخیر در داخل کشور را از جمله موانع بر سر ازسرگیری مذاکرات هستهای میداند.
بیشتر بخوانید: آیا برجام به پایان رسیده است؟
در نتیجه حسینی زمانی بستر برای آغاز گفتگوهای احیای برجام را مساعد میبیند که اختلافات پادمانی حل شود، فشار افکار عمومی جهانی در خصوص موضوع حقوق بشر بر دولتهای اروپایی و آمریکا کاهش یاید، اعتراضات در ایران فروکش کند و تهران بتواند به مناقشه ارسال پهپاد هم رسیدگی نماید، اما در کل این کارشناس سیاست خارجی دیدار امیرعبداللهیان و بورل در امان برای احیای برجام را با وجود مشکلات یاد شده و نمایش اراده دو طرف بر سر آغاز مذاکرت را مثبت ارزیابی میکند. با اینحال حسینی به «شرق» میگوید که این نشست لزوما به معنی آن نیست که میتوان شاهد ازسرگیری مذاکرات و احیای برجام بود.
نگاه وارونه
نگاه یک سویه، تک بُعدی و صرف به تحولات حوزه برجام بدون درنظر گرفتن شرایط داخلی کشور به خصوص از ۲۵ شهریور و ورق خوردن صفحه تازهای در تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، معیشتی، امنیتی و به ویژه دیپلماتیک کشور به همراه برجسته شدن موضوع حقوق بشر در ایران به موازات مسئله ارسال پهپاد به روسیه و جنگ اوکراین عملا خروجی غلطی را به دست مخاطب در این چند روز داده است، تا جایی که توییت سه شنبه جوزپ بورل بعد از دیدار با امیرعبداللهیان در حاشیه نشست بغداد ۲ در امان هم با تحریف محتوایی انتقال داده شد، در صورتی که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز هر گونه تلاشی برای ازسرگیری مذاکرات هستهای و احیای برجام را به دو موضوع حقوق بشر و جنگ اوکراین گره زد.
البته شاید در یک سناریو به عمد سعی شده است با مثبت جلوه دادن شرایط در حوزه دیپلماسی، نوعی خبر درمانی برای کنترل بازار ارز، سکه و ... در دستور کار قرار گیرد، اما همان گونه که مشاهد شد بازار هم واکنش مثبتی به این خبر درمانیها نداشت و عملا به این یقین رسیده است که در بن بست کنونی و تا اطلاع ثانوی مذاکرهای در کار نیست و حتی آغاز مذاکره هم به معنای حصول توافق نیست.
البته ابن گزاره به معنای اعلام ذمرگ برجام بسته شدن کامل درهای دیپلماسی نیست چرا که برای هیچ طرفی از ایران گرفته تا ایالات متحده، اروپا و ... گزینه دیگری وجود ندارد؛ لذا اگر چه مذرکاه وبرجامی در کار نیست، اما کسی هم جرات اعلام مرگ توافق هستهای و خروج همیشگی از مذاکرات را ندارد. به هر حال اتخاذ این سیاست برای واشنگتن و قاره سبز که با جنگ اوکراین و چالشهای دیگری مواجه است به معنای آن خواهد بود که پرونده هستهای از بحران سیاسی به بحران امنیت تغییر فاز میدهد و در آن سو تهران هم به واسطه انبوه مشکلات، توان و تمایلی برای تشدید بحران ندارد.
هر چند که در این میان از مواضع اسماعیل کوثری برای کاهش روابط ایران با تروئیکای اروپایی گرفته تا حمله علی خضریان (از جبهه پایداری) به حسین امیرعبداللیهان، پیداست که برخی چهرهها و جریانها گزینه «تشدید تخاصم و تنش» را سناریویی مطلوب برای تامین منافع حزبی و شخصی خود میدانند.
حال باید دید که دوگانگی داخلی تا چه حد مانع جدی خواهد بود؟ دیاکو حسینی در ادامه گپ و گفتش با «شرق» تاکید دارد که «موضوعات مهم و استرتژیک در حوزه سیاست خارجی به خصوص برجام در سطوحی پیچیدهتر و بالاتر از دولتها در ایران پی گرفته میشوند، البته که دولتهای در پیبرد و نحوه اجرای آن سیاستهای به سهم خود نقش دارند، اما عامل تعیین کننده و تمام کننده نیستند.»
از این منظر تحلیلگر ارشد حوزه سیاست خارجی اعتقاد دارد که با وجود برخی کارشکنیهای داخلی و شنیدن مواضع مخرب، اما در سطوح عالی نظام تصمیم نهایی بر این است که مذاکرات پیش برود و توافق حاصل شود. با این برآورد، دیاکو حسینی ارزیابی صدردصدی از حملات و هجمههای سیاسی داخلی ندارد به مذاکرات اخیر ندارد و موضع گیری قطعی را به آینده تحولات منوط میکند. علیرغم این نکته تحلیلگر مسائل بین الملل کماکان تاکید دارد که جمهوری اسلامی در تصمیم نهایی خود «توافق» را یک مسیر درست میداند، اما توافقی که بیشترین فرصت و امتیاز را برای کشور و کمترین هزینه را برای منافع ما داشته باشد.
در تداوم آنچه حسینی عنوان داشت، علی رضوانپور اعتقاد دارد که باید تهران به سمت ایجاد موازنه سیاسی درست و عقلانی بین شرق و غرب گام بردارد. چرا که در این صورت خواهد بد که ایران میتواند تمامی منافع ذیل احیای برجام را برای خود محقق کنند.
در این رابطه تحلیلگر ارشد حوزه اروپا به شرق میگوید که تهران باید برنامه روشن، جامع و درستی برای احیای برجام و مذاکرات هستهای به خصوص با قاره سبز داشته باشد، چون از دید این استاد دانشگاه بدون وجود برنامه نمیتوان از بهبود روابط سخن گفت. رضوانپور در ادامه تحلیلش بر این نکته کلیدی دست میگذارد که «باید پذیرفت برجام پیوند مستقیم و چگونگی ارتباط تهران با غرب را تعیین میکند. در نتیجه اعلام برخی مواضع داخلی در ایران برای قطع یا کاهش روابط با اروپا به سود هیچ طرفی به ویژه تهران نخواهد بود.»
این استاد دانشگاه هدایت مسیر سیاست خارجی ایران توسط برخی جریانها و جناحها به سمت قطع روابط و نهایتا «انزوا» را به هیچ وجه عقلانی نمیداند، لذا رضوانپور گپ و گفتش با «شرق» را با تاکید بر این نکته به پایان میرساند که «ایران با نگاهی به سه اصل حکمت، مصلحت و عزت و توجه به منویات رهبری باید سیاست موازنه دیپلماتیک و استفاده از ظرفیتهای کشورهای شرق و غرب را پیش ببرد.»
منبع: دیپلماسی ایرانی
گرهبرجام فقط حیثیت ابرقدرتهاست .
برجام یک بازی سیاسیست و تا ابرقدرتها نخواهند خاتمه نخواهد یافت.
می بینید که بایدن رییس جمهور امریکا در حضور رسانه ها گفت برجام مرده اما نمی تواند رسما مرگ برجام را اعلام کند.
چرا امریکا نمی تواند رسما مرگ برجام را اعلام کند. ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بایدن اعلام کرد اگر بخواهد علت مرگ برجام را بگوید داستان طولانیست.
چرا بایدن برای برجام کلمه داستان را به کار برد.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چه ریگی به کفش امریکایی هاست که از افشای علت مرگ برجام می ترسند.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ایا غیر از این است که اعلام مرگ برجام یعنی اعتراف به اینکه سلاح هسته ای وجود خارجی ندارد و 80 سال ملتها را از یک سلاح خیالی و موهومی ترسانده اند. سلاحی که فقط در داستانهای تخیلی وجود دارد.؟؟؟؟
ایا غیر از این است که امریکا باید به جهانیان اعلام کند که 80 سال به دروغ وجهه یک ابرقدرت بلامنازع اتمی را به خود گرفته بوده است.؟؟؟؟
ایا غیر از این است که مقامات امریکایی باید اعلام کنند که برجام یک بازی سیاسی برای باور دادن سلاح خیالی هسته ای به ملتها بوده است تا انها را بترسانند و راحت تر به بردگی بگیرند ؟؟؟؟؟؟
ایا غیر از این است که سلاح هسته ای در واقع همان آقا گرگه دوران کودکی ماست و فقط برای ترساندن ملتها(برده ها) مطرح می شود.؟؟؟؟